روده ها

https://blog.faradars.org/wp-content/uploads/2019/12/small-intestine-1.jpg
روده ها

روده کوچک از اسفنکتر پیلور (pyloric sphincter) تا دریچه ‌ایلئوسکال (ileocecal valve) امتداد دارد و از این مسیر به روده بزرگ تخلیه می‌شود. روده کوچک فرآیند هضم را به پایان می‌رساند و مواد مغذی موردنیاز بدن را جذب می‌کند. سپس باقی‌مانده مواد به روده بزرگ منتقل می‌شود. کبد، کیسه صفرا و پانکراس اندام‌هایی هستند که ارتباط نزدیکی به روده کوچک دارند.

روده بزرگ به سه قسمت اصلی تقسیم می‌شود. روده باریک لوله‌ای بلند با چین‌های زیاد است که از نظر طول بلندتر از روده بزرگ است اما قطر کمتری دارد. این روده در حفره تحتانی شکم و زیر معده پیچیده شده است و روده بزرگ را احاطه می‌کند. طول روده کوچک حدود 5 تا 6 متر و قطر آن حدود 2 تا 4 سانتی‌متر است. اما روده باریک از چه بخش‌های تشکیل ‌شده است و عملکرد هر بخش چگونه است؟ برای شناخت بهتر آناتومی ‌روده کوچک در ادامه می ‌توانید با بخش‌های مجزای آن آشنا شوید. اینفوگرافی بخش‌های مختلف روده کوچک در آناتومی ‌روده باریک این بخش از روده از 3 بخش دوازدهه، ژژنوم و دراز روده تشکیل شده است.

دوازدهه دوازدهه یا اثنی‌عشر اولین قسمت روده کوچک است که معده به آن متصل است و مواد غذایی بعد از هضم وارد این بخش می ‌شود. برای کمک به تجزیه غذا، روده کوچک شیره گوارشی را از سایر اندام‌های دستگاه گوارش شما، از جمله کبد، کیسه صفرا و پانکراس دریافت می‌کند و از طریق مجاری این اندام‌ها وارد دوازدهه می ‌شوند. غدد هورمونی در پوشش اثنی‌عشر به این اندام‌ها سیگنال می‌دهند که در صورت وجود غذا، مواد شیمیایی خود را آزاد کنند.

این بخش از روده کوچک درواقع یک لوله کوتاه و نزولی (حدود 10 اینچ) است که قبل از اتصال به بقیه روده‌های پیچ خورده در اطراف پانکراس به شکل “C” منحنی می‌شود. دوازدهه به 4 قسمت مختلف تقسیم می ‌شود که با هم شکل C را تشکیل می‌دهند و با طولی در حدود 25 سانتی‌متری دور پانکراس می‌ چرخند.

اولین قسمت دوازدهه که به عنوان کلاهک شناخته می‌شود، از پیلور معده به سمت بالا می‌رود و به کبد وصل می ‌شود. این ناحیه در معرض زخم دوازدهه یا اثنی‌عشر قرار دارد. قسمتی از دوازدهه که به سمت پایین و روی پانکراس خم می‌شود، پخش نزولی دوازدهه نام دارد. بخش تحتانی دوازدهه به صورت لترال به سمت چپ متمایل است و در قسمت پایین پانکراس و پشت شریان و ورید مزانتریک فوقانی قرار دارد. بخش صعودی دوازدهه پس از قطع آئورت به سمت بالا و جلو حرکت می‌کند و به ژژنوم متصل می‌ شود. این بخش به حرکت مدفوع به سمت ژژنوم کمک می‌ کند.

ژژنوم

در آناتومی ‌روده باریک، ژژنوم دومین بخش روده باریک است در داخل حفره تحتانی شکم قرار دارد که حدود نیمی از طول روده باریک را به خود اختصاص داده است. در ژژنوم رگ‌های خونی زیادی وجود دارد و از همین رو این بخش از روده باریک به رنگ قرمز تیره است. پس از هضم شیمیایی در اثنی‌عشر، غذا به داخل ژژنوم حرکت می ‌کند. اعصاب در دیواره‌های روده باعث می‌شود که ماهیچه‌های آن غذا را به عقب و جلو حرکت کنند (تقسیم ‌بندی) و آن را با شیره‌های گوارشی مخلوط کنند. سایر حرکات ماهیچه‌ای در بخش ژژنوم باعث می‌شود غذا به تدریج به سمت جلو حرکت کند.

دراز روده

دراز روده یا ایلئوم آخرین و طولانی‌ترین بخش روده کوچک است. در اینجا دیواره‌های روده کوچک شروع به نازک شدن و باریک شدن می‌ کنند و خون‌رسانی کاهش می ‌یابد. غذا بیشترین زمان را در ایلئوم می‌ گذراند، جایی که بیشترین آب و مواد مغذی جذب می‌ شود. در ایلئوم ضایعات غذا به تدریج به سمت روده بزرگ حرکت می‌کند. دریچه ‌ایلئوسکال ایلئوم را از روده بزرگ جدا می ‌کند. اعصاب و هورمون‌ها به دریچه سیگنال می‌ دهند که باز شود تا غذا از آن عبور کند و برای جلوگیری از ورود باکتری‌ها بسته شود. سلول‌های ایمنی ویژه‌ای ایلئوم را برای محافظت در برابر باکتری‌ها می‌ پوشانند.

خون رسانی روده باریک

خونرسانی در دئودنوم یا دوازدهه از طرق دو منبع تامین می‌شود. شریان گاسترودئودنال و همچنین شریان پانکراتیکودئودنال تحتانی موظف به خونرسانی به اولین بخش روده باریک هستند. بخش ژژنوم و ایلئوم روده باریک نیز توسط شریان‌های مزانتریک فوقانی خونرسانی می‌شود. این شریان از آئورت نشات می‌گیرد و سپس به حدود 20 شاخه تقسیم می‌شود. تصویری که در آن خونرسانی روده باریک مشخص شده است. خونرسانی در دئودنوم یا دوازدهه از طرق شریان گاسترودئودنال و همچنین شریان پانکراتیکودئودنال تحتانی انجام می‌ شود.

عملکرد روده باریک

روده باریک مواد مغذی و آب را از غذایی که ما می‌خوریم جذب می‌کند. در صوتی که در عملکرد روده باریک اختلال ایجاد شود، فرد دچار اسهال می‌شود و جذب ویتامین‌ها و مواد مغذی در بدن کاهش پیدا می‌ کند. حرکات ماهیچه‌ای روده کوچک به تجزیه مواد غذایی و پردازش آن کمک می‌کند و از بروز سوءهاضمه و مشکلات دفعی
نیز جلوگیری می ‌کند.

آناتومی‌ روده بزرگ

روده بزرگ از نظر قطر بزرگ‌تر از روده کوچک است. از محل اتصال ایلئوسکال، جایی که ایلئوم وارد روده بزرگ می‌شود، شروع می‌ شود و به مقعد ختم می ‌شود. روده بزرگ از کولون، رکتوم و کانال مقعدی تشکیل شده است. قطر روده بزرگ حدود 6 سانتی ‌متر است و طولی در حدود 1/5 متر دارد. دیواره روده بزرگ دارای همان نوع بافتی است که در سایر قسمت‌های دستگاه گوارش یافت می‌شود، اما برخی ویژگی ‌های متمایز در آناتومی ‌روده بزرگ وجود دارد که با سایر بخش‌های گوارشی متفاوت است. برخلاف روده کوچک، روده بزرگ هیچ آنزیم گوارشی تولید نمی‌کند. هضم شیمیایی در روده کوچک قبل از اینکه به روده بزرگ برسد کامل می‌شود. مهم‌ترین عملکرد روده بزرگ شامل جذب آب و الکترولیت‌ها و دفع مدفوع است. در ادامه می‌توانید با آناتومی ‌روده بزرگ بیشتر آشنا شوید.

روده كور يا آپانديسيت

ابتدایی‌ترین بخش روده بزرگ، کورروده نام دارد که از یک کیسه با انتهای بسته تشکیل شده است. این کیسه در سمت راست استخوان لگن قرار دارد و از طریق دریچه‌ای به نام دریچه دراز- کورروده‌ای (Ileocecal Valve) به انتهای روده باریک متصل شده است. کولون: در آناتومی روده بزرگ این قسمت از اصلی‌ترین بخش‌های روده است که وظیفه جذب آب و املاح را برعهده دارد.

کولون بالارو: از ادامه کورروده در محل دریچه دراز- کورروده ای تا بخشی به نام خمش کبدی (Hepatic Flexures) کولون بالارو وجود دارد. این بخش با دیوار شکمی و کلیه راست ارتباط دارد و با پرده صفاق پوشیده شده است. کولون افقی: بخش دیگری از کولون در آناتومی ‌روده بزرگ کولون افقی است که محل قرارگیری آن به حجم معده وابسته است. در حالت نرمال این کولون در محدوده دنده شماره 10 قرار دارد و به سمت چپ حفره شکمی متمایل می‌شود. این کولون در ناحیه دنده شماره 11 و از طریق پرده صفاق به بخش زیر دیافراگم وصل می‌ شود. کولون پایین رو: کولون پایین رو بخش دیگری کولون است که سمت چپ حفره شکمی و درست جلوی کلیه چپ قرار دارد و درون قسمت بالای استخوان لگن قرارگرفته است. این کولون شباهت زیادی به کولون بالارو دارد و با پرده صفاق پوشیده شده است.

کولون سیگموئیدی

بخش بعدی کولون، کولون سیگموئیدی است که به دو قسمت استخوان تهیگاهی یا کولون ایلیاک (Ilac) و استخوان لگن خاصره یا کولون پلویس (Pelvis) تقسیم می‌شود. کولون ایلیاک به وسیله پرده صفاق پوشیده شده است. کولون پلویس در لگن خاصره قرار دارد و به سمت راست لگن می‌رسد و سپس به عقب خمیده می‌شود و بعد به سمت پایین متمایل می‌شود تا به راست روده برسد.

رکتوم

راست روده یا رکتوم از کولون سیگموئید تا کانال مقعد ادامه دارد و دارای یک لایه عضلانی ضخیم است. انحنای استخوان خاجی را دنبال می‌کند و توسط بافت همبند محکم به آن می‌چسبد. راست روده حدود 5 سانتی‌متر زیر نوک دنبالچه، در ابتدای کانال مقعد به پایان می‌رسد. قسمت انتهایی راست روده به عنوان آمپول راست روده یا آمپول رکتال شناخته می‌شود. این بخش در مردان در مقابل پروستات و در خانم‌ها پشت دیواره خلفی رحم قرار می ‌گیرد. پوشش مخاطی راست روده بسیار شبیه به کولون سیگموئیدی است اما ضخامت بیشتری دارد.

در هر 24 ساعت یک یا 2 بار مواد دفعی جمع شده در سمت کولون پایین رو و کولون سیگموئیدی به سمت دریچه رکتوم هدایت می‌شوند. این دریچه در حالت عادی حالت منقبض دارد. زمانی که مواد جامد و مایع و گاز به دریچه فشار وارد کنند، فرآیند دفع صورت می ‌گیرد. 2 تا 3 سانتی ‌متر آخر دستگاه گوارش مجرای مقعدی است که از راست روده ادامه یافته و در مقعد به سمت خارج باز می‌ شود. اسفنکتر (ماهيچه هاي هميشه جمع شونده) داخلی مقعد در انتهای فوقانی کانال مقعد قرار دارد. این اسفنکتر تحت کنترل غیر ارادی است. یک اسفنکتر خارجی مقعد در انتهای تحتانی کانال مقعد وجود دارد. این اسفنکتر از ماهیچه‌های اسکلتی تشکیل شده و تحت کنترل ارادی ما هستند.

خون رسانی و اعصاب روده بزرگ

خونرسانی شریانی به روده بزرگ به وسیله رگ‌های روده بند که از آئورت شکمی هستند و همچنین شاخه هیپوگاستریک و رگ‌های مربوط به استخوان داخلی لگن انجام می ‌شود. اعصاب روده بزرگ شباهت زیادی به اعصاب روده کوچک دارد. عصب‌های روده بزرگ تحت کنترل سیستم عصبی سمپاتیک و پاراسمپاتیک هستند. بخش پاراسمپاتیک اعصاب روده بزرگ از عصب واگ ایجاد می‌شود. اعصاب پاراسمپاتیک نیز توسط انشعابات شبکه‌ای از اعصاب به نام اعصاب روده بند بالایی و خورشیدی کنترل می‌ شوند.

عملکردهای روده بزرگ

غذاهایی که ما در طول روز مصرف می‌کنیم، از حدود 8 تا 9 ساعت پس از مصرف از طریق روده باریک به روده بزرگ منتقل می‌شود. روده کوچک حدود 90 درصد آبی که فرد مصرف کرده را جذب می ‌کند و باقی ‌مانده آب در روده بزرگ جذب می ‌شود. سپس باقی ‌مانده بقایا به مدفوع تبدیل می‌ شوند. در روده بزرگ باکتری‌های زیادی وجود دارد که موجب تولید ویتامین های ضروری و واکنش های متابولیسمی بدن می ‌شود. از مهم ترین این ویتامین‌ها می‌ توان به نیاسین (B3)، تیامین (B1) و ویتامین K اشاره کرد. روده بزرگ چند عملکرد اصلی دارد که در ادامه به آن‌ها اشاره ‌شده است. يكي از مهم‌ترین عملکردهای روده بزرگ را می ‌توان جذب آب و الکترولیت‌ها، تشکیل و دفع مدفوع و هضم شیمیایی به وسیله میکروب‌ های روده اشاره کرد. جذب آب و الکترولیت‌ها - تشکیل مدفوع و دفع مواد زائد دفع مدفوع از طریق ایجاد حرکات توده‌ای - هضم شیمیایی به وسیله میکروب‌های موجود در روده.

بیماری‌های مرتبط با روده کوچک

ناهنجاری‌های مادرزادی، بیماری‌های مزمن و عفونت‌های مختلف در روده کودک موجب بروز بیماری‌های مختلفی می‌ شود که در ادامه به برخی از آن‌ها اشاره شده است. بیماری سلیاک (Celiac) بیماری کرون (Crohn’s disease) سندرم روده تحریک‌پذیر (Irritable bowel syndrome) آنتریت (التهاب، معمولاً ناشی از عفونت) بیماری زخم معده انسداد روده کوچک (Small bowel obstruction) انسداد کاذب روده (ntestinal pseudo-obstruction) SIBO (رشد بیش از حد باکتری‌های روده کوچک) سندرم روده کوتاه (Short bowel syndrome) دیورتیکول مکل (Meckel’s diverticulum) سندرم شریان مزانتریک فوقانی (SMAS) انتروکولیت نکروزان (Necrotizing enterocolitis) آترزی اثنی‌عشر (Duodenal Atresia) مالروتاسيون (Malrotation) انواژیناسیون (Intussusception) سندرم ایسکمیک روده (Intestinal ischemic syndrome) انتروسل یا پرولاپس روده باریک (Enterocele) سرطان روده کوچک

بیماری‌های مرتبط با روده بزرگ

یبوست و اسهال مداوم در کنار بیماری‌های ژنتیکی و عفونت و باکتری‌ها می‌توانند موجب بروز مشکلاتی در روده بزرگ شود. در ادامه می‌توانید با رایج‌ترین بیماری‌های روده بزرگ آشنا شوید. سرطان روده بزرگ: کولیت اولسراتیو (Ulcerative colitis) دیورتیکولیت (Diverticulitis) اسهال مزمن سرطان کولون (کولورکتال) بی‌اختیاری مدفوع (Fecal incontinence) پولیپ (Polyps) افتادگی راست روده (Rectal prolapse) عفونت سی دیفیسیل (C difficile infection) انسداد روده (Intestinal obstructions)

روده یکی از مهم‌ترین بخش‌های بدن ما است که وظیفه هضم، جذب مواد مغذی و دفع مواد زائد را بر عهده دارد. آشنایی با آناتومی روده موجب کسب اطلاعات بیشتر در زمینه عملکرد و نحوه قرارگیری این اندام مهم در بدن می‌ شود. در صورتی که در عملکرد هر یک از بخش‌های روده اختلال ایجاد شود، بدن با مشکلاتی جدی روبرو می‌ شود.

اگر نگاهی به آناتومی‌ روده باریک بیندازید، متوجه می‌شوید که این روده داخل حفره تحتانی شکم و زیر معده پیچیده شده است و روده بزرگ را احاطه کرده است. طول راست روده چقدر است؟ راست روده حدود 20 سانتی‌متر از دستگاه روده را تشکیل می ‌دهد و به بخشی به نام آمپول رکتوم ختم می‌ شود. ژژنوم در ربع فوقانی سمت چپ و ایلئوم در ربع تحتانی سمت راست بدن قرار دارد.

ساعت

پرونده:Sundial berggarten hg.jpg

يك ساعت خورشيدي قديمي كه فقط در روزهاي آفتابي قابل استفاده بود.

ساعت

ساعت وسیله‌ای است که از آن برای اندازه‌گیری، نگهداری و نشان‌دادن زمان استفاده می‌شود. ساعت یک وسیله مکانیکی است که با چرخش عقربه های آن زمان را نشان می دهد. ساعت یکی از مهمترین وسایل زندگی است و بشر امروز و دیروز بدون داشتن ساعت در منزل خودش نمی تواند زمان و مقدار دقیق زمان را بفهمد. گذشت زمان همانطور که به وسایل و ملزومات کار و زندگی رنگ تکنولوژی و پیشرفت را داده است به ساعت نیز رنگ تکنولوژی و پیشرفت را داده و سیستم های مکانیکی آنرا بهتر کرده و به بشر امروز ساعت کامپیوتری را داده است.

امروزه علاوه بر تعیین زمان، ساعت مچی به عنوان یک وسیله زینتی نیز کاربرد دارد. ساعت یکی از قدیمی‌ترین اختراعات بشر است که نیاز به اندازه‌ گیری فواصل زمانی کوتاه‌تر از واحدهای طبیعی یعنی: روز، ماه قمری و سال را برآورده می‌ کند. برای بیش از یک هزاره از دستگاه‌های مختلفی با اصول کارکرد مختلف به عنوان ساعت استفاده شده‌است.

برخی از پیشینیان ساعت مدرن را می‌توان ساعت‌هایی دانست که براساس حرکت طبیعت کار می‌کردند: برای مثال ساعت آفتابی با نمایش موقعیت سایه بر روی یک سطح صاف، زمان را نشان می‌دهد. گسترهٔ متنوعی از زمان‌سنج‌ها وجود دارد که نمونهٔ مشهور آن ساعت شنی است. ساعت‌های آبی، به همراه ساعت‌های آفتابی، احتمالاً قدیمی‌ ترین ابزار اندازه‌ گیری زمان هستند. اختراع چرخ‌ دنگ (چرخ دنگ سازوکاری است که حرکت دورانی پیوسته را به حرکت گسسته تبدیل می کند. این مکانیزم در ساخت ساعت هاي قديمي بکار می رفت.) لبه‌ای یکی از پیشرفت‌های اساسی در ساخت ساعت بود و باعث ظهور نخستین ساعت‌های مکانیکی در دههٔ ۱۳۰۰ در انگلیس شدند، که زمان را مانند چرخ‌ های تعادل با نوسان اندازه می ‌گرفتند.

ساعت‌های حرکت فنری در قرن ۱۵ پدیدار شدند. در طی قرن‌های ۱۵ و ۱۶، ساعت‌سازی رونق گرفت. تحول بعدی در دقت پس از سال ۱۶۵۶ با اختراع ساعت آونگی توسط کریستین هویگنس رخ داد. محرک عمده‌ای برای بهبود دقت و قابلیت اطمینان ساعت‌ها، اهمیت زمان دقیق برای دریانوردی بود. مکانیسم یک ساعت با مجموعه‌ای از چرخ ‌دنده‌ها که توسط فنر یا وزنه رانده می ‌شوند، به عنوان کارکرد ساعت نامیده می‌ شود.

ساعت الکتریکی در سال ۱۸۴۰ ثبت اختراع شد و ساعت‌های الکترونیکی در قرن بیستم معرفی شدند که با تولید دستگاه‌ های نیمه هادی کوچک مجهز به باطری، گسترده شد. اختلاف ساعتی که در نقاط مختلفی از جهان وجود دارد باعث می شود که به طور مثال وقتی در کشوری نظیر ایران یا هر کشور دیگری یکم ژانویه باشد؛ همان موقع ممکن است که کشور های دیگر، یک روز جلو تر یا عقب تر باشد.

ساعت ستاره‌ای به اندازه‌ گیری و تشخیص و تطبیق زمان در شب به وسیلهٔ ستارگانی شاخص گفته می‌ شود. این روش معمولاً به کمک ستاره قطبی به‌عنوان یک نقطهٔ ثابت، با مقایسه و سنجش جابجایی بعضی ستارگان دب اکبر در هر فصل نسبت به زمان متعارف است. کارکرد این ساعت بیشتر با کمک حرکت ستارگان و وسیله قراردادن آنهاست. ساعت ستاره‌ای صرفاً ساعتی شبانه است. این ساعت در زمان‌ های گذشته و بیشتر در مکان‌ هایی که به ساعت‌ های دیگر دسترسی نبوده‌است استفاده می ‌شده‌است.

ساعت‌ های خورشیدی

ساعت‌های خورشیدی در دوران کهن به‌طور وسیع استفاده می ‌شده‌اند. این گونه از ساعت می‌تواند زمان را برحسب زاویه یا محل قرارگیری سایهٔ یک میله که با زاویهٔ مشخص نسبت به زمین قرار دارد، کار زمان‌سنجی را انجام دهد. این ساعت هم با وسیله قراردادن حرکت روزانهٔ خورشید و هم وسیلهٔ ابتکاری با استقرار شاخص مخصوص و مدرج کردن سایهٔ خورشید است. این ساعت، نقطهٔ مقابل ساعت ستاره‌ای، صرفاً ساعتی روزانه است.

این گونه از ساعت، به‌رغم قدمت آن، از دقت قابل‌قبولی برخوردار است و انواع دقیق آن زمان ظاهری خورشیدی را با خطای حداکثر ۱۵ دقیقه (ناشی از تاب‌خوردن محور گردش زمین به دور خود) معین می‌ کند. ساعت‌های آفتابیِ دقیق با یک جدول یا نمودار ارائه می‌ شوند که این خطای اندازه‌ گیری زمان را در ماه‌ های مختلف سال تصحیح می ‌کند. به گفتهٔ هرودوت، نمونه‌ های اولیهٔ این گونه ساعت به اقوام سومری و کلدانی بازمی‌گردد و قدمتی حداقل ۵۰۰۰ ساله دارد.

ساعت ‌آبی در کنار ساعت‌های آفتابی احتمالاً قدیمی‌ ترین ساعت ساخت بشر است. مدل‌های ابتدایی ساعت آبی باقی‌ مانده از قرن ۱۶ پیش از میلاد از مصر و بابِل به‌دست آمده. این گونه معمولاً از دو ظرف تشکیل شده که آب با شدت معین از یکی به دیگری می‌ریزد. کاربردی‌ترین ساعت آبی متعلق به ایران است زیرا نه بر اساس خرافات یا تفریح بلکه برای یک ضرورت اساسی زندگی کشاورزی و تقسیم سهام آب قنات یا آب چشمه‌ها در مناطق کویری ساخته شده‌است. کالیستنس، مورخ یونانی ۳۲۸ پیش از میلاد، که در لشکرکشی اسکندر مقدونی به ایران همراه او بود، نوشته‌است: در اینجا (ایران)، در دهکده‌ها که آب را برحسب نوبت به کشاورزان برای زراعت می‌ دهند، یک فرد از میان کشاورزان انتخاب می ‌شود تا بر زمان نوبت (و تقسیم زمانی سهام قنات) نظارت داشته باشد.

ساعت شنی

اولین نمونه‌های ساعت شنی در یک نقاشی از ۱۳۳۸ پس از میلاد دیده شده. این ساعت که معمولاً برای اندازه‌ گیری مدت‌زمان‌های کوتاه استفاده می‌ شده، از دو حباب شیشه‌ای تشکیل شده که با سوراخ کوچکی به یکدیگر متصل‌اند. شنِ ریز به علت نیروی جاذبه به حباب پایینی می‌ ریزد. وقتی تمام شن به پایین ریخت مجموعه را برعکس می‌ کنند تا فرایند قبلي تکرار شود.

ساعت‌های مکانیکی

ساعتهای مکانیکی معمولاً نشان دهنده زمان با استفاده از زاویه‌ها هستند. این نوع ساعت‌ها پرکاربردترین نوع ساعت در میان مردم می‌باشد. رایج‌ترین آن‌ها ساعت‌هایی هستند که به صورت مدور درجه‌بندی شده‌است. این ساعت‌ها به ۱۲ قسمت تقسیم شده‌اند که هر کدام نشان‌دهندهٔ یک ساعت (عقربه ساعت شمار آن را نمایش می‌دهد) است. همچنین این ساعت‌ها به ۶۰ قسمت تقسیم شده‌اند که هر کدام هم می‌توانند دقیقه و هم ثانیه را نمایش دهند (با استفاده از عقربه‌های ثانیه شمار و دقیقه شمار). ساعت‌های مکانیکی از نظر انرژی دو دسته ساعت کوکی و ساعت اتوماتیک هستند.

ساعت دیجیتال

ساعتهای دیجیتال به نوعی از ساعت‌ها می‌ گویند که زمان را با استفاده از ال‌سی‌دی، LED یا چراغ نشان می‌دهند. این ساعت‌ها به دو صورت ۱۲ ساعته و ۲۴ ساعته هستند. این ساعت‌ها با استفاده از مدارهای الکتریکی می‌توانند زمان را محاسبه و اعلام کنند. در ساعت‌های جدیدتر ساعت‌ها خود می‌توانند با استفاده از اینترنت ساعت خود را تنظیم کنند.

ساعت اتمی

ساعت اتمی گونه‌ای از ساعت است که فرکانس تشدید (رزونانس) استاندارد اتمی را به عنوان عنصر نگهداری زمان به کار می‌گیرد. این ساعت‌ها دقیق‌ترین ساعت و استاندارد فرکانسی بسامد شناخته شده‌اند و به عنوان استانداردهای اولیه برای سرویس جهانی پخش زمان (Time Distribution Service)، برای کنترل فرکانس پخش برنامه‌ های تلویزیونی و سامانه‌های موقعیت‌یاب جهانی (GPS) به کار می ‌روند. ساعت‌های اتمی از پرتوافشانی (رادیو اکتیویته) استفاده نمی‌کنند، بلکه از نشانک‌های دقیق ریزموج استفاده می‌کنند. نشانک‌های مذکور هنگامی تولید می‌شوند که الکترون‌ها در اتم‌ها سطح انرژی خود را دگرگون می‌ کنند و نور منتشر می‌شود.

ساعت‌ها در اَشکال و اندازه‌های مختلفی وجود دارند که برای کاربردهای گوناگون ساخته شده‌اند. بعضی از انواع مختلفِ ساعت‌ها در زیر آورده شده‌است: ساعت جیبی: نوعی ساعت همراه است که آن را در جیب می‌ گذارند و معمولاً زنجیری کوچک دارد که به لباس شخص متصل می‌ شود. ساعت مچی: نوعی دیگر از ساعت همراه است که توسط دو یا یک بند به دور مچ بسته می‌ شود. ساعت دیواری: نوعی ساعت است که به دیوار نصب می‌ کنند.

ساعت ایستاده: نوع دیگری از انواع ساعت‌ها است که به صورت ایستاده و در گوشه‌ای، معمولاً کنار دیوار، می ‌گذارند. این ساعت غالباً با استفاده از آونگ زمان را اعلام می‌ کند. براي ديدن انواع ساعتها از زمان پيدايش آنها تا كنون، به اينجا هم مراجعه بفرماييد.

تخم مرغ

https://joojekeshi.com/wp-content/uploads/2018/01/%D8%B3%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D9%85-%D8%AA%D8%AE%D9%85%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%AA%D8%AE%D9%85%DA%A9-%DA%AF%D8%B0%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D9%BE%D8%B1%D9%86%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%86.jpg
تخم پرندگان

بیشتر انسان‌ها در رژیم غذایی خود از تخم‌ مرغ استفاده می ‌کنند. در این نگاره یک تخم ‌مرغ به همراه پوستهٔ آهکی؛ سفیده و زرده در غشای آن دیده می ‌شود. سفیده مایعی شفاف است که زرده را دربر می ‌گیرد. این مایع دارای ۹۰٪ آب و ۱۰٪ پروتئین محلول است. زرده نیز به‌شکل گویی زردرنگ و پایدار است که همهٔ چربی و کلسترول یک تخم ‌مرغ در آن ذخیره است. حدود نیمی از زرده را انواع پروتئین تشکیل می‌ دهد.

تخم ‌مرغ سلول نطفهٔ مادهٔ (تخمک) مرغ و معمولاً به شکل بیضی است که از نظر زیست‌شناختی برای تولید مثل گذارده می‌شود و برای انسان‌ها منبع غذایی محسوب می‌ گردد. روند ایجاد یک تخم‌ مرغ ۲۴ ساعت به طول می‌ انجامد و به همین دلیل مرغ معمولاً می‌ تواند تنها ۱ تخم در روز بگذارد اما در شرایط خاص مانند تغذیه بیش از حد مرغ یا در مرغ‌ هایی در حال بلوغ هستند، بدن مرغ دو زرده آزاد می‌ کند. این شرایط می‌ توانند سبب تولید تخم‌ مرغی دوزرده شود یا هر زرده به یک تخم مجزا تبدیل شده و دو تخم همزمان تشکیل شود و سبب تخم‌ گذاری ۲ تخم‌مرغ در یک روز شود.

براي كسب اطلاع بيشتر از نحوه تبديل شدن تخم مرغ به جوجه به اينجا هم مراجعه بفرماييد.

تخم ‌گذاری بیشتر از دو تخم در یک روز ناممکن است. مرغ‌ها و دیگر جانداران تخم ‌گذار به ‌طور گسترده‌ای در سراسر جهان نگهداری می ‌شوند و تولید انبوه تخم‌ مرغ، یک صنعت جهانی است. سازمان غذا و کشاورزی ملل متحد (فائو) اظهار داشته ‌است که در سال ۲۰۱۵، تولید تخم ‌مرغ به ۷۰٫۴ میلیون تن رسیده ‌است.

تخم‌ها، توسط حیوانات ماده از گونه‌ های مختلف از جمله پرندگان، خزندگان، دوزیستان، چند پستاندار و ماهی گذاشته می‌شوند و بسیاری از آنها هزاران سال است که توسط انسان خورده شده‌اند. تخم‌های پرندگان و خزندگان شامل یک پوسته تخم محافظ، آلبومن (سفیده تخم) و ویتلوس (زرده تخم) است که در غشاهای مختلف نازک وجود دارد. بیشترین مصرف تخم مصرفی جهان، تخم‌مرغ است. تخم پرندگان دیگر از جمله اردک و بلدرچین نیز خورده می ‌شوند. تخم‌های ماهی را قلیه و خاویار می‌ گویند.

زرده تخم مرغ و تخم‌ مرغ کامل، مقدار قابل توجهی پروتئین و کولین را ذخیره می‌ کنند، و به‌ طور گسترده‌ای در آشپزی استفاده می‌شوند. به دلیل محتوای پروتئینی، وزارت کشاورزی ایالات متحده در گذشته تخم‌ مرغ را به عنوان گوشت در هرم راهنمای غذا (در حال حاضر MyPlate) طبقه‌بندی کرد. با وجود ارزش تغذیه‌ای تخم‌ مرغ، برخی از مشکلات سلامتی بالقوه ناشی از محتوای کلسترول، آلودگی به سالمونلا و حساسیت به پروتئین تخم‌ مرغ است.

مرغ و دیگر موجودات تخم‌گذار به‌طور گسترده‌ای در سراسر جهان نگهداری می‌شوند و تولید انبوه تخم‌مرغ یک صنعت جهانی است. در سال ۲۰۰۹، حدود ۶۲٫۱ میلیون تن تخم‌مرغ در سراسر جهان از مجموع گله تخم‌گذار تقریباً ۶٫۴ میلیارد مرغ تولید شد. مسائل مربوط به تغییرات منطقه‌ای در تقاضا و انتظارات، و همچنین بحث‌های جاری در مورد روش‌های تولید انبوه وجود دارد. در سال ۲۰۱۲، اتحادیه اروپا پرورش باتری مرغ را ممنوع کرد.

تاریخچه

تخم پرندگان از زمان ماقبل تاریخ، غذاهای ارزشمندی بوده‌اند، هم در جوامع شکار و هم در فرهنگ‌های اخیر که پرندگان اهلی شده بودند. احتمالاً مرغ به دلیل تخم‌ مرغش (از مرغ جنگل بومی تا مناطق گرمسیری و نیمه‌ گرمسیری جنوب شرق آسیا و شبه‌ قاره هند) قبل از ۷۵۰۰ پیش از میلاد اهلی شده بود. مرغ‌ ها در سال ۱۵۰۰ پیش از میلاد به سومر و مصر آورده شدند و در حدود ۸۰۰ پیش از میلاد به یونان رسیدند، جایی که بلدرچین منبع اصلی تخم‌ مرغ بود.

كساني كه مي خواهند يكي از ميلياردها معجزه آشكار و ديده شدني خداوند را با چشم خود ببينند تا باور كنند كه خدايي هست و وجود دارد، به طرز پيدايش و خلقت تخم پرندگان در بدن آنها بيانديشند و ببينند كه در يك 24 ساعت (از زندگي يك مرغ تخم گذار) چگونه در بدنش يك تخم به وجود مي آيد در حالي كه از مقعدش خارج مي شود و براي محافظت، داراي پوششي كاملا در بسته و آهكي و استخواني است كه همين تخم، هم تبديل به جوجه اي همسان مادرش مي شود و هم غذايي محبوب و مغذي براي ما انسانهاست.

صنعت تخم‌ مرغ خشک در قرن نوزدهم، پیش از ظهور صنعت تخم‌ مرغ منجمد توسعه یافت. در سال ۱۸۷۸، شرکتی در سنت لوئیس، میسوری، با استفاده از فرایند خشک کردن، زرده و سفیده تخم‌ مرغ را به ماده‌ای قهوه‌ای روشن و شبیه غذا تبدیل کرد. تولید تخم مرغ‌های خشک شده در طول جنگ جهانی دوم به میزان قابل توجهی افزایش یافت، تا نیروهای مسلح ایالات متحده و متحدانش از آن براي تهيه غذا استفاده کنند.

در سال ۱۹۱۱ کارتن تخم ‌مرغ توسط جوزف کویل در اسمیترز بریتیش کلمبیا اختراع شد تا اختلاف در مورد تخم‌ مرغ شکسته بین یک کشاورز در دره بولكلي و صاحب هتل آلدرمر را حل کند. کارتن‌های تخم‌ مرغ اولیه از کاغذ ساخته شده بودند.

انواع

تخم مرغ یک غذای رایج و یکی از متنوع‌ترین مواد مورد استفاده در آشپزی است. آنها در بسیاری از شاخه‌های صنایع غذایی مدرن مهم هستند. بیشترین استفاده از تخم پرندگان تخم ‌مرغ، اردک و تخم غاز است. تخم‌های کوچک‌تر، مانند تخم بلدرچین، گهگاه به عنوان یک ماده غذایی لذیذ در کشورهای غربی استفاده می ‌شود. تخم ‌مرغ یک غذای معمولی روزمره در بسیاری از مناطق آسیا، مانند چین و تایلند است، زیرا تولید آسیایی ۵۹ درصد از کل جهان را در سال ۲۰۱۳ تأمین می ‌کند.

بزرگ ‌ترین تخم‌ های پرنده، از شترمرغ، تنها به عنوان غذای لوکس خاص مورد استفاده قرار می‌ گیرند. تخم‌ مرغ در انگلستان و همچنین در برخی از کشورهای اسکاندیناوی، به ویژه در نروژ، یک غذای لذیذ محسوب می ‌شود. در برخی از کشورهای آفریقایی، تخم‌مرغ هندی اغلب در بازارها به ویژه در بهار هر سال دیده می‌شود. تخم‌ های قرقاول و تخم مرغ‌های اموئی قابل خوردن اما کمتر در دسترس هستند؛ گاهی آنها را از کشاورزان، مرغداران یا خواربار فروشی‌های لوکس تهیه می‌ کنند. در بسیاری از کشورها، تخم مرغ‌ های وحشی با قوانینی محافظت می‌ شوند که جمع ‌آوری یا فروش آنها را ممنوع کرده یا اجازه جمع‌ آوری آنها را تنها در دوره‌های خاصی از سال می ‌دهد.

ویژگی‌ها

جرم تخم‌ مرغ به‌طور میانگین و بدون احتساب پوستهٔ آن، ۵۸ گرم است. پوست تخم ‌مرغ حدود نیم میلی‌ متر ضخامت دارد و ۹۰ درصد آن از کلسیم کربنات تشکیل شده‌است. رنگ پوست تخم‌ مرغ به نژاد مرغ مربوط می‌شود و معمولاً سفید یا قهوه‌ای است. مرغ آراکانا تخم‌هایی به رنگ سبز / آبی می‌ گذارد.

منبع غذایی

تخم‌ مرغ منبع خوبی از پروتئین، ویتامین و املاح ضروری برای بدن انسان است؛ تخم‌ مرغ، همهٔ اسیدهای آمینهٔ مورد نیاز بدن را داراست و حدود ۵٫۱۲ درصد جِرم تخم‌مرغ را پروتئین تشکیل می ‌دهد. یک عدد تخم‌مرغ، ۳ درصد نیاز روزانهٔ انرژی یک مرد بالغ و ۴ درصد نیاز روزانهٔ انرژی یک زن بالغ را تأمین می ‌کند. تخم ‌مرغ، بیشتر ویتامین ‌های موردنیاز بدن به جز ویتامین C را دارد. تخم ‌مرغ به مقدار خیلی کم کربوهیدرات دارد و نیز بدون فیبر غذایی است. ۱۰٬۸ درصد تخم ‌مرغ را چربی تشکیل می ‌دهد که در زرده آن وجود دارد و کمتر از ۰/۰۵ درصد آن در سفیده موجود است.

بر اساس تحقیقات ۱۱ درصد اسید چرب تخم ‌مرغ از نوع اسیدهای چرب اشباع ‌نشده پلی (با چند باند دوگانه)، ۴۴ درصد از نوع اسیدهای چرب غیر اشباع مونو (با یک باند دوگانه) و ۲۹ درصد از نوع اسیدهای چرب اشباع است. کلسترول و لسیتین، مواد چرب موجود در زرده تخم‌مرغ می‌باشند و برای ساختمان و عملکرد سلول‌های بدن ضروری ‌اند. کلسترول قابلیت انعطاف و نفوذ پذیری غشای سلول‌های بدن را حفظ می‌کند. همچنین به عنوان یکی از اجزای تشکیل ‌دهنده مواد چربی است که سبب نرمی پوست می ‌شوند. از محبوب ‌ترین غذاهای تهیه ‌شده با تخم ‌مرغ می ‌توان به نیمرو و اُملِت اشاره کرد.

تولید

در سال ۲۰۱۷، تولید جهانی تخم ‌مرغ ۸۰٫۱ میلیون تن بود. بزرگ‌ ترین تولید کنندگان به ترتیب چین با ۳۱٫۳ میلیون از کل این تعداد، ایالات متحده با ۶٫۳ میلیون، هند با ۴٫۸ میلیون، مکزیک با ۲٫۸ میلیون، ژاپن با ۲٫۶ میلیون و برزیل و روسیه با هر کدام ۲٫۵ میلیون تولید کنندگان بعدی تخم ‌مرغ در جهان بودند. یک کارخانه بزرگ تولید تخم ‌مرغ معمولی، هفته ‌ای یک میلیون تخم‌ مرغ تولید می‌ کند.

در ماه ژانویه ۲۰۱۹، ایالات متحده آمریکا، ۹٫۴۱ میلیارد تخم‌مرغ تولید کرده‌است که از این تعداد ۸٫۲ میلیارد برای مصرف سر سفره و ۱٫۲ میلیارد برای پرورش جوجه بوده‌است. پیش‌ بینی می‌ شود که آمریکایی‌ها در سال ۲۰۱۹ هر کدام ۲۷۹ تخم‌ مرغ مصرف کرده باشند که بالاترین میزان از سال ۱۹۷۳ است اما کمتر از ۴۰۵ تخم‌ مرغ خورده شده در هر فرد در سال ۱۹۴۵ است.

ویژگی‌ها

شکل تخم‌ مرغ شبیه گوی دوکی است که یک سر آن از سر دیگر بزرگ‌ تر بوده و دارای تقارن استوانه‌ای در امتداد محور طولی است. امکان شکستن تخم‌ مرغ به صورت عمودی با نیروی دست وجود ندارد. تخمک توسط پوسته ‌ای نازک و سخت احاطه شده ‌است. در داخل پوسته غشاهای نازکی وجود دارد. زرده تخم ‌مرغ توسط یک یا دو بافت نواری مارپیچی به نام «چالازا» در سفیده تخم ‌مرغ معلق و از کلمه یونانی χάλαζα، به معنی «تگرگ» یا «توده سخت» گرفته شده است.

یک تخم‌ مرغ آب‌ پز، ارزش غذایی به ازای هر ۱۰۰ گرم (۳٫۵ اونس) انرژی ۶۴۷ کیلوژول (۱۵۵ کیلو کالری) کربو هیدرات 1.12 g چربی 10.6 g پروتئین 12.6 g تریپتوفان 0.153 g ترئونین 0.604 g ایزولوسین 0.686 g لوسین 1.075 g لیزین 0.904 g متیونین 0.392 g سیستین 0.292 g فنیل‌آلانین 0.668 g تیروزین 0.513 g والین 0.767 g آرژینین 0.755 g هیستیدین0.298 g آلانین 0.700 g اسید آسپارتیک 1.264 g گلوتامیک اسید 1.644 g گلایسین 0.423 g پرولین 0.501 g سرین 0.936 g

زیان‌های تخم ‌مرغ

یک تخم‌ مرغ حدود ۲۰۰ میلی ‌گرم کلسترول دارد و همین می‌ تواند تأثیر زیادی در ابتلا به بیماری قلبی دیابت نوع دو و مسدود شدن رگ‌ها داشته باشد حدود شصت درصد کالری تخم مرغ چربی است. تخم ‌مرغ سرطان ‌زا است و بیشتر از همه ریسک ابتلا به سرطان روده بزرگ رکتوم پروستات افزایش می‌ دهد و مواد سرطان ‌زایی مثل کولین در خودش دارد. در آمریکا برچسب زدن تخم‌ مرغ به عنوان مغذی یا سالم غیر قانونی است.

گلبول قرمز

https://blog.faradars.org/wp-content/uploads/2020/01/RBC-1.png
انواع سلولهاي خوني

گلبول قرمز، گویچه سرخ یا اریتروسیت متداول ‌ترین نوع سلول ‌های خونی است و در بدن مهره‌داران، نقش اصلی رساندن اکسیژن را، از شش‌ها (یا آبشش‌ها) به بافت‌ ها رابازی می ‌کند گلبول‌های قرمز سکه مانند (مقعر الطرفین)، کوچک و فاقد هسته و بیشتر اندامک‌های خود است و در نتیجه ژن‌های سازنده مواد مورد نیاز خود را ندارد. به همین جهت تنها منبع برای تأمین انرژی در آن فرایند گلیکولیز و تنفس سلولی است. گلبول قرمز از حجمی بالغ بر ۸۹ تا ۹۸ میکرون (هر ميكرون برابر است با يك هزارم ميليمتر) برخوردار است. در شرایط طبیعی قطر آن‌ها به‌طور متوسط ۷٫۵ میکرون است.

اگر اندازهٔ سلول کوچک‌تر از ۶ میکرون باشد میکروسیت و اگر بزرگ‌تر از ۹ میکرون باشد، ماکروسیت نامیده می ‌شود. حضور گویچه‌های قرمز با اندازه‌های مختلف در خون را آنیزوسیتوزیس (Anisocytosis) و حضورشان با اشکال مختلف در خون را پوی‌کیلوسیتوزیس (Poikilocytosis) می‌نامند که در حالات مرضی دیده می‌شوند. تعداد گویچه‌های قرمز در حالت طبیعی در خون زنان ۳٫۶ تا ۵٫۵ میلیون و در خون مردان ۴٫۱ تا ۶ میلیون در هر میکرولیتر می ‌باشد.

نسبت حجم گویچه‌های قرمز خون به کل خون بر حسب درصد را هماتوکریت می‌نامند. این نسبت در زنان و مردان سالم و بالغ به ترتیب برابر ۴۵–۳۵ و ۵۰–۴۰ درصد است. سیتوپلاسم گلبول‌های قرمز اسفنجی بوده و به وسیلهٔ غشاء پلاسمایی قابل ارتجاعی احاطه شده تا این سلول بتواند تغییر شکل بدهد و از مویرگ‌های باریک عبور کند.

جهت اطلاعات بيشتر به اينجا نيز مراجعه بفرماييد.

در سیتوپلاسم گلبول رنگدانه‌ای به نام هموگلوبین وجود دارد که پروتئینی آهندار است. گلبول قرمز به وسیلهٔ هموگلوبین خود در جاهایی که تراکم اکسیژن زیاد باشد این آهن با اکسیژن ترکیب شده و اُکسی هموگلوبین را تشکیل می‌دهد و در جایی که تراکم اکسیژن کم باشد تجزیه شده و اکسیژن آزاد می ‌کند. این خاصیت هموگلوبین در جابه ‌جایی اکسیژن از شش‌ها به بافت‌ها براي زنده ماندن ماست و اگر نمي بود ما نمي توانستيم زنده بمانيم.

عمر آنها تقریباً ۱۲۰ روز است. بعد از این مدت گلبول در کبد تجزیه می ‌شود و آهن موجود در کبد اندوخته می ‌شود. برای تولید گلبول قرمز از کلیه و کبد هورمونی به نام اریتروپویتین بیشتری خارج می‌شود و با تأثیر بر مغز استخوان موجب افزایش گلبول قرمز می‌شود. در افراد مبتلا به بیماری‌های قلبی اکسیژن رسانی به قلب کاهش یافته و می‌تواند سبب افزایش ترشح هورمون اریتروپویتین شود. گلبول‌های صورتی در کبد و طحال تخریب می ‌شوند.

تولید

اریتروسیت‌ها (گلبولهاي قرمز) در دوران جنینی ابتدا در کیسه زرده و سپس در کبد، طحال، گره‌های لنفی و مغز استخوان ساخته می ‌شوند. از حدود ۵ سالگی به بعد گلبول سازی فقط در مغز استخوان‌های پهن و قسمتی از استخوان‌های متصل به تنه (مانند: ران) انجام می‌شود. عامل تنظیم‌کننده ساخت اریتروسیت‌ها پروتئینی به نام اریتروپویتین است که بر اثر کاهش اکسیژن رسانی به بافت‌ها از کبد و کلیه‌ها ترشح می‌شود. برای ساخت اریتروسیت‌ها وجود ویتامین ب۱۲ و همچنین اسید فولیک ضروری است بنابراین کمبود آهن در بدن باعث نوعی کم خونی خیلی بد به نام آنِمی يعني فقر آهن می ‌شود.

عمر اریتروسیت‌ها در حدود ۱۲۰ روز است و بعد از آن غشای آن‌ها سخت و شکننده می‌شود و وقتی پیر می‌شوند، در هنگام عبور از مویرگ‌های کبد و طحال آسیب می‌بینند و از بین می‌روند و هموگلوبین آن توسط ماکروفاژ (ماکروفاژها سلولهای مهم سیستم ایمنی بدن هستند که در پاسخ به عفونت یا تجمع سلولهای آسیب دیده یا مرده تشکیل می شوند.) تبدیل به آمینو اسید (آمینو اسید ها عهده دار فعالیت های حیاتی و گوناگونی در بدن انسان می باشند و از طریق انواع مواد غذایی پروتئینی از منبع گیاهی و حیوانی جذب بدن می شوند.) می‌شود و توسط جریان خون به مغز استخوان می‌رود تا دوباره این فرایند از سر گرفته شود.

به فرایند تولید گلبول قرمز Erythropoiesis مي گویند. در صورت کاهش یافتن سطح اکسیژن در کلیه، کلیه هورمون اریتروپویتین را به مقدار بیشتری ترشح می‌ کند و فرایند تولید گلبول قرمز شدت پیدا می‌کند. در کمبود اکسیژن مقدار اریتروپوئیتین پس از ۲۴ ساعت به حداکثر می‌ رسد.

زندگی فعال

طول عمر مفید یک یاختهٔ سرخ خونی (گلبول قرمز)۱۰۰ تا ۱۲۰ روز می‌ باشد. در این مدت آنان به وسیلهٔ فشار خون قلبي در رگ‌ها جا به‌ جا می‌ شوند. گلبول‌های قرمز فاقد هسته بوده و شکل دیسک مانند با طرفین مقعر دارند. متوسط اندازه گویچه ‌های قرمز حدود ۷٫۸ میکرون و ضخامت آن‌ها در ضخیم‌ ترین نقطه ۲٫۵ میکرون و در مرکز حدود ۱ میکرون است. شکل گلبول‌های قرمز به آن‌ها اجازه می‌دهد که درون عروق بسیار ریز بدن نظیر مویرگ‌های انتهایی به خوبی فشرده شده و از آن‌ها عبور کنند.

بیماری‌ها و اختلالات گلبول‌های قرمز

این اختلالات بسیار متنوعند از نقائص آنزیمی مانند فاویسم، انواع کم خونی مانند کم خونی فقر آهن، تالاسمی و سلول داسی شکل، اختلالات شکل گویچه مانند اسفروسیتوز.

موميايي

https://cdn01.zoomit.ir/2022/12/ancient-egyptian-mummies-(2).jpg

موميايي

مومیایی به جسدی گفته می ‌شود که پوست و گوشت خشک شده آن در اثر تماس عمدی یا تصادفی با مواد شیمیایی، سرمای فوق‌ العاده زیاد، رطوبت بسیار پایین یا نبود هوا حفظ شده‌است. مومیایی کردن، روشی برای حفظ جسد است که مصری‌ ها امعا و احشا و مغز را پیش از خواباندن جسد در سدیم‌ کربنات از بدن خارج می‌ کردند و سپس در نوارهای پارچه‌ای می‌ پیچیدند. مومیایی کردن اجساد فراعنه، اشراف و فرمانروایان در مصر باستان مرسوم بوده‌است.

مصری‌ ها مومیایی کردن را از حدود سال ۳۰۰۰ قبل از ميلاد شروع کردند امّا مومیایی‌ های مربوط به ۶۰۰۰ سال پیش‌از میلاد در منطقه‌ی چینچوروس (شهرکي در كشور پرو است که در منطقه اي به نام «اپوریماک» واقع شده‌ است.) کشف شده‌ است که نشان می‌ دهد سرخ‌ پوستان پیش‌از مصری‌ ها دست به مومیایی‌ کردن زده اند.

مومیایی در مصر

مصریان باستان معتقد بودند که روح فرعون برای سفر به زندگی دوباره به یک کالبد نیاز دارد. به علاوه، اگر اجازه داده می ‌شد تا بدن بعد از مرگ بپوسد، روح محکوم می ‌شد که تا ابد به تنهایی بگردد. مصری‌ها می ‌خواستند از سفر موفق حکمرانشان به جهان دیگر مطمئن باشند، جایی که بر اساس اعتقاد آن‌ها حاکم می‌ توانست امنیت مردمش را تا ابد تضمین کند. به همین دلیل آن‌ها شیوهٔ خاصی را به نام مومیایی کردن ابداع کردند که پیکر فرعون و نیز اعضای خانوادهٔ او و اشراف برگزیده را که اجازه ورود به جهان زیرین را داشتند، حفظ می‌ کرد.

هنگامی که فرعون می‌ مرد، مستخدمان بدن او را به معبدی نزدیک آرامگاهش می ‌بردند. ابتدا کاهن حنوط ‌کننده بدن حاکم را به آرامی روی یک میز باریک قرار می‌ داد و اندام‌های داخلی‌اش را تخلیه می‌ کرد تا مانع پوسیدگی شود. سپس از طریق بینی با یک قلاب دراز مغز را قطعه ‌قطعه خارج نمود. تنها اندامی که برداشته نمی ‌شد، قلب بود زیرا گمان می ‌کردند که مرکز روح باشد. بعد از تخلیهٔ اندام‌ها، بدن فرعون با شراب خرما شستشو داده می ‌شد و با صمغ مُر و عطر، پُر و دوباره دوخته می ‌شد. سپس حنوط گران آن را با ناترون، نوع خاصی از نمک قلیایی، می ‌پوشاندند تا مایعات درون بافت‌های بدن خشک شود. بعد از هفتاد روز، بدن خشک شده را در رود نیل می ‌شستند و روی پوست روغن و موم می ‌مالیدند. سپس پیکر را در نوارهایی از کتان نازک می‌ پیچیدند.

اگر تمام این عملیات درست انجام می ‌شد، بر اساس اعتقاد مصری‌ها، فرعون مرده به زودی به زندگی باز می ‌گشت. هنگامی که بدن مومیایی می ‌شد، وقت برگزاری مراسم یاد بود فرا می‌ رسید. جسد را در سه تابوت بزرگ تودرتو می‌ گذاشتند. سپس هر سه تابوت را در یک تابوت بزرگ‌تر سنگی می نهادند و روی یک پایه تابوت قرار می ‌دادند که به آرامگاه کشیده می ‌شد.

از نظر دین اسلام

با این وجود بر سر تعیین تکلیف مومیایی کردن اجساد در اسلام، اختلافاتی وجود دارد. می‌توان گفت برخی از علمای دینی، معتقدند مومیایی کردن بدن مردگان و جلوگیری از تجزیه اجساد، جایز نیست و نباید این کار صورت گیرد. از بین نمایندگان این دیدگاه می توان به مکارم شیرازی اشاره کرد که در پرسش به استفتایی که پرسیده بود: آیا ورّاث می توانند جسد مورّث خود را به‌جاى دفن در قبر، به صورت مومیایى یا در شیشه الکل نگهداری نماید؟ این کار در صورت عدم جواز، مجازات دارد؟ پاسخ داد: این کار جایز نیست و مشمول تعزیر است مگر در صورتی که ضرورتی ایجاب نماید.

در مقابل، برخی از علمای اسلام، اعلام کرده اند مومیایی کردن اجساد مردگان، ایرادی ندارد. از چهره های این گروه می توان به هاشمی شاهرودی اشاره کرد. او به پرسشی درباره مومیایی کردن مرده‌ی مسلمان پاسخ داد که عنوان کرده بود: آیا مومیایی کردن جنازه مرده‌ی مسلمان جایز است؟ و هاشمی شاهرودی پاسخ داد: در صورتی که قبلاً میّت تجهیز شده باشد (غسل و کفن کاملاً انجام شده باشد) مومیایى کردن میّت مسلمان فی نفسه اشکال ندارد، به‌شرط عدم قطع اجزاء بدن و عدم هرگونه بی احترامی نسبت به حرمت میت مسلمان و عدم تأخیر در کفن و دفن میت.

علت مومیایی کردن مرده‌ها

مصریان به نوعی از زندگی پس از مرگ اعتقاد داشتند؛ آنها تصور می کردند که برای زنده شدن دوباره، روح نیاز به یک کالبد دارد. بنابراین آنها روش مومیایی را ابداع کردند؛ روشی که به دلیل گران بودن آن معمولا فقط برای فراعنه یا اشراف استفاده می ‌شد و می‌ گفتند طبقه‌ی ضعیف مصر باید زندگی دوباره را فراموش و به زندگی در همین جهان قناعت کنند. آنها حتي در كنار جنازه موميايي شده ها غذاهايي فاسد نشدني از جمله عسل قرار مي دادند كه اگر آن مرده دوباره زنده شد بتواند از آن غذاها براي ادامه زندگي خود استفاده كند.

ساعت بيولوژيكي

https://borna.news/files/fa/news/1402/2/23/2194980_542.jpg
ساعت بيولوژيكي

تقریبا همه عملکردهای بدن انسان و حيوانات حتی بیشتر از آن، تابع ریتم‌هایی است که توسط هادی کوچکی که در مغز قرار دارد، کنترل می‌ شود. نشریه فرانسوی سامانترس نوشت ما برای خواب شبانه برنامه ریزی شده ایم و مسئول این معجزه کوچک، ساعت بیولوژیکی درونی ماست. این ساعت به اندازه یک سر سوزن، در پشت چشمها، در هسته ‌های سوپراکیاسماتیک هیپوتالاموس که هر کدام حاوی ۱۰۰۰۰ سلول نوروني است، قرار دارد.

ساعت بیولوژیکی تعداد بسیار زیادی از مکانیسم‌ های فیزیولوژیکی را کنترل می ‌کند. از تنظیم دما تا ترشح هورمون، از جمله فشار خون، عملکرد کلیه، توانایی‌های شناختی و البته خواب و بیداری توسط ساعت بیولوژیکی کنترل می‌ شود. سه نوع ریتم بیولوژیکی (سیرکادین، اینفرادین و اولترادیان) وجود دارد. با این حال مثلا تنظیم خواب و بیداری مانند یک ساعت با دو آونگ عمل می‌ کند. یکی فرآیند هموستاتیک است که با نیاز طبیعی به خواب پس از یک مرحله طولانی بیداری مطابقت دارد. دیگری ریتم یعنی تناوب روز و شب که مغز به لطف حسگرهای نور واقع در چشم‌ها از آن مطلع می‌ شود.

نور روز که سلول‌های حساس به نور خاصی را در شبکیه چشم (سلول‌های گانگلیونی ملانوپسین) تحریک می ‌کند، عنصر اصلی هماهنگ کننده این دو آونگ است. نور از طریق یک غده کوچک، اپی فیز، یک سیگنال همگام سازی مجدد چرخه به ساعت داخلی منتقل می ‌شود، همچنین به سایر ساختارهای مغزی غیر بصری که در تنظیم خلق و خو، حافظه، شناخت و خواب نقش دارند، منتقل می ‌شود.

بدن دارای ساعت‌های محیطی است که در هر اندام قرار دارند که عملکرد آن‌ها را با توجه به محدودیت‌های محیطی بهینه می‌کنند، اما به لطف ساعت درونی مغز دائما همگام سازی می‌شوند. برای مطالعه ریتم خواب و بیداری در غیاب یک نشانه زمانی، آزمایش‌هایی در غارها انجام شد. در ۱۶ ژوئیه ۱۹۶۲، غارشناس، میشل سیفر، به این ترتیب دو ماه را در غاری گذراند.

او هر بار که غذا می‌ خورد، می‌ خوابید یا بیدار می ‌شد، از طریق تلفن به دانشمندان اطلاع می ‌داد. در ۱۴ سپتامبر، زمانی که مطالعه به پایان رسید، میشل سیفر مطمئن بود که ۲۰ اوت است. چیزی که او برای چرت زدن در واقع شب‌های کوتاه بود و روزهایش تقریبا دوبرابر طولانی‌تر از چیزی بود که احساس می ‌کرد. تجربه نشان می ‌دهد که حتی در این شرایط، تناوب بیداری (۲/۳ روز) و خواب (۱/۳) ثابت می‌ ماند.

علاوه بر این، این آزمایش‌ها درک این موضوع را ممکن ساخته است که چرخه تحمیل شده توسط ساعت بیولوژیکی به طور خود به خود بین ۱۱:۳۰ شب تا ۱۲:۳۰ صبح طول می‌کشد. به این معنا که فردی که ساعتی را روی ۱۱:۳۰ شب تنظیم کرده باشد، هر روز ۳۰ دقیقه زمان خواب خود را پیش می ‌برد، در حالی که مجموعه دیگری روی ساعت ۲۴:۳۰ هر روز آن را به همان میزان برمی گرداند.

این شدت نور محیطی است که به ساعت بیولوژیکی ما اجازه می‌ دهد تا روزانه خود را با نور روز هماهنگ کند. هنگامی که شدت نور شروع به کاهش می ‌کند، اپی فیز شروع به ترشح ملاتونین می ‌کند، هورمونی که به شما کمک می‌ کند به خواب بروید. این هورمون بین ساعت دو تا چهار صبح به اوج ترشح خود می‌ رسد و پس از بیدار شدن دوباره تقریبا صفر می‌ شود.

اگر یک شب را به طور کامل بیدار مانده باشید، به خوبی می‌دانید که چقدر به خواب نیاز داریم تا عملکرد خوبی داشته باشیم. یک کمبود کوچک حتی می‌تواند ما را از پا دربیاورد. به گزارش «زی‌سان» به نقل از راز بقا، اما در طبیعت، الگو‌های خواب حیوانات در مسیر‌های متفاوتی تکامل یافته است. برای آنها، خواب بهای سنگین‌تری دارد (که باید بر اجداد دور ما نیز تأثیر گذاشته باشد): آسیب پذیری. حتی شکارچیان حیوانی، مانند انسان نمی ‌خوابند؛ به صورت عمیق و طولانی، اساساً بدون دفاع و در یک دوره كوتاه به خواب مي روند.

مثلا خرسها و حيوانات ديگر، در زمستانها به خواب مي روند كه به آن خواب زمستاني مي گويند. خروسها در نيمه شب با صداي خود همه را از خواب بيدار مي كنند. در زمان قديم براي بيدار شدن در نيمه شبهاي ماه مبارك رمضان اگر در خانه خروس نبود مي خريدند كه سحرها با صداي آنها از خواب بيدار بشوند. پرندگان مهاجر نيز با ساعت بيولوژيكي كه در بدن خود دارند هنگام مهاجرت همگي به پرواز در مي آيند. اين نشان مي دهد كه در بدن آنها نيز ساعتي بيولوژيكي وجود دارد كه خود به خود آنها را وادار به پرواز و مهاجرت مي كند.

چرا با تاریکی هوا احساس خواب آلودگی بیشتر می ‌شود

اگر متوجه شدید که به مکمل های ملاتونین معتاد شده اید یا از عوارض جانبی آنها رنج می برید، باید با پزشک خود تماس بگیرید. چه مدت طول می کشد تا ملاتونین وارد بدن شود. با دوز توصیه شده توسط پزشكان، ملاتونین (۱- ۳ میلی گرم)، حدود ۱-۲ ساعت طول می کشد تا القای خواب شکل بگیرد؛ بنابراین، شما باید مکمل ملاتونین را ۲ ساعت قبل از خواب مصرف کنید.

ریتم شبانه ‌روزی یا ساعت بدن چیست

ریتم‌های شبانه ‌روزی چرخه‌هایی در بدن هستند که تقریبا در طول ۲۴ ساعت اتفاق می‌ افتند. ریتم شبانه ‌روزی که با نام‌هایی مانند ساعت زیستی و ریتم سیرکادین نیز شناخته می ‌شود، باعث تغییرات فیزیکی، روانی و رفتاری در یک ارگانیسم می‌ شوند. اگر مشکلی برای ریتم‌های شبانه‌روزی رخ دهد منجر به مشکلات سلامتی خواهند شد. اما ریتم شبانه‌روزی دقیقا چیست و چه کاری در بدن انجام می‌ دهد؟ به ریتم شبانه ‌روزی، ساعت زیستی، ساعت بیولوژیکی و ساعت بدن نیز می‌ گویند. ریتم شبانه ‌روزی یک فرآیند طبیعی است که هر روزه اتفاق مي افتد.

حشرات

پرونده:Insect food stall.JPG

حشرات

كلمه حشره در زبان عربي به معني جمعيت فراوان و زياد مي باشد. به همي علّت نام اين حيوانات را حشره گذاشته اند كه از همه موجودات تعدادشان بيشتر است. شاخه بند پايان موفق ‌ترين جانوران بوده و نسبت به ساير شاخه‌ها از تعدد و تنوع بي ‌شماري برخوردارهستند. بطوري که از ميان قريب به يک ميليون و پانصد هزار گونه جانوراني كه شناخته شده اند چهار و سه دهم 4/3 آنان را بند پايان به خود اختصاص مي‌ دهند.

بسياري ازبندپايان براي ما شناخته شده هستند بويژه حشرات که در اکثر زيستگاهها بسر مي‌برند. موفقيت اين شاخه از جانواران، نتيجه ساختمان اساسي بدن آنها بويژه سازمان قطعه قطعه‌اي و اسکلت خارجي از جنس کيتين است. بندپايان شامل چندين زير شاخه هستند.

برای بیشتر حشرات قدرت بینایی و بویایی از مهم‌ ترین احساس‌ها است حشرات دارای چشم‌های مرکب هستند به این معنی که چشم حشره از چندین قسمت مجزا تشکیل شده‌است هر قسمت از چشم حشره دارای لنز مخصوص به خود می‌ باشد حشرات برای بو کشیدن و مزه کردن از شاخک‌ هایشان و برخی از بخش‌ های دیگر بدنشان استفاده می‌ کنند. آنها همچنین برای لمس کردن اشیاء از شاخک‌ هایشان استفاده می‌ کنند.

عنكبوتيان، جز حشرات ِ هشت پا به حساب مي آيند و اين در حالي است كه حشرات شش پا بيشتر ندارند. يادمان باشد كه حشرات جزءِ بسيار مهمي از تغذيه پرندگان و ديگر جانوران را تشكيل مي دهند و اگر نبودند شايد بتوان گفت كه در زندگي انسانها مشكلات فراواني به وجود مي آمد. يكي از مهمترين كارهاي حشرات بارور كردن گلهاي آنان از طريق پرواز بر روز اجزاي نر و ماده آنها و گرده پراكني شان است به طوري كه به جرات مي توان گفت اگر حشرات نبودند بيش از نيمي از ميوه هايي كه ما در طبيعت داريم، وجود نمي داشتند.

لطفا و حتما به اينجا هم مراجعه بفرماييد.

زير شاخه آرواره ‌داران

بدنشان داراي سر، سينه و شکم و سر است. سر و سينه يا سر از خارج بدون قطعه مي ‌نمايد. سينه ، شکم يا تنه قطعه قطعه است. در سر يک يا دو جفت آرواره و دو جفت ماگزيلا (زائده هاي دهاني) وجود دارد. سخت پوستان، صد پايان ، هزار پايان و حشرات در اين زير شاخه قرار مي‌ گيرند.

حشرات

حشرات يا شش پايان ساکن خشکي و بعضي بطور ثانويه آبزي هستند. سر آنها شش 6 قطعه وسينه شان سه قطعه است که معمولا داراي سه 3 جفت پا و دو جفت بالند. شکمشان اصولا يازده 11 قطعه ي بدون زوايد حرکتي دارد. چشمهايشان مرکب (چشمهايي است كه گاهي از داشتن چند هزار عدسي بهره مي برد) و يا ساده‌اند. اين حشرات بيش از هشتصد هزار 800 هزار گونه دارند. حشرات به دو رده بالداران و بدون بالان رده بندي مي ‌شوند.

زير رده بدون بالان

انواع ابتدايي ، بدون بال و بدون دگرديسي هستند. راسته اي از آنان به نام پرتورا فاقد شاخک بوده و اولين جفت پاهاي حرکتي به اندامهاي حسي مبدل گشته‌اند. فاقد چشم ساده و مرکب و داراي چشم کاذب هستند. لوله هاي مالپيگي (سامانه دفعي متصل به روده) به صورت برجستگيهاي کوچکي تحليل رفته اند. سيستم تراشه‌اي ساده بوده و يا اصلا فاقد آن مي‌ باشند. بدن 12 مفصلي و فاقد زايده سرسي است. پيش از کامل شدن تعداد مفاصل شکمي از تخم خارج شده لذا اصطلاحا آنامورف (پيش از كامل شدن مفاصل شكمي از تخم خارج شدن در حشرات را آنامورف مي گويند) هستند.

راسته ديپلورا (سر قيفي و بي شاخگان)

اين راسته را آپتر نيز مي‌ نامند. بدن کوچک و نرمي داشته و محيطهاي تاريک و مرطوب را ترجيح مي‌دهد. داراي شاخک طويل و فاقد چشم‌اند. شکم 11 مفصلي است و داراي لوله‌هاي مالپيگي پاپيلايي شکل مي‌ باشند.
راسته کلمبولا

داراي بدني نرم و کوچک و شاخکهاي کوتاه مي ‌باشند. چشمهاي مرکبشان کوچک و يا تحليل رفته‌اند. معمولا
جهنده بوده و اين عمل را بواسطه عضو جهنده خاصي انجام مي‌دهند. فاقد سر ِسي شکل و لوله‌هاي مالپيگي مي‌ باشند. پوست اندازي به صورت اپي‌ مورف (یعنی تعداد مفاصل شکمی جانور به هنگام خروج از تخم کامل می‌باشند) است. يعني تعداد مفاصل شکمي جانور به هنگام خروج از تخم کامل مي‌باشد. از اين راسته مي توان جنس انوتوموبريا را نام برد.

راسته تيزانورا

خصوصيات بسيار نزديک با راسته تيزانورا دارد و اصطلاحا دم مويي ناميده مي‌ شوند. اعضاي راسته تيزانورا که ماهي نقره‌اي نيز ناميده مي‌شوند. داراي بدن نسبتا طويل و فلس‌ داري مي‌باشند. شاخکها طويل و چشمهاي مرکب آنها رشد کرده‌اند. تعداد مفاصل شکمي 12 عدد بوده و در انتها به سرسي طويلي ختم مي‌شود و لوله‌هاي مالپيگي و تراشه‌ها بسيار رشد يافته‌اند. از اين راسته جنس ترموبيوس (حشره اي غول پيكر) را مي‌ توان ذکر کرد.

راسته راست بالان

ملخها ، سوسريها و جيرجيرکها در اين راسته قرار دارند. قطعات دهاني خرد کننده هستند. بالهاي جلويي باريک و بالهاي عقبي نازک و تاشده در زير بالهاي جلويي هستند. بسياري بدون بال هستند. گياهخوارند و بيست و پنج 25 هزار گونه دارند.
راسته پوست بالان

قطعات دهاني خرد کننده هستند. بالهاي جلويي کوتاه و بالهاي عقبي بلند و نازک هستند. در نقاط تاريک بسر
مي ‌برند. شب فعال هستند و 1200 گونه دارند.

راسته ايزوپترا يا جوربالان

موريانه‌ها در اين گروه قرار دارند. بالها مشابه و نازک هستند. زندگي اجتماعي دارند. بيشتر ساکن مناطق گرمسيري هستند. چند شکلي و داراي دو هزار نوع 2000 گونه اند. از داشتن چشم بي بهره اند. مورچه ها و مورچه خوارها دشمن درجه اوّل آنها هستند.

راسته سنجاقکها

سنجاقک در اين راسته قرار دارد. بالها مشابه و داراي رگبالهاي تور مانند هستند. بال سنجاقکها به سمت عقب تا نمي‌ شود اما در گروهي از آنها، بالها در هنگام استراحت تا مي‌ شوند. چشمهاي مرکب بسيار مشخص دارند. شکمشان باريک و دراز است. صياد هستند. آبششهاي نايي دارند. پنجهزار 5000 هزار گونه اند.

راسته نوروپترا

مورچه ‌گيرها در اين گروه قرار دارند. بالها مشابه هستند. لاروشان داراي قطعات دهاني خورد کننده يا مکنده است. گوشتخوارند و از حشرات و کنه‌ها تغذيه مي‌ کنند. پنجهزار 5000 گونه دارند.

راسته پولک بالان

پروانه‌ها و بيدها (پشم خواران) در اين گروه قرار دارند. داراي خرطوم هستند. در بيدها بال در زمان استراحت افقي مي‌ ماند. شاخکها پَر مانند و يا رشته‌اي هستند.

راسته دوبالان

مگسها و پشه‌ ها در اين گروه قرار دارند. قطعات دهاني شان سوراخ کننده و مکنده هستند و قسمتي از آنها در خرطوم آنها واقع شده است. بالهاي عقبي کوچک است. يكصد هزار 100 هزار گونه دارند.

توليد مثل در حشرات

به جز چند مورد استثنايي عمل لقاح از طريق جفتگيري صورت مي ‌گيرد و تخم گذاشته مي ‌شود. در جنين جوانه‌هاي مولد زوايد بدن به توالي از جلو به عقب ظاهر مي ‌شوند. هنگامي که لارو سر از تخم بيرون مي‌ آورد شبيه جانور بالغ و فقط كمي کوچکتر است. لاروها طي پوست اندازيهاي متوالي رشد مي ‌کنند و سرانجام محفظه‌ هايي در ديواره بدنشان پديد مي‌ آيد و ديسکهاي شفيره‌اي شروع به پيدايش مي‌ کنند. تغيير شکل لارو کرمي شکل به جانور بالغ در درون پيله انجام مي ‌شود. در اين مرحله محفظه‌ هايي که محتوي ديسکهاي شفيره‌اي هستند باز مي ‌شوند و زوايد جانور کم کم ظاهر مي ‌گردد.

قطار

پرونده:Gotthard-Express mit A 3-5.JPG

قطار

قطار یا ترَن (در فرانسوی: train) گونه‌ای از ترابری ریلی است که از وسایل نقلیهٔ به‌هم پیوسته‌ای ساخته شده که برای جابه‌جایی بار یا مسافران روی ریل راه‌آهن حرکت می‌کند. یک قطار خودکششی الکتریکی (EMU) متعلق به دویچه بان با قابلیت حرکت با سرعت ۳۲۰ کیلومتر بر ساعت روي ريلهاي آهني حركت مي كند.

نیروی محرکه قطار توسط یک لوکوموتیو یا موتورهای جداگانه موجود در هر واگن خودکششی چندگانه تأمین می‌شود. اغلب از اصطلاح «موتور» به عنوان جایگزینی برای لوکوموتیو استفاده می‌شود. اگرچه در گذشته پیشرانه بخار، پیشرانه غالب بود، امروزه متداول‌ترین نوع لوکوموتیوها، انواع دیزلی و الکتریکی هستند. انرژی مورد نیاز در لوکوموتیوهای الکتریکی از طریق سیم‌های سقفی یا ریل‌های اضافی تأمین می‌شود. قطارها همچنین می‌توانند توسط اسب‌ها جابجا شوند، توسط موتور یا کابل یا وینچ سیمی کشیده شوند، با استفاده از نیروی جاذبه در سراشیبی حرکت کنند یا توسط نیروهای پنوماتیکی، توربین‌های گازی یا باتری‌های الکتریکی به حرکت درآورده شوند.

مسیر قطار معمولاً از دو ریل پیوسته با فاصله ثابت از هم تشکیل شده‌است که ممکن است با ریل‌های اضافی مانند ریل‌های برق‌رسان (ریل سوم) و ریل‌های چرخ‌شانه‌ای تکمیل شود. گاهی از مونوریل و مَگ لِو نیز استفاده می ‌شود. قطارهای مسافربری دارای واگن‌های مسافربر بوده و اغلب بسیار طولانی و سریع هستند. در اواخر قرن بیستم سیستم‌های ریلی پرسرعت به سرعت شروع به رشد کردند و این موضوع همچنان یک موضوع اصلی برای توسعه بیشتر است. گاهی برای اشاره به سیستم‌های تراموای مدرن از اصطلاح «ریل سبک» استفاده می‌شود، اما ممکن است این اصطلاح به معنای یک فرم متوسط بین تراموا و قطار نیز باشد، شبیه به سیستم حمل و نقل سریع ریلی سنگین.

در قطارهای باری برای حمل کالا یا مواد از واگن‌های باری استفاده می‌شود. امکان حمل مسافر و بار در یک قطار با استفاده از ترکیب مختلط نیز امکان‌پذیر است. ماشین آلات ریلی و واگن‌هایی که برای نگهداری و تعمیر ریل‌ها استفاده می‌شوند، «تجهیزات نگهداری از راه» نامیده می‌شوند. به همین ترتیب، ممکن است از قطارهای اختصاصی برای ارائه خدمات پشتیبانی به ایستگاه‌های موجود در امتداد خط قطار، مانند جمع‌آوری زباله آنها یا جمع‌آوری درآمد استفاده شود.

تاریخچه پیدایش و تکامل قطارها

آغاز به کار قطارها به سدهٔ ۱۵۰۰ میلادی بازمی‌گردد نخست ریل قطار از جنس چوب ساخته و واگن‌ها توسط اسبان پر قدرت کشیده می‌شد. قطار بخار در اوایل سده ۱۸۰۰ اختراع گردید قطارها وسایل ترابری مفیدی هستند زیرا بارهای سنگین را به راحتی روی ریل می ‌کشند. هنگامی که ریچارد ترویتیک برای اولین بار لوکوموتیو مجهز به موتور بخار خود را روی ریل‌های فولادی به حرکت درآورد و عصر قطارهای امروزی آغاز گردید. این اقدام در سال ۱۸۰۴ میلادی و در ولز جنوبی (انگلستان) انجام شد.

او ابتدا یک لوکوموتیو با موتور بخار جهت حمل بار با ظرفیت حمل بار به وزن ۲۰ تن (۲۰۰۰۰ کیلوگرم) درست کرد و سپس یک لوکوموتیو با موتور بخار جهت حمل مسافر اختراع کرد و مردم شهر را سوار می‌کرد و قطار یک دور کامل به دور شهر می‌چرخید و پول ناچیزی از مردم دریافت می‌کرد تا اینکه یک روز یکی از چرخ‌ های لوکوموتیو او شکست و پس از آن ریچارد دیگر از لوکوموتیو خود استفاده نکرد و آن را رها کرد. اما کسی که در تبدیل قطار به وسیله بسیار مهم ترابری عمومی نقش مهمی ایفا کرد جورج استفنسون انگلیسی بود وی یک قطار تقریباً بزرگ ساخت و برای مسافران درون آن قطار خود را به لوکوموتیوی با موتور بخار مجهز کرد.

امروزه هر چند هنوز هم قطارهای بخار در گوشه و کنار جهان دیده می‌شوند اما دیگر دوران آن‌ها به پایان رسیده‌است. لوکوموتیوهای برقی یا دیزلی جدید به سوخت و نگهداری کمتری نیاز دارند. قطارها به ویژه در حمل بارهای سنگین و نیز جا به جایی مسافران در مراکز شهرها دارای اهمیت زیادی هستند. اولین قطاری که ...

(بقيه در ادامه مطلب)

ادامه نوشته

نفت

پرونده:Standard Oil Cracking Unit 1969 for web.jpg

نفت

نَفت (به انگلیسی: Oil, Petroleum) یا نفت خام (به انگلیسی: Crude oil) مایعی غلیظ به‌رنگ قهوه‌ای سوخته یا سبز تیره یا سیاه است که در لایه‌های بالایی بخش‌هایی از پوستهٔ کره زمین یافت می‌شود. نفت شامل آمیزهٔ پیچیده‌ای از هیدروکربن‌هایی گوناگون است. بیشتر این هیدروکربن‌ها از زنجیرهٔ آلکان هستند؛ ولی ممکن است از دید باطن، ترکیب یا خواص ها تفاوت‌های زیادی داشته باشند. نفت را طلای سیاه می‌نامند. نفت از سوخت‌های فسیلی و منابع تجدیدناپذیر است. نفت سنگین از گران‌روی زیادی برخوردار است.

ریشهٔ واژهٔ «نفت» از واژهٔ اوستایی «نپتا» گرفته شده‌است. کلدانیان و اعراب آن را از زبان مادی گرفته و «نفتا» خوانده‌اند. در برخی منابع قدیمی به صورت «نفط» نیز آمده‌است. در فرانسه نیز «Naphte» گفته می‌شود و پیش از آن تا سال ۱۲۱۳ میلادی «Napte» گفته می‌شد که از واژهٔ لاتین «Naphta» برگرفته شده بود. ریشهٔ این کلمه واژه یونانی «Naphtha» به‌معنی روغن شرقی است.

کلمهٔ نفت در زبان انگلیسی «پترولیوم» (Petroleum) نامیده می‌ شود که از دو کلمهٔ «پترا» (Petra) (معادل یونانی واژهٔ سنگ) و کلمهٔ «اولئوم» (Oleum) (روغن) تشکیل شده‌ است. نفت مایعی است که عمدتاً از دو عنصر آلی هیدروژن و کربن تشکیل شده و دارای مقادیر کمتری از عناصر سنگین مانند نیتروژن، اکسیژن و گوگرد است و به ‌صورت طبیعی در زیر زمین و به‌صورت استثنایی در روی زمین به صورت چشمه یافت می‌ شود.

تاریخچه

رادیناس در شوش باستان، کهن ‌ترین چاه نفت تاریخ جهان، در ایران و در زمان هخامنشیان مورد بهره‌برداری قرار گرفته ‌است. نفت سیاه یا همان نفت خام، در ادوار گذشتهٔ تاریخ انسان وجود داشته‌است و در ایران باستان، مصارف فراوانی از نفت خام وجود داشته‌است. رادیناس که در تاریخ از آن یاد شده، به روزگار داریوش بزرگ بازمی‌ گردد.

هرودوت تاریخ ‌نویس باستان در این باره می ‌نویسد: ایرانیان از این چاه، قیر و نمک و نفت به‌روشی که بازگو خواهم کرد استخراج می‌ کردند: «آن‌ها نخست با چوب خمیده‌ای که ته آن را به سطلی چرمی بسته‌اند نفت خام را از چاه بیرون می‌ کشند و آن را در مخزنی خالی می‌ کنند، مایع پس از گذر از سطل دیگر به سه شکل درآمده، قیر و نمک فوراً بسته و سخت می‌ شوند و مایع نفت خارج شده و در محفظه‌هایی می‌ ریزند، ایرانیان این را رادیناس (اردریکا) می‌ خوانند که ماده‌ای است سیاه رنگ، سوختنی و دارای بویی نامطبوع».

مورخان دیگر گزارش کرده‌اند: «ایرانیان از نفت، ماده‌ای همچون قیر امروزی تهیه می‌کردند که از آن برای آب‌ بندی کشتی‌ هایشان بهره می‌ بردند، کشتی‌ هایی که در خدمت ناوگان نیروی دریایی امپراتوری هخامنشی بود و در سه قاره گسترده شده و بندر و آبراهه و پایگاه در همه جای گیتی داشت». سردار زبدهٔ ساسانی، بهرام مهران، ملقب به بهرام چوبین، به این دستاورد هخامنشیان پی برده و از ماده‌های نفتی و آتشین برای ساخت جنگ‌افزار بهره می‌گرفت. به نوعی می‌توان بهرام چوبین را نخستین ژنرال در تاریخ دانست که از سلاح گرم در نبردهایش استفاده کرد.

در قرون وسطی زکریای رازی با تولید نفت سفید و نفت ضروری از آن برای چراغ‌ها استفاده کرد و خیابان‌ها و حمام‌های شهر بغداد به وسیله قیر و ماسه پوشانده می‌ شدند. اولین میدان نفتی دنیا در باکو، در قرن نهم ساخته شد. مارکو پولو که در ۱۲۷۳ میلادی به آن‌جا سفر کرده می‌گوید «محصولات آن با صدها کشتی حمل می‌شد».

اولین چاه نفت جهان در سده‌های اخیر، در ۱۵۹۳ میلادی در بالاخانه باکو به عمق ۳۵ متر به‌طور دستی کنده شد. این در دوران صفوی است که باکو جزو ایران بوده‌است. اولین چاه اکتشافی مدرن نفت در سال ۱۷۴۵ در فرانسه و اولین چاه استخراج نفت توسط کلنل دریک در سال ۱۸۵۹ در پنسیلوانیا حفاری شد. با توسعه و پیشرفت فناوری حفاری در اواسط قرن نوزدهم و فناوری تقطیر و پالایش نفت در اواخر قرن نوزدهم و استفاده از آن در موارد غیر سوختی، جهش شگفت‌آوری به‌وجود آمد. به ‌طوری ‌که امروزه صنایع پتروشیمی نقش اساسی و بنیادی در رفع نیاز عمومی جامعه به عهده دارد.

منشأ

نمودار جهانی مصرف انرژی در سال‌های اخیر. نفت در صدر قرار دارد. تاکنون برای توضیح منشأ نفت نظریه‌های متعددی عنوان شده‌است که محتمل‌ترین آن‌ها نظریهٔ آلی است. نظریهٔ آلی منشأ تشکیل نفت را گیاهان (عمدتا جلبک‌ها) و موجودات آلی (زئوپلانکتون‌ها) موجود در اقیانوس‌ها می‌داند. علت اعتبار این نظریه به‌دلیل وجود نوع خاص از لیپیدها درون نفت بوده که مختص این موجودات است. باقی‌ماندهٔ جانوران و گیاهانی (اعم از جلبک‌ها و مرجان‌ها) که میلیون‌ها سال قبل (پیش از پدید آمدن دایناسورها) در محیط آبی شور زندگی می‌کرده‌اند، طی میلیون‌ها سال توسط گِل و رسوبات مدفون شده‌اند.

گرچه با توجه به مطالعات اخیر حتی ممکن است نفت سریع تر و از تجزیه اجساد انسان‌های گذشته نیز حتی به مقدار اندک به دست آید. این باقی مانده‌ها تحت فشار و دمای بالا، نبود اکسیژن و گذشت مدت زمان طولانی، به نفت و گاز تبدیل گشته‌است. در اثر فشار روباره، نفت و گاز تشکیل شده به سنگ مخزن مناسب مهاجرت کرده و حضور پوش سنگی چون گنبد نمکی منجر به تجمع آنها در سنگ مخزن می‌ شود. به مجموعهٔ سنگ منشأ، سنگ مخزن حاوی هیدروکربنها و پوش سنگ، حوضچهٔ نفتی می‌ گویند.

نفت خام حالت روغنی دارد و به شکل‌های جامد (قیرهای نفتی) و مایع دیده می‌شود. برخی اوقات به تمام اشکال نفت هیدروکربن نیز گفته می‌شود. اگر نفت در لایه‌ای رسوبی جمع گردد به‌آن محل «حوضچهٔ نفتی» می‌گویند. از مجموع چندین حوضچهٔ نفتی، یک «میدان نفتی» حاصل می‌شود. به سنگ متخلخل دربرگیرندهٔ نفت که قابلیت تولید نفت را داشته باشد، «سنگ مخزن» می‌ گویند.

ترکیبات

ترکیبات نفت در مناطق مختلف متفاوت است. نسبت این گروه‌های هیدروکربنی در نفتهای مخازن گوناگون متفاوت است اما مقادیر میانگین و بازهٔ تغییر غلظت آنها به شرح زیر است: آلکان‌ها (پارافین‌ها): به‌طور میانگین ۳۰ در صد نفت خام را تشکیل می‌دهند. اما و می‌توانند ۱۵ تا ۶۰٪ وزنی نفت خام را تشکیل می‌ دهند. به همین ترتیب برای دیگر گروه‌ها داریم: نفتن‌ها: میانگین=> ۴۹٪، بازهٔ تغییر غلظت => ۳۰ تا ۶۰٪ آروماتیک‌ها: میانگین => ۱۵٪، بازهٔ تغییر غلظت => ۳ تا ۳۰٪ آسفالتیک‌ها: میانگین => ۶٪، بازهٔ تغییر غلظت => ۶٪ همچنین برخی ترکیبات هیدروکربنی نفت خام حاوی حاوی نیتروژن، اکسیژن و گوگرد و مقادیر کمی از فلزات مانند آهن، نیکل، مس و وانادیم هستند. نسبت عناصر شیمیایی در محدوده‌های نسبتاً کمی به شرح زیر تغییر می ‌کند: کربن: ۸۳ تا ۸۵ درصد وزنی - هیدروژن: ۱۰ تا ۱۴ درصد وزنی - ازت يا نیتروژن: ۰٫۱ تا ۲ درصد وزنی - اکسیژن: ۰٫۰۵ تا ۱٫۵ درصد وزنی - سولفور (تركيبات گوگردي) : ۰٫۰۵ تا ۶ درصد وزنی فلزات: کمتر از ۰٫۱ درصد وزنی.

اکتشاف

تا قبل از حفر نخستین چاه نفتی به کمک وسایل جدید حفاری، این ماده مهم فقط از چشمه‌های سطحی نفت یا چاه‌های کم‌عمق که به وسیلهٔ دست حفر می‌ شد، استخراج می‌ گردید و موارد استفاده از نفت خام نیز محدود بود. از زمان پیدایش نفت تا امروز فعالیت‌های اکتشافی برای کشف ذخایر جدید نفت و گاز و تأمین تقاضای بازارهای نفت و همچنین جایگزینی حجم‌های تولید شده، به صورت مستمر در جریان است. امروز با پیشرفت تکنیک‌های اکتشافی جدید، دقت فعالیت‌های اکتشافی بیشتر شده و شانس بیشتری برای موفقیت وجود دارد، اما با وجود این پیشرفت‌ها، اکتشاف هنوز به صورت یک فعالیت با ریسک بالا باقی مانده‌است زیرا قدیمی‌ترین نظریه برای اکتشاف نفت، نظریهٔ طاقدیس (Anticline Theory) است. کاربرد این نظریه برای یافتن نفت در قلهٔ طاقدیس‌ها ابزار موفقی بود. این نظریه به عنوان نظریهٔ اصلی برای اکتشافات مهم نفتی در بسیاری از نقاط دنیا از جمله مسجدسلیمان ایران مورد استفاده قرار گرفت.

نفت در سال ۱۸۸۰ در رسوبات دریایی پنسیلوانیا کشف شد که ارتباطی با ساختارهای طاقدیسی نداشت و تجمع نفت و ایجاد نفت‌گیر صرفاً ناشی از تغییر رخساره رسوبات بود؛ بنابراین مشخص شد که ذخایر نفتی می‌توانند در حوزه‌های غیرچین‌خورده هم وجود داشته باشند. در نتیجه مفهوم نفت‌گیرهای چینه‌ای (Stratigraphic Traps) با این کشف وارد عرصهٔ مفاهیم نفت شد. تا اواسط دههٔ ۱۹۲۰، تهیه و استفاده از نقشه‌های سطحی و طاقدیس‌ها ابزار اصلی اکتشافات نفتی بود و یافتن نفت‌گیرهای چینه‌ای به صورت تصادفی رخ می‌داد. یک منطقهٔ انتخاب شده را با مطالعهٔ نمونه‌های سنگی و لرزه‌نگاری مشخص می‌ کنند.

اندازه ‌گیری‌ها انجام می ‌شود و اگر مکان از نظر میزان ذخیرهٔ نفت موجود و ملاحظات اقتصادی، موفقیت‌آمیز باشد، حفاری آغاز می‌شود. بالای چاه، ساختاری به نام «دکل حفاری» برای جادادن وسایل و لوله‌های مورد استفاده در چاه ساخته می‌شود. زمانی که حفاری تمام می‌شود، پس از تکمیل چاه حفرشده، یک جریان ثابت از نفت را به سطح زمین خواهد آورد. به سنگ‌هایی که غالباً از سنگ‌های رستی (شیل) یا انیدریت تشکیل‌شده و خاصیت پلاستیک دارند و قسمت بالایی مخزن نفت، همانند پوششی قرار می‌گیرند، «سنگ پوششی» گفته می‌ شود.

پالایش

اکتان با فرمول C8H18، نوعی هیدروکربن است که در نفت یافت می‌ شود. توپ‌های سیاه نشان ‌دهندهٔ اتم کربن و توپ‌های سفید نشان ‌دهندهٔ اتم هیدروژن هستند. نفت به ‌صورت خام نمی ‌تواند مورد استفاده قرار گیرد و باید در پالایشگاه نفت در برج تقطیر (برج كراكينگ كه ویژهٔ نفت است) مورد جداسازی بر اساس اختلاف دمای جوش قرار گیرد. دو نوع برج تقطیر وجود دارد: ۱) برج تقطیر اتمسفری، ۲) برج تقطیر خلأ. نفت خام در برج تقطیر حرارت داده می ‌شود. بخارات اجزای نفت خام به ترتیب نقطهٔ جوش در سینی‌های برج تقطیر که در ارتفاعات متفاوتی قرار دارند جمع ‌آوری می‌ شود. درون این سینی‌ها دمای بخارات کمتر شده و تبدیل به مایع می ‌شوند.

انواع نفت خام

بیشتر ذخایر نفتی دنیا از نفت‌های فوق‌سنگین و شن‌های نفتی تشکیل شده‌است. ارزش نفت خام معمولاً بر اساس دو معیار وزن مخصوص و میزان گوگرد تقسیم ‌بندی می‌ شود. نفت‌هایی که وزن مخصوص، گرانروی و چگالی پایینتری دارند نفت سبک و نفت‌هایی که وزن مخصوص، گرانروی و چگالی بالاتری دارند نفت سنگین نامیده می‌شوند. نفت‌هایی که گوگرد آن‌ها کمتر است نیز نفت شیرین و نفت‌های دارای گوگرد بیشتر نفت ترش نامیده می‌شوند که معمولاً نفت‌های میدان ‌های جوان، به دلیل پختگی اندک، سنگین تر هستند و میزان گوگردشان بالاست.

استخراج، جابجایی و پالایش نفت‌های سبک و شیرین ساده‌تر و کم‌هزینه‌تر است و میزان بیشتری از محصولاتی چون بنزین، نفتا، نفت سفید و سوخت‌های جت برگرفته از نفت سفید، و گازوئیل‌های مرغوب را می‌توان از آن‌ها به دست آورد، به همین دلیل این نوع نفت‌ها بیشتر مورد علاقه پالایشگاه‌ها بوده و قیمت بالاتری دارند. شاخص‌های بین‌المللی تعیین قیمت نفت یعنی وست تگزاس اینترمیدیت و برنت از نوع نفت سبک و شیرین هستند. اما میزان نفت‌های ترش و سنگین در ذخایر نفتی دنیا بسیار بیشتر است. فراورده های نفتی: گازوئیل - مازوت‌ها - بنزین نفت چراغ (نفت سفيد) - ال‌ پی‌ جی (گاز مايع) - روان‌سازها - پارافین - قیر - کُک نفتی.

گچبري

https://forikar.com/upload/blog/213101563778029.jpg

گچبري

هنر گچبری یکی از هنرهای وابسته به معماری است که در هر منطقه و هر دوره زمانی، شکل و شیوه مخصوص به خود را داشته‌است. همان‌طور که از نام این هنر پیداست، مصالح اصلی بکار رفته در این هنر گچ می‌باشد. در ایران نیز گچ‌بری در دوره‌های مختلف تاریخی همراه با تفاوت‌هایی بوده‌است. گچ به دلیل داشتن خاصیت شکل ‌پذیری، چسبندگی، رنگ مطلوب، کاربرد آسان، فراوانی و ارزانی کاربرد زیادی در هنرهای تزئینی دارد.

شواهد باستان‌ شناسی نشان می‌ دهند که تاریخ ساخت گچ به پیش از ساختن خشت و پخت آن به صورت آجر می‌ رسد. در قدیمی‌ترین بنای دنیا، یعنی اهرام ثلاثه مصر که قدمتی چهار هزار و پانصد ساله دارد، از گچ به عنوان ماده چسبنده مقاوم بعد از ازاره در بین سنگ‌ها و جهت کلاف ‌سازی آن‌ها استفاده شده ‌است. یکی از کاربردهای ویژه گچ، اندود کردن دیوارها و سطوح داخلی ساختمان‌ها است و هنر گچبری، این آراستگی را به حد کمال و دلنوازی می ‌رساند. به کار بردن تزئینات گچی در تزیین دیوارها، روش معمول در شهرهای ایران و عراق بوده ‌است.

اولین مردمی که در ایران به این کار دست زدند هخامنشیان و سپس ساسانیان بودند و اعراب در جریان فتوحات خویش، این هنر را از آن‌ها فرا گرفتند. هنرمندان دوره اموی به‌طور وسیعی کاخ‌ها را با گچبری منقوش برجسته تزئین می‌نمودند. نمونه بسیاری از این گچبری‌ها در کاخ‌های «خربة المفجر»، «الحیر الغربی» و «المنیه» به کار برده شده‌است که گچبری‌های کاخ المنیه به واسطه دربرداشتن عناصر آدمی و حیوانی در کنار تزئینات هندسی و گیاهی، اهمیت بیشتری دارد. روش تزیینات گچی روی دیوارها، پس از به‌کارگیری خشت در بناها گسترش پیدا کرد و این روش در کاخ‌های شهر سامرا رواج یافت. پایین دیوارها با ازاره گچی به ارتفاع حدود ۱۰۰ سانتی‌متر پوشانده می ‌شد. این گونه تزیینات در دو قصر جوسق و بلکوارا به کار رفته‌است.

مجموعه تزیینات کاخ‌های سامرا در مرحله اول طبیعی هستند اما در دوره بعد عناصر تزیینی از طبیعت فاصله می‌گیرند. در سومین مرحله، زمینه تزیینات عمق چشمگیری می‌یابد که بهترین نمونه‌های آن در کاخ بلکوارا به چشم می‌خورد. در این دوره، ابتکار پوشش سطح آن چنان کامل گردید که تقریباً تمام زمینه را می‌پوشاند و این امر که برای نخستین بار در هنر اسلامی رواج یافت، اوج ترقی روش‌های تزیینی به‌شمار می‌رود و پس از آن در دنیای اسلام منتشر شد و از مهم‌ترین ارکان هنر اسلامی گردید. روش تزیینات گچی روی دیوارها از طریق حکومت طولونی از عراق به مصر انتقال یافت و نمونه‌هایی از آن در جامع طولون روی سطح داخلی و ...

(بقيه در ادامه مطلب)

ادامه نوشته

چشم

پرونده:Eye-diagram no circles border in farsi numbers A.svg
قسمت‌های مختلف کرهٔ چشم انسان: ۱. زجاجیه ۲. حاشیه دندانه‌دار ۳. ماهیچه مژکی ۴. گردالک‌های مژگانی ۵. مجرای اِشلِم ۶. مردمک ۷. اتاق جلویی ۸. قرنیه ۹. عنبیه ۱۰. عدسی بیرونی ۱۱. عدسی درونی ۱۲. زوائد مژگانی ۱۳. ملتحمه ۱۴. ماهیچه مایل زیرین ۱۵. ماهیچه راست زیرین ۱۶. ماهیچه راست میانی ۱۷. رگ‌های شبکیه ۱۸. صفحه بینایی ۱۹. سخت‌شامه ۲۰. سرخرگ مرکزی شبکیه ۲۱. سیاهرگ مرکزی شبکیه ۲۲. عصب بینایی ۲۳. سیاهرگ حلقوی ۲۴. غلاف پیازی ۲۵. لکه زرد ۲۶. گودی مرکزی ۲۷. صلبیه ۲۸. مشیمیه ۲۹. ماهیچه راست بالایی ۳۰. شبکیه.

ساختمان چشم انسان شبیه یک کره است. در قسمت جلوی این کره یک پنجره شفاف به نام قرنیه وجود دارد. نور از محیط خارج وارد قرنیه شده و پس از عبور از مردمک به عدسی می‌رسد. عدسی نور را به صورت دقیق روی شبکیه متمرکز می ‌کند تا تصویر واضحی بر روی شبکیه ایجاد شود. چشم انسان قادر به تشخیص ۱۰ میلیون رنگ است. مسیر عبور پرتوهای نور از چشم به ترتیب: (۱ اشک)؛ (۲ قرنیه)؛ (۳زلالیه)؛ (۵ عنبیه (سوراخ مردمک)؛ (۵ زلالیه)؛ (۶ عدسی)؛ (۷ زجاجیه)؛ (۸ شبکیه) چشم از دو بخش به وجود آمده‌است: ۱-اجزای فرعی چشم ۲-کرهٔ چشم. اجزای فرعی چشم عبارتند از: حَدَقه، پـِلک، مُژه، اَبرو، ماهیچه‌های گردانندهٔ کرهٔ چشم. به ترشحات زردرنگ گوشهٔ چشم، قی چشم گفته می ‌شود.

اجزای فرعی چشم

حدقه یا چشم‌خانه: استخوان‌های متعددی هستند که به یکدیگر پیوسته‌اند و یک صندوقچهٔ محکم مخروطی شکل را به‌وجود آورده‌اند تا کرهٔ چشم در میان آن محفوظ باشد. استخوان‌های چشم‌خانه در قسمت بالا استخوان پیشانی، در پایین استخوان گونه، از طرف خارج استخوان گیجگاهی و از طرف داخل استخوان بینی هستند. فضای درونی محفظهٔ استخوانی چشم از یک مادهٔ چرب و تا اندازه‌ای سیال پر است. حدقه به وسیلهٔ پرده‌ای به دو بخش تقسیم می‌شود: بخش جلو، جایگاه کرهٔ چشم؛ و در بخش عقب، اعصاب بینایی که عهده‌دار رساندن تصویرها به مغز هستند و اعصاب حسی و حرکتی و ماهیچه‌های گردانندهٔ چشم و رگ‌هایی که خون را به حدقه و این ماهیچه‌ها می‌رسانند قرار دارند.

پلکها: در مقابل چشمها دو پردهٔ ظریف و محکم آویخته شده که صفحهٔ لطیف چشم را از گرما و سرما و دیگر عوامل بیرونی محافظت می‌کنند. در هنگام خواب و خطر پلک‌ها کاملاً با هم جفت می‌گردند تا در پناه خود چشم را از هرگونه آسیب احتمالی محفوظ دارند. به علاوه پلک‌ها در تعدیل نور نیز نقش مهمی بر عهده دارند. در حالت عادی پلک‌ها در هر دقیقه به‌ طور منظم چند مرتبه به هم می‌خورند، و در نتیجه مایع ویژهٔ اشک را که از غده‌های قرار گرفته در بخش بالایی چشم تراوش می‌شود بر روی صفحهٔ چشم پهن می‌کنند. این کار سطح چشم را شستشو داده و همیشه آن را تازه و مرطوب نگه می‌دارد و در نتیجه فعالیت آن را آسان می‌کند.

تراوش اشک از دو نظر برای چشم لازم و سودمند است: یکی از این جهت که سطح چشم را شستشو داده و مانع می‌شود تا ذراتی که همراه هوا وارد چشم می‌گردد، صفحه چشم را کدر و ناصاف کند. دیگر اینکه چون دارای خاصیت ضدعفونی است برای سالم نگه داشتن طبقات کره چشم اهمیت شایانی دارد. اشک پس از اینکه چشم را شستشو داده و ضدعفونی کرد به سوی گوشه داخلی چشم سرازیر می‌شود و از آنجا به وسیله لوله اشکی به درون کیسه مخصوصی که کیسهٔ اشکی نامیده می‌شود می‌ریزد. اشک در آنجا نیز توقف نکرده و بی‌مصرف هم نمی‌ماند، بلکه به تدریج به فضای پایینی بینی می‌ریزد تا در اثر تبخیر، هوای تنفسی را که از بینی به سوی شش رهسپار است مرطوب سازد.

مژه‌ها: روی لبه بیرونی پلک‌ها، موهای منظمی صف کشیده‌اند که مانع از ورود گرد و غبار می‌شوند و در برابر نورهای شدید نیز مقاومت کرده و از شدت آن می‌کاهند. در کناره پلک‌ها غده‌هایی وجود دارند که از آن‌ها مادهٔ چرب مخصوصی ترشح می‌ شود تا لبه پلک‌ها و مژه‌ها را چرب و مرطوب نگه دارد و از جاری شدن اشک به صورت در حالت عادی جلوگیری شود. وجود مژه‌ها باعث می‌شود اصطکاک مداوم پلک‌ها به یکدیگر موجب ناراحتی انسان نگردد.

ماهیچه‌های گرداننده چشم: برای اینکه عکس‌برداری چشم از اشیا به سرعت و سهولت انجام بگیرد و کره چشم با حرکت‌ های متعدد خود این وظیفهٔ حیاتی را به درستی انجام دهد، شش ماهیچه پیرامون آن را فراگرفته است تا حرکت آن را در جهات گوناگون یعنی بالا و پایین و چپ و راست و به درون و بیرون ممکن کنند. در بالای هر یک از پلک‌های فوقانی انبوهی از موهای منظم صف کشیده‌اند که افزون بر جنبهٔ زیبایی از ریزش عرق به درون چشم جلوگیری می‌کنند و در تعدیل نور به‌ویژه نورهایی که از طرف بالا می‌تابد تأثیر به سزایی دارند.

کره چشم

کره چشم انسان از لایه‌ها و بخش‌های گوناگونی تشکیل شده‌است. معنای لغوی نام این لایه‌ها که در پرانتز می‌آیند عبارتند از: صُلبیه (سختک)، مشیمیه (بچه‌دانک)، عنبیه (انگورک)، شبکیه (پنجرک)، زلالیه (روشنک)، زجاجیه (شیشک)، جَلیدیه یا عدسی (پوششک)، ملتحمه (پیوستک)، قرنیه (شاخک).

لایه‌های کره چشم

کره چشم بینایی را میسر می‌سازد، البته دقیقاً کره نیست و قطر آن در راستای طول ۲۴ تا ۲۵ میلی‌متر و در جهت پهلوها ۲۳ تا ۲۴ میلی‌متر است ولی چون این تفاوت غیرمحسوس است به آن کره چشم می‌گویند و از دو قسمت اساسی تشکیل یافته‌است: ۱. طبقات منظمی که در اطراف قرار گرفته‌‌اند و بعضی از آن‌ها مأمور حفاظت اعضا داخلی و بعضی برای تأمین غذای آن‌ها و قسمتی محل بازتاب تصویرها و آماده ساختن آن‌ها برای انتقال به مغز است.

صُلبیه پرده‌ای است سفید و محکم که تمام کره چشم را فرا گرفته و به همین مناسبت صلبیه نامیده شده‌است، زیرا واژه صلب به معنای سخت و محکم است. این پرده بسیار ظریف که ضخامت آن از یک میلی‌متر تجاوز نمی‌کند، استحکام بالایی دارد و از این‌رو از عهده وظیفه خود که حفظ کره چشم است به آسانی برمی‌آید؛ یعنی همان‌طور که دوربین عکاسی یک جعبه دارد که ذره‌بین (عدسی) و شیشه حساس در داخل آن جا دارند.

چشم ما یک جلد محکم دارد که اعضا بسیار ظریف و حساسی را دربرگرفته‌است و مقداری که از این پرده دیده می‌شود همان سفیدی چشم است؛ ضمناً در قسمت جلو قدری برآمده شده و نازک‌تر و شفاف می‌گردد تا به آسانی نور از آن عبور کند و همین قسمت که یک نهم تمام پرده صلبیه است، «قرنیه» نامیده می‌شود، و در عقب صلبیه سوراخی است که از آنجا عصب بینایی وارد کره چشم می‌گردد. در هر چشم نطقه‌ای در بینایی وجود دارد که چشم قادر به دیدن آن نیست، اما انسان متوجه آن نمی‌شود. این نقطه همان نقطه کور است. نقطه کور از اهمیت بالایی در بیماری آب سیاه برخوردار است. آسیب به این نقطه موجب از بین رفتن بینایی به‌طور مادام العمر می‌ گردد.

شاید این پرده ظریف را که در اصطلاح کالبدشناسی «صلبیه» و در اصطلاح پزشکی «غلاف بینایی» نامیده می‌شود به‌قدری نازک مجسم کنید که تصور کنید نوک خاری می‌تواند به آسانی آن را سوراخ کند، در صورتی‌که استواری و سختی آن طوری است که چاقوهای معمولی مگر با فشار خیلی زیاد می‌تواند آن را پاره کند، و پزشکان به هنگام اعمال جراحی داخل چشم؛ نیاز به چاقوهای بسیار ظریف و نوک‌تیزی دارند، که اگر تیز نباشد در موقع کار گرفتار اشکال فراوان می ‌گردند. مُلتَحِمه غشا مخاطی نازک و شفافی می‌باشد که سطح داخلی پلک‌ها را مفروش کرده و بخش جلویی صلبیه را می ‌پوشاند.

مشیمیه

مَشیمیه در داخل صلبیه لایه‌ای وجود دارد که مَشیمیه نام دارد. این لایه نازک و لطیف است و وظیفهٔ حساس آن تغذیه چشم به وسیله رگ‌ها است و چون تا حدی به پردهٔ بچه‌دان شبیه است «مشیمیه» نامیده شده‌است، قسمت جلو این پرده که «عنبیه» نامیده می‌شود از لحاظ رنگ و شکل تغییر قابل‌توجهی حاصل کرده‌است یعنی از لحاظ شکل مسطح و عمودی است و لذا بین آن و «قرنیه» فضایی به وجود آید که آن فضا از مایع ویژه و شفافی بنام «زلالیه»؛ مملو است. از لحاظ رنگ معمولاً سیاه است که سیاهی چشم را تشکیل می‌دهد و گاهی در بعضی از اشخاص برنگ آبی یا سبز بیرون می‌آید. این لایه وظیفه تغذیه صلبیه و شبکیه را بر عهده دارد.

«مردمک» سوراخی است که قطر آن از ۳ تا ۶ میلی‌متر می‌رسد و بین عنبیه قرار دارد که به نور حساس است؛ یعنی در مقابل نور زیاد تنگ و در مقابل نور کم گشاد می‌شود؛ تا این عمل خودکار؛ میزان نوری را که باید وارد چشم شود مرتب سازد «مردمک» چشم در حقیقت مانند «دیافراگم» دوربین عکاسی است با این تفاوت که خودکار است یعنی نیاز به این ندارد که ما آن را کم و زیاد کنیم بلکه در تاریکی خودبه‌خود گشاد و در روشنایی تنک می‌ شود. این سوراخ روی این اصل «مردمک» نامیده شده‌است که دو نفر که در مقابل یکدیگر واقع شوند تصویر هرکدام در وسط سیاهی چشم طرف مقابل دیده می‌ شود.

مردمک در انسان گرد است و همیشه به رنگ سیاه دیده می‌شود زیرا پشت آن فضای تاریکی است که به «تاریک‌خانهٔ چشم» موسوم است و محتویات آن با چشم غیر مسلح دیده نمی‌شود، ولی در حیوانات به اشکال مختلف در می‌آید چنان‌که در گربه دیده می‌شود که در هنگام روز که نور زیاد است سیاهی وسط چشم آن حیوان به‌شکل «الف» درمی‌آید و در شب بالعکس باز می‌شود و از پشت آن انعکاس نور خارج؛ به صورت درخشندگی و برق مخصوصی ظاهر می‌شود؛ در عقب پردهٔ «مشیمیه» سوراخی برای ورود «عصب بینایی» وجود دارد. «مردمک چشم» در حالات مختلف آنقدر نازک و کلفت می‌شود تا نوری را که به آن می‌رسد برای استفادهٔ دید کاملاً متمرکز نماید، و این کیفیت در هیچ‌یک از اجسام حتی در شیشه یافت نمی‌شود.

شبکیه

پرده‌ای است لطیف و حساس که میان «مشیمیه» قرار گرفته و چون بی‌شباهت به پنجره نیست به این نام نامیده شده‌است، شَبَکیه پرده‌ای است عصبی یعنی دنباله‌هایی است از اعصاب بینایی و به وسیلهٔ همان اعصاب به مغز مربوط می‌شود، و «نقطهٔ کور» و «لکه زرد» بر روی این الیه قرار دارند. نقطه کور ناحیه ورود عصب به چشم است و نقطه زرد که محل تشکیل تصویر اشیاء می‌باشد. نقطه زرد در فاصله کمی از نقطه کور قرار دارد. در چشم چپ، نقطه کور در سمت راست نقطه زرد و کمی پایین‌تر واقع شده‌است. همچنین در چشم راست، نقطه کور در سمت چپ نقطه زرد و کمی پایین‌تر واقع شده‌است.

پردهٔ شبکیهٔ چشم مرکب از نه لایه جداگانه است که قطر مجموع آن‌ها به اندازه کلفتی یک ورقه کاغذ نازک می‌باشد؛ در ضخامت این پرده سلول‌هایی قرار دارند که تحت اثر امواج نورانی تحریک می‌گردند؛ سلول‌های مزبور به صورت شمش‌ها و مخروط‌ها قرار گرفته‌اند و تعداد اولی به سی میلیون و تعداد دومی به سه میلیون عدد بالغ می‌شود این شمش ‌ها و مخروط‌ها به تناسب کاملی قرار گرفته‌اند. بیماری کور رنگی وابسته به همین سلول‌ها می‌باشد.

محیط‌های شفاف کرهٔ چشم

محیط‌های شفاف چشم قسمت‌هایی از کرهٔ چشم می‌باشد که نور را از خود عبور داده و در نتیجه تصاویر اجسام را بر روی «لکه زرد» که قسمتی از شبکیه است می‌اندازند و این‌ها عبارتند از: زلالیه - در پشت قرنیه و جلوی عدسی ناحیه‌ای وجود دارد که مایعی شبیه به آب در آن جریان دارد و به همین مناسبت است که زُلالیه نامیده شده‌است. از جملهٔ قوانین نور آن است که هنگامی که از یک محیط رقیقی وارد محیط غلیظی شود تغییر حاصل می‌کند که این تغییر شکست نور نامیده می‌شود و روی همین اصل نوری که در محیط رقیق یعنی هوا موجود است هنگامی که وارد این محیط نسبتاً غلیظ یعنی زلالیه می‌شود «شکست» حاصل می‌کند و برای بازتاب یافتن بر روی شبکیه آماده می‌شود.

جلدیه

این عضو که «عدسی چشم» نیز نامیده می‌شود، شبیه به ذره‌بین‌های معمولی به کلفتی سه چهار میلی‌متر و در پشت پرده دوم چشم یعنی «عنبیه» قرار دارد و قسمت مرکزی آن از قسمت‌های اطراف آن سخت‌تر است و روی آن را پردهٔ شفاف و نرمی فرا گرفته‌است و ضمناً ماهیچه‌هایی در پیرامون آن وجود دارد که باعث تغییر شکل آن می‌گردد تأثیر این عضو در «شکست نور» و تطبیق تصاویر اجسام بر روی «لکهٔ زرد» بسیار مهم و قابل توجه است، زیرا همهٔ تصویرها باید روی نقطه زرد بیفتند. این کار از طریق تطابق صورت می‌ گیرد

زُجاجیه

زُجاجیه ماده ای ژله ای و شفاف است که تمام در ناحیه پشت چشم ساکن است و در جلو به «عدسی چشم» و در پشت به شبکیه ارتباط دارد و از هر طرف پوسته شفافی اطراف آن را فرا گرفته‌است؛ کار این عضو نیز «شکست نور» است؛ و در تطبیق تصاویر اجسام بر روی «لکه زرد» تأثیر شایانی دارد. ویسکوزیته آن در برخی مقالات ۲ تا ۴ برابر آب و در برخی دیگر تا هزاران برابر آب ذکر شده‌است. همچنین موجب حفظ حالت چشم به صورت کروی می شود.

نقص‌های مادرزادی چشم

نوزاد انسان ممکن است بدون چشم به دنیا بیاید یا چشم او در لایه‌ای پنهان مانده باشد. چشم‌ها ممکن است به هنگام تولد کوچک‌تر از حد معمول باشد یا شکلی بیرون زده داشته باشد که به گاو چشمی معروف است. نبود عدسی، دررفتگی عدسی، نبود عنبیه، درشتی قرنیه، و ناپیوستگی عصب بینایی از دیگر عیوب مادرزادی چشم در برخی نوزادان است. آب‌سیاه مادرزادی، چشم کیسه‌دار، و انسداد مادرزادی مجرای اشکی از دیگر نقایص مادرزادی است. پلک‌های نوزاد نیز ممکن است به حالت افتاده، برگشته به تو یا بیرون باشد یا این‌که نوزاد ممکن است بدون پلک به دنیا بیاید. از دیگر کاستی‌های مادرزادی چشم می‌توان به نشانگان اکسن‌فلد، بیماری نوری، و پدیده مارکوس گان اشاره کرد.

(بقيه در ادامه مطلب)

ادامه نوشته

اعصاب

http://daneshnameh.roshd.ir/mavara/img/daneshnameh_up/a/ab/nervoussystem2.JPG
دستگاه عصبی

این دستگاه از نورون ها و یاخته های پشتیبان (نوروگلیاها) تشکیل شده است. به این ترتیب دستگاه عصبی، با ساختار و کار ویژه‌ای که دارد، در جهت ایجاد هماهنگی بین اعمال سلول‌ها و اندام‌های مختلف بدن تمایز و تکامل یافته‌است. خواص ویژهٔ آن عبارت‌اند از تأثیرپذیری نسبت به محرک‌های خارجی، ایجاد یک جریان عصبی که نمایانگر تأثیر محرک است، هدایت جریان عصبی از یک نقطهٔ دستگاه به نقطهٔ دیگر و سرانجام انتقال آن از یک واحد عصبی به یک واحد دیگر.

تقسیم‌بندی دستگاه عصبی معمولاً بر دو مبنای کالبدشناسی (آناتومیک) و کارکردی صورت می‌گیرد. دستگاه عصبی را از دیدگاه کالبدشناختی به دو بخش تقسیم کرده‌اند، که عبارت‌اند از: دستگاه عصبی مرکزی: از مغز و نخاع تشکیل شده‌است. دستگاه عصبی محیطی: از ۱۲ جفت رشته عصبی مغزی و ۳۱ جفت رشته‌ عصبی نخاعی تشکیل شده‌است که مغز و نخاع را به سایر قسمت‌های بدن ارتباط می‌دهد. دستگاه عصبی محیطی شامل دو بخش اصلی حسی و حرکتی است. بخش حسی اطلاعات اندام‌های حس را به دستگاه عصبی مرکزی هدایت می‌کند (حس پیکری و حس احشایی)، و بخش حرکتی ارسال پیام عصبی را به اندام‌های حرکتی بر عهده دارد و خود شامل دو دستگاه مستقل می ‌شود: دستگاه عصبی پیکری و دستگاه عصبی خود مختار.

از دیدگاه کارکردی سامانهٔ عصبی را به دو بخش تقسیم می ‌کنند: دستگاه عصبی پیکری: بخش ارادی سامانهٔ عصبی است و به ماهیچه‌های اسکلتی و همچنین ماهیچه زبان عصب‌دهی می‌کند. برخی از فعالیت‌ها در این دستگاه همچون انعکاس‌ های نخاعی، غیر ارادی‌اند. سامانه عصبی خودگردان یا خود مختار: همان‌طور که از نام آن مشخص است، سامانهٔ عصبی کاملاً غیرارادی است که بر اعمال اندام درونی بدن، غده‌ها و … نظارت دارد همچنین بر فعالیت ماهیچه‌های اسکلتی بدن هم دخالت دارد شامل دو گروه رشته‌های عصبی سمپاتیک و رشته‌های عصبی پاراسمپاتیک می ‌باشد که حالت پایدار بدن را حفظ می ‌کنند. عمل این دو بخش به‌طور معمول برخلاف یک‌دیگر است. معمولاً در دستگاه گوارش سمپاتیک نقش تحریکی و پاراسمپاتیک نقش مهاری دارند بجز فعالیت کبدی.

لطفا به اينجا هم مراجعه بفرماييد.

وظیفه دستگاه عصبی

سامانهٔ عصبی سه وظیفه اصلی دارد: دریافت پیام‌های حواس، ترکیب داده‌ها و اعمال حرکات. این فعالیت‌های عصبی به‌طور کلی در سه حالت عصبی و شیمیایی و هورمونی و به دو جهت انجام می ‌گیرند: تنظیم فعالیت‌ های درونی بدن و تنظیم موقعیت جانور ...

(بقيه در ادامه مطلب)

ادامه نوشته

ملخ

https://media.khabaronline.ir/d/2020/03/10/2/5359756.jpg

ملخها

به‌ طور‌ کلی ‌تمامی‌ جانوران ‌به‌ دو ‌دسته‌ مهره‌ داران‌ و ‌بی ‌مهرگان‌ ‌طبقه ‌بندی ‌می‌ شوند‌. حشرات ‌در ‌گونه ‌بی ‌مهرگان‌ قرار‌دارند. ملخ ها ‌از ‌جمله‌ قدیمی ‌ترین‌ حشرات ‌‌هستند ‌که ‌در ‌راسته ‌راست ‌بالان ‌طبقه ‌بندی‌ می ‌شوند؛ ‌‌حتی ‌در ‌مورد ‌چگونگی‌ و ‌نحوه‌ آفرینش‌ آن ‌در ‌کتاب‌ نهج‌ البلاغه ‌سخن ‌به ‌میان ‌آمده ‌است. خطبه ‌‌۱۸۵‌ نهج‌ البلاغه، توجه انسان‌ها را ‌به‌ شگفتی‌های‌ موجود‌ در این‌ حشره ‌جلب می‌ کند‌: و ‌اگر ‌بخواهی ‌درباره ‌ملخ ‌سخن‌ بگویی‌ بگو ‌که ‌خداوند ‌برای‌ او دو ‌چشم ‌سرخ‌ رنگ ‌و ‌دو ‌حدقه ‌همچون‌ دو ‌قرص‌ ماه ‌آفریده ‌و ‌گوش ‌پنهان‌ و‌ دهان ‌مرتب ‌و ‌متناسب‌ به‌ او بخشیده ‌است‌.

ساختار بدن ملخ‌ها

ملخ‌ها ‌حشراتی ‌با ‌شش‌ پا ‌هستند ‌که ‌همچون ‌سایر ‌حشرات‌ چشمان ‌مرکب‌، بدنی ‌بند‌بند ‌و ‌یک ‌جفت ‌شاخک ‌دارند. ملخ ها به ‌دلیل ‌پاهای‌ قدرتمندی‌ که ‌دارند ‌می‌توانند ‌بپرند و اغلب‌ حشراتی ‌که ‌بال‌دار ‌هستند ‌در ‌مواقع ‌خطر و‌ تهدیدی ‌که ‌متوجه ‌آن‌ها ‌شده ‌است‌ پرواز ‌می‌ کنند اما‌ ملخ‌ها ‌به ‌دلیل‌ پاهای ‌قوی‌‌ای که ‌دارند ‌اغلب‌ جهش‌ می‌ کنند، ‌به ‌گونه‌ای‌ که ‌این ‌حشره ‌قادر است‌ ‌بیش‌ از ‌یک‌ متر ‌نیز ‌بپرد. لازم ‌به ‌ذکر‌ است‌ که ‌ملخ‌ها ‌به ‌طور ‌معمول‌ بین ‌ ۳ الی۶ ماه ‌عمر ‌می‌ کنند.

انواع‌ ملخ‌ها

ملخ ها انواع ‌گوناگونی ‌دارند و‌ به ‌طور ‌کلی ‌می ‌توان ‌ملخ‌ها ‌را ‌به ‌دو‌ دسته ‌تقسیم ‌بندی‌کرد: ۱: ملخ‌های‌ شاخ‌ کوتاه ‌و‌ ملخ ‌های ‌شاخ‌ بلند ۲: جیرجیرک‌ها ‌و ‌کتیدیدها. ملخ‌های‌ شاخ ‌کوتاه ‌خود ‌به ‌سه‌ دسته ‌ملخ‌های ‌سیخ ‌گلو، ملخ‌های‌ بال ‌نواری ‌و‌ ملخ‌های ‌پا‌ دندانه ‌دار ‌تقسیم می ‌شوند ‌که ‌هر ‌یک‌ دارای ‌ویژگی‌های‌ مخصوص‌ به خود ‌هستند، به ‌گونه‌ای ‌که ‌شناسایی ‌آن‌ها ‌کار ‌نسبتا ‌آسانی‌ است. ملخ‌ های ‌شاخ‌ کوتاه ‌بیش‌ ترین ‌میزان ‌خسارت‌ را در ‌محصولات‌ زراعی‌ موجب ‌می‌ شوند؛ در ‌نتیجه ‌این ‌دسته ‌از ‌ملخ‌ها ‌بیش‌تر ‌از سایر گونه‌های‌ ملخ‌ها ‌شناخته شده‌اند. انواع‌ ملخ‌ های ‌موجود ‌در ‌کشور ‌عزیز‌مان‌ ایران ‌گوناگونی ‌بسیار زیادی ‌دارند، ‌اما ‌اغلب‌ آن‌ها ‌از ‌کشور‌ های ‌عربستان‌، هند‌ و‌ پاکستان‌ وارد ‌ایران‌ می ‌شوند.

تولید مثل

تولید مثل ملخ‌ها بسیار زیاد است. زمانی که فصل تابستان رو به اتمام است، فصل تولید مثل این حشرات شروع می ‌شود. ملخ‌ها تخم ‌گذارند و این تخم‌ها چند ماه پس از جفت ‌گیری به ملخ تبدیل شده و وارد این خانواده پر جمعیت می ‌شوند. ملخ ماده یک زمین نرم پیدا می ‌کند و تخم‌ها را آن‌ جا قرار می ‌دهد. تخم‌ها با ماده‌ای چسبنده پوشیده شده‌اند تا در زمستان از یخ ‌زدگی آن‌ها جلوگیری شود. در فصل بهار ملخ ‌های نابالغ از تخم بیرون می ‌آیند. تفاوت آن‌ها با ملخ بالغ، عدم داشتن بال است.

محل زندگی ملخ‌ها

اغلب ‌ملخ‌ها ‌در ‌سراسر ‌دنیا‌ در ‌مزارع‌، علف‌زار و چراگاه‌هایی ‌که ‌در ‌کنار ‌جاده‌ها هستند، ‌زندگی ‌می‌ کنند زیرا ‌ملخ‌ها ‌از ‌محصولات‌ کشاورزی‌ و‌ گیاهان‌ برگ‌دار ‌تغذیه ‌می‌ کنند. آفات ‌ملخ‌ها ‌زمانی ‌اتفاق ‌می ‌افتد ‌که ‌این حشرات به ‌صورت‌ دسته‌ جمعی‌ و‌ گروهی‌ به ‌مزارع ‌زراعتی ‌حمله ‌کرده ‌و ‌از ‌تمامی ‌محصولات‌ گیاهی ‌موجود ‌در ‌مزرعه ‌تغذیه ‌مي نمايند‌. زمانی که ‌ملخ‌ها ‌به ‌صورت‌ تک‌ و‌ انفرادی ‌در ‌مزارع ‌زندگی ‌کنند‌ هیچ ‌آسیبی‌ به‌ آن جا ‌نمی ‌رسانند.

هنگامي كه ملخ ها به مزارع حمله مي كنند به صورت پوره (نوزادهاي كوچك بدون بال) هستند اما به زودي در اثر خوردن برگهاي سبزي كه در كشتزارهاست بالشان رشد مي كند و حمله واقعي شان از آن زمان آغاز مي گردد و در هجوم خود مانند لكه ابرهاي سياهي در آسمان هر منطقه به نظر مي آيند. پس از ريزش آنها بر روز هر مزرعه سبز و بعد از برخواستنشان در اثر خوردن تمام برگها و جوانه گياهان آنجا، به جز شاخه هاي خشك چيز ديگري باقي نمي گذارند.

همان ‌طور‌ که ‌ملخ‌ها ‌آفتی ‌برای‌ طبیعت‌ و‌ مزارع ‌زارعتی‌ هستند، ‌از ‌طرفی‌ می‌ توانند ‌فوایدی ‌برای ‌طبیعت‌ به ‌همراه ‌داشته ‌باشند. به ‌طور‌کلی‌ ملخ‌ها ‌بیش‌تر ‌برای‌ انسان‌ها مضر ‌هستند‌ تا ‌مفید. هنگامی‌ که ‌ملخ‌ها ‌به ‌مزرعه‌ آمده ‌باشند، ‌دیگر ‌حشرات ‌آفت‌زا ‌به ‌دلیل‌ وجود ‌ملخ‌ها ‌به آن‌ مزرعه ‌نمی ‌آیند. می‌ توان ‌با ‌سم ‌پاشی‌ و دور‌کردن‌ ملخ‌ها ‌دیگر ‌شاهد ‌هیچ‌ حشره ‌آفت‌ زایی ‌در ‌مزرعه‌ ‌خود‌ نباشید. ملخ ها موجوداتی عجیبند که سیر فرگشتی خاص خود را پشت سر گذاشته‌اند. از نظر انسان‌ ملخ‌ها آفتی بیش نیستند

تورم و گراني

https://media.mehrnews.com/d/2022/10/23/3/4311825.jpg?ts=1666506043096

تورّم

تورم از نظر علم اقتصاد اشاره به افزایش سطح عمومی تولید پول، درآمدهای پولی یا قیمت است. تورم عموماً به معنی افزایش غیرمتناسب سطح عمومی قیمت در نظر گرفته می ‌شود. تورم، روند افزاینده و نامنظم افزایش قیمت‌ها در اقتصاد است. هر چند بر پایهٔ نظریه‌های گوناگون، تعریف‌های متفاوتی از تورم ارائه می‌شود، اما، تمامی آن‌ها به روند افزآینده و نامنظم افزایش در قیمت‌ها اشاره دارند. مفهوم امروزی تورم، در سدهٔ نوزدهم میلادی رواج یافت. پیش از آن، مفهوم دیگری از تورم وجود داشت که جهت نشان‌دادن افزایش حجم اسکناس‌های غیر قابل تبدیل به طلا به کار برده می ‌شد.

نرخ تورم برابر است با تغییر در یک شاخص قیمت که معمولاً شاخص قیمت مصرف‌کننده است. کاهش درصد پشتوانه‌دار از پول ملّی نسبت به درصد پول خلق‌شده را تورّم گویند. نکته: بانک مرکزی باید به صورت نقطه به نقطه و وزارت اقتصاد به صورت حداقلی روزانه، کلیهٔ شاخص‌ها و پارامترهای مربوط به تورّم را بررسی کند و با تغییر در استراتژی‌های ممکن، آن را به حد مطلوب برساند.


تورم به معنی مالیات غیر مستقیم از تمام مردم به میزان متفاوت است به نحوی که بیشترین هزینه آن بر دوش مستضعفین و فقرا و کمترین هزینه بر دوش ثروتمندان است به عبارتی حتی می‌شود گفت تورم مالیات غیر مستقیم از کارگران و تهی دستان به نفع ثروتمندان (یا مالیات از مستضعفین برای آسایش بیشتر قشر مرفه جامعه است)
تورم دلالت بر وضعیتی دارد که در آن تقاضای پولی برای محصول نسبت به تولید رشد می‌کند، وضعیتی که در نبود کنترلی مؤثر، به صورت افزایش بهای یک واحد از کالای تولید شده آشکار می‌شود. تورم معمولاً با افزایش واقعی یا بالقوهٔ سطح عمومی قیمت‌ها، یا به سخن دیگر، با کاهش قوهٔ خرید واحد پولی همراه است. در بعضی مواقع تورم زمانی به وجود می‌آید که سطح عمومی قیمت‌ها به میزانی که افزایش در بازدهی عوامل و فرایندهای اقتصادی ایجاب می‌کنند، تنزل نیابد. تورم آن‌طور که معمولاً فهمیده می‌شود، رابطه‌ای با افزایش نامعمول قیمت‌ها دارد.

زمانی که اقتصاددانان دربارهٔ تورم صحبت می‌کنند، به رشد سطح عمومی قیمت‌ها اشاره دارند؛ تورم یعنی باید برای خرید کالاها و خدمات، پول بیشتری پرداخت شود. پاره‌ای دیگر از تعاریف، تورم را سیر تراکمی افزایش قیمت‌ها و برگشت‌ناپذیری آن تعریف کرده‌اند. صاحب‌نظران دیگری همچون ریمون بار، ژان مارشال و گونار میردال تورم را افزایش زیاد و مداوم قیمت‌ها تعریف کرده‌اند. اگر رشد دستمزدها با رشد بهره‌وری در اقتصاد یکسان باشد، تورم به وجود نخواهد آمد. به‌طور کلی می‌توان گفت تورم یعنی متوسط افزایش سطح عمومی قیمت‌ها. متوسط به این خاطر به کار می‌رود چون ممکن است در زمان تورم قیمت کالاهایی افزایش و قیمت کالاهایی کاهش یابد، بنابراین متوسط افزایش آنها مد نظر خواهد بود.

انواع تورم مطلق و شبه تورم

کینز تلاش می‌ کرد که میان شبه تورم و تورم مطلق یا واقعی تفاوت قائل شود ....

(بقيه در ادامه مطلب)

ادامه نوشته

قورباغه

http://aks.roshd.ir/photos/17.5860.medium.aspx

قورباغه ها

قورباغه‌ و وزغ‌ها، رایج ‌ترین دوزیستان جهان از راستهٔ بی ‌دمان یا بی ‌دم‌سانان هستند. نوع بالغ قورباغه‌ها عموماً بدون دم و چمباته‌زده هستند، آن‌ها پاهای بلند عقب برای پریدن و زبان بلند چسبناک برای گرفتن طعمه دارند. معمولاً قورباغه‌ها بدن نرم و مرطوب دارند و در نزدیکی آب‌ها زندگی می‌کنند. وزغها اما پوست خشک و زگیل مانند دارند و عمدتاً روی خشکی زندگی می‌ کنند. قورباغه، غوک یا چغز جانوری است دوزیست از راسته بی‌ دمان . به قورباغه درختی «داروک» گفته می‌ شود که ظاهراً از زبان طبری (مازندرانی) وارد فارسی شده‌ است. احتمالاً نام‌های وک، غوک، وزغ و حتی و بقه از یک ریشه هستند.

توليد مثل

قورباغه‌ها و وزغها هر ساله به محل تولید مثل (محل تولد) خود بازمی‌ گردند. عموماً نرها زودتر از ماده‌ها به آبگیرها می‌رسند و محدوده جفت‌گیری خود را مشخص کرده و گودال عمیقی را حفر می‌کنند. هنگامی که ماده‌ها به محل می ‌رسند، نرها به‌وسیله شعرخوانی و آوازهای مخصوص آن‌ها را به درون آبگیر دعوت می ‌کنند. در صورتی که ماده‌ها به آواز نرها جواب بدهند، نرها به ‌وسیله پاهای جلویی آن‌ها را می‌ گیرند. وقتی ماده‌ها تخم ‌ریزی می ‌کنند و نرها به ‌وسیله اسپرم‌ ريزي روي تخمها در درون آب آنها را بارور می ‌کنند.

براي كسب اطلاعات بيشتر به اينجا هم مراجعه بفرماييد.

بعضی از قورباغه‌های مناطق گرم با زندگی روی درختان و بوته‌ها و دکل‌های برق سازگاری پیدا کرده‌اند. بعضی از گونه‌ها هرگز درختان را ترک نمی‌کنند و حتی روی درختان، تولید مثل می‌کنند و اگر حتی برای چند ثانیه از درخت جدا شوند بلافاصله می‌ میرند. بیشتر داروک‌ها دارای انگشتان بلند و دست و پا هستند که روی آن‌ها صفحه‌های چسبناکی برای گرفتن شاخه‌ها و برگ‌ های نرم وجود دارد. بعضی از داروکها با استفاده از انگشتان پرده‌ دارشان که به عنوان بال پرواز به کار می‌ برند، از این درخت به آن درخت می‌پرند. این قورباغه درختی جنگل‌ های بارانی آمریکای مرکزی، یک قورباغه پرنده‌است که از این درخت می‌پرد. او در حالی که روی شاخه‌ها راه می‌ رود، حشرات را شکار می‌ کند.

جثه برخی از گونه‌های قورباغه بسیار کوچک است؛ مثلاً قورباغه جیرجیرکی فقط ۲۳ میلی‌متر طول دارد. وزغ نیزار متعلق به آمریکای مرکزی و جنوبی در سال ۱۹۳۵ برای کنترل سوسک‌های نیشکر که آفت ساقه‌های نیشکر هستند، به نواحی شمال‌شرقی استرالیا برده شده. متأسفانه وزغ نیزار در محیط زیست خود بیش از حد سازگاری پیدا کرد. این وزغ به سرعت افزایش پیدا کرد و تعداد بیشماری از گونه‌های حشرات محلی و حیوانات استرالیا را خورد. بعضی از این گونه‌ها در حال حاضر در معرض خطر قرار دارند. این وزغ به دلیل سمی بودن و غیرقابل خورده شدن، شکارچیان کمی دارد. نمونهٔ خاصی از قورباغه که شش ندارند نیز در اندونزی یافت شده‌ است.

قورباغه و وزغ موقع غذا خوردن پلک میزنند چون چشمهايشان برای مدت کوتاهی به سمت داخل کشیده می شوند و به بلعیدن غذا کمک می کند. در اغلب مناطق جهان زیستگاه قورباغه‌ها گسترده شده‌است، بااین‌ حال آن‌ها در قطب جنوب و و در بسیاری از جزایر اقیانوسی حضور ندارند. با توجه به ساختار و نیاز پوست قورباغه‌ها، بزرگ ‌ترین تنوع آن‌ها را می‌توان در در مناطق گرمسیری جهان، جایی که آب به آسانی در دسترس است، یافت. برخی از گونه‌های قورباغه دارای مواد ضد یخ در خون خود هستند به ‌طوری‌که با آغاز زمستان و پایین آمدن دما بدنشان منجمد می‌ گردد و با فرارسیدن بهار بدن یخ زده‌شان دوباره احیاء می‌ شود و قورباغه به حیات خود ادامه می‌ دهد.
کاربرد در کشاورزی و تحقیقات

قورباغه‌ها به صورت تجاری برای اهداف مختلفی مورد استفاده قرار می‌گیرند. همچنین قورباغه‌ها به عنوان یک منبع غذایی استفاده می‌شوند؛ پای قورباغه در کشورهای چین، فرانسه، اندونزی، فیلیپین، شمال یونان و در بسیاری از مناطق آمریکای جنوبی، به ویژه لوئیزیانا یک خوراک به حساب می‌ آید.

گونه‌ها

۳۷۰۰ گونه از وکها و وزغها در دنیا وجود دارد که به غیر از جنوبگان (قاره قطب جنوب) در همه نقاط دنیا می ‌توان آن‌ها را یافت. برخی از آن‌ها عبارت‌اند از: قورباغه سبز - وزغ سبز - وزغ بیل‌ پای اروپایی - قورباغه زهرآگین - ریزغوک - قورباغه چشم‌طلایی درختی قورباغه در باتلاقی در جنگل‌های نوشهر ایران.

ماهي

https://images.hamshahrionline.ir/images/2010/12/kolmeh-2909-mm.jpg
ماهی نام دسته‌ای از جانداران خون‌سرد آبزی است. آنها به کمک باله‌ هایشان در آب حرکت می‌کنند، هنگام دور زدن از باله‌های سینه‌ای و هنگام حرکت سریع از بالهٔ دُمی استفاده می ‌کنند. پوست بدن ماهی‌ها معمولا از پولک پوشیده شده و لغزنده است. ماهی‌ها با آب ‌شش‌های دو طرف سر خود در آب تنفس می‌ کنند. ادامهٔ نسل ماهی‌ها با تخم ریزی در آب صورت می ‌گیرد که از هر تخم یک ماهی متولد می‌شود. به‌طور کلی می‌توان گفت ماهی‌ها در دستهٔ آبزیان جای دارند و تخم‌ گذار هستند.

ماهی یکی از منابع غذايي با اهمیت برای انسان‌ها است به‌ویژه منبع خوراکی. ماهیگیران عمده یا افرادی که تنها برای گذران زندگی ماهی می‌گیرند این جانور را از فضای وحش صید می‌ کنند یا از استخرها یا قفس‌هایی که در اقیانوس کار گذاشته‌اند ماهی بدست می‌آورند. همچنین برخی ماهی را برای فروش به عنوان حیوان خانگی صید می‌کنند و در آکواریوم‌ها به نمایش می‌گذارند. در گذشته در میان برخی فرهنگ‌ها، ماهی نقش ایزدی داشت از این رو به عنوان نماد مذهبی یا هنری در برخی کتاب‌ها و فیلم‌ها نماد ماهی دیده می‌شود.

ماهی‌ها دو باله دارند همچنین معمولاً یک یا دو (به ندرت سه) بالهٔ پشت دارند، یک باله در ناحیهٔ مقعد و یک دمِ باله-مانند. پوست ماهی‌ها معمولاً با پولک (فَلس) پوشانده شده‌است و تخم‌ گذارند. یک لیتر هوا، ۲۱۰ سانتیمتر مکعب اکسیژن دارد، در حالی که یک لیتر آب شیرین تنها ۸ سانتیمتر مکعب اکسیژن دارد. چگالی آب ۷۷۷ برابر بیشتر و لزجت آن ۱۰۰ برابر هوا است. همچنین نرخ واپخش اکسیژن در هوا ۱۰ هزار برابر بیشتر از آب است؛ با توجه به تمام این نکات داشتن شُش‌هایی مانند کیسه برای ادامهٔ زندگی در آب به اندازهٔ کافی بازدهی ندارد و ماهی‌ها مجبور به داشتن آبششند.

دم و بازدم از هوا

برخی ماهی‌ها می‌توانند با ساز و کارهای متفاوت از هوا، اکسیژن بگیرند. پوست مارماهی مهاجر می‌تواند به صورت مستقیم اکسیژن هوا را جذب کند. مارماهی الکتریکی از راه حفرهٔ دهانی (بوکال) هوا را تنفس می‌کند. گربه‌ماهی‌های خانواده‌های مکنده‌دهانان، زره‌دار و گربه‌ماهی خاردار کوتوله هوا را از راه دستگاه گوارش خود جذب می‌ کنند. شُش‌ماهی‌ها به جز شُش‌ماهی استرالیایی و اژدرسانان یک جفت شُش همانند چهاراندامان در بدن خود دارند. آن‌ها هوای تازه را از راه دهان خود به داخل می‌کشند و هوای مصرف شده را از راه آبشش خود بیرون می‌کنند. ماهی سر سوسماری و کمان باله درون بدنشان کیسه‌های هوای دارای رگ‌های خونی است که به کمک آن اکسیژن هوا را جذب می‌ کنند. کپورماهی ‌سانان، درنده‌ ماهیان و بسیاری از گربه ‌ماهی ‌سانان هوای عبوری را از راه شکم خود تنفس می‌ کنند.

دستگاه گردش خون

دستگاه گردش خون ماهی‌ها به صورت یک حلقهٔ بسته‌است. به این معنی که قلب خون را در یک حلقه در سراسر بدن به گردش درمی‌آورد. در بیشتر ماهی‌ها قلب چهار بخش دارد شامل دو محفظه، یک بخش ورود و یک بخش خروج. بخش نخست که سینوس ونوسوس نام دارد کیسه‌ای با دیوارهٔ نازک است که خون را پیش از آنکه به بخش دوم، دهلیز برسد از سیاهرگ می‌گیرد. دهلیز خود یک محفظهٔ ماهیچه‌ای بزرگ است که مانند یک راه یک‌طرفه خون را به بخش سوم، بطن می‌برد. بطن دیواره‌های ماهیچه‌ای ضخیم دارد و خون را نخست به بخش چهار (یک لولهٔ ماهیچه‌ای بزرگ) و سپس به بیرون قلب پمپ می‌کند. بخش چهار که پیاز شریانی نام دارد به آئورت متصل است و از این راه خون به آبشش‌ها می‌رسد.

گوارش

گوارش غذا در ماهی، عملاً از دهان شروع می‌شود. آنها به کمک دندان‌های خود طعمه یا غذای گیاهی را می‌گیرند و به سمت مری هدایت می‌کنند. بیشتر ماهیان شکارچی، طعمه خود را درسته قورت می‌دهند. بعضی از ماهی‌ها، مانند کوسه‌ها، از دندان خود برای کَندن یک قطعه از شکار استفاده می‌کنند. غذا پس از رسیدن به گلو، از راه مری، که یک لوله ساده با دیوار ماهیچه‌ایست، وارد معده می‌شود. معدهٔ ماهی‌های مختلف، متفاوت است اما در بیشتر ماهیان، معده یک کیسه یا لوله مستقیم یا خمیده‌است که دیوارهٔ ماهیچه‌ای و پوشش غده‌ای دارد. غذا در معده هضم می‌شود و در زمان خروج، کاملاً به صورت مایع در می‌آید. بین معده و روده، مجراهایی از کبد و پانکراس وارد لوله گوارش می‌شوند. طول روده بسته به نوع ماهی و غذایی که می‌خورد، متفاوت است. رودهٔ ماهیان گوشتخوار، کوتاه‌تر و روده گیاه‌خواران طولانی‌تر است. مواد غذایی از طریق روده جذب خون ماهی و مواد اضافی و جذب نشده، از بدن ماهی خارج می ‌شود.

دفع

دستگاه اصلی دفع ‌کننده در ماهی‌ها، مانند سایر مهره‌داران، کلیه است. همچنین مقداری از دفع توسط دستگاه گوارش، پوست و آبشش‌ها صورت می‌گیرد. در مقایسه با مهره‌داران خشکی، ماهیان در حفظ غلظت ثابت آب و مواد محلول مانند نمکها در بدن خود در دشواری‌هایی دارند. به‌خصوص، ماهی‌های آب شور در محیطی زندگی می‌ کنند که غلظت نمک در آن، بیش از حدی است که آنها بتوانند در درون بدن خود تحمل کنند. این وضعیت در ماهی‌های آب شیرین، برعکس است و آب محیط غلظت کمتری از بدن ماهی دارد بنابراین ساز و کارهای دفع و به‌خصوص کلیه، نقش مهمی در حفظ تعادل مواد شیمیایی بدن ماهی بر عهده دارد. مخاط پوست تا حدی مانع پدیدهٔ اسمز –پدیده‌ای که تمایل دارد غلطت نمک در بدن ماهی را با غلظت آب محیط برابر کند می‌ شود. کلیه نیز نمک‌ها و آب اضافی را دفع می‌کند تا غلظت مناسب در بدن ماهی حاصل شود.

مغز ماهي

در مقایسه با دیگر مهره‌داران، ماهی‌ها معمولاً نسبت به اندامشان، مغز کوچکی دارند؛ عموماً وزن مغز یک ماهی درون میان ‌مغز دو عضو تشخیص نور قرار دارند، در ماهی‌هایی که با کمک بینایی خود به شکار می‌روند مانند قزل‌آلای رنگین‌کمان و سیکلید این اندام‌ها بزرگتر است. مغز پشتی یا مغز پیشاپسین ویژهٔ شنا کردن و حفظ تعادل است. این بخش مغز دیگر اندام‌های زوج ندارد بلکه تکی است و از همهٔ بخش‌ها بزرگتر است. این بخش از مغز در بی‌فک‌ماهی‌ها و مکنده‌ماهیها نسبتاً کوچک است در حالی که در پیل‌ماهیان این بخش بزرگتر است و ظاهراً مسئول حس الکتریکی ماهی نیز می‌ باشد. ساقه مغز، بخش پسین مغز است که بار کنترل ماهیچه‌ها و اندام‌های بدن را بر دوش دارد در ماهی‌های استخوانی، ساقهٔ مغز، تنفس فیزیولوژیک و تنظیم فشار اسمزی را هم انجام می‌ دهد.

بینایی

برای بیشتر ماهی‌ها، بینایی اهمیت خیلی زیادی دارد. ساختار چشم ماهی، کم‌وبیش شبیه سایر مهره‌داران است. چشم بیشتر ماهیانی که در آب‌های عمیق و تاریک زندگی می‌کنند بزرگتر از چشم آنهاست که در آب‌های کم‌عمق و روشنند. بیشتر آنها عدسی کروی دارند و برای تنظیم کردن دیدِ خود روی اشیاء دور یا نزدیک، آن را در کرهٴچشم به حرکت درمی‌آورند. علی‌رغم غیرشفاف بودن آب و شکست نور در آن، اغلب ماهی‌ها به‌خوبی می‌ بینند. آزمایش‌های تجربی نشان می ‌دهد که همه، یا بیشتر ماهی‌هایی که در آب‌های کم ‌عمق زندگی می ‌کنند، دید رنگی دارند.

شبکیهٔ چشم ماهی دارای هر دو نوع یاخته‌های استوانه‌ای و مخروطی است (یاختهٔ مخروطی برای بینایی در نور کافی و تشخیص رنگ‌ها و سلول‌های استوانه‌ای برای بینایی در نور کم و طول موج کوتاه‌تر). برخی ماهی‌ها پرتوهای فرابنفش را نیز می‌بینند و برخی دیگر می‌توانند نور قطبی شده را هم ببینند. در میان بی‌آروارگان، مکنده‌ماهی چشمان پیشرفته‌تری دارد درحالی که بی‌فک‌ماهی‌ها بینایی بسیار ابتدایی دارند. بینایی ماهی‌ها با توجه به محل زندگی آن‌ها سازگاری پیدا کرده برای نمونه ماهی‌هایی که در بخش‌های عمیق اقیانوس زندگی می‌کنند بینایی آن‌ها با تاریکی سازگاری خوبی پیدا کرده‌است.

شنوایی

ماهی‌ها صدا را با کمک خط جانبی و گوش‌هایشان درک می‌کنند. برخی ماهی‌ها مانند برخی گونه ‌های کپور و شاه‌ماهی صدا را از راه کیسه‌های شنای خود می‌شنوند، این کیسه‌ها به عنوان ابزاری در شنوایی به آن‌ها کمک می‌ کند. بعضی از ماهی‌ها مانند گربه‌ماهی و کپور، دارای یک سیستم تقویت شنوایی به نام اندام وِبِری (برگرفته از نام ارنست هاینریش وبر كاشف آن) هستند که متشکل از استخوان‌های کوچکی است که به گوش درونی وصل‌اند و لرزش‌های کیسه شنا را به گوش منتقل می ‌کنند.

بویایی

دستگاه بویایی شامل اندام‌ها و پیاز بویایی از اندام‌های اصلی اند که از فضای پیرامون برای ماهی اطلاعات بدست می‌آوردند و تأثیر مستقیم در زندگی اجتماعی، یافتن خوراک، جفت‌گیری و زنده ماندن ماهی از دست شکارچیان دارد. ارتباط مستقیم اندام‌های بویایی با فضای بیرون بویژه آلودگی‌ها یا فلزهای سنگین و … باعث می‌شود تا این اندام‌ها به راحتی آسیب ببینند اما بدن ماهی چنان طراحی شده که پس از آسیب خیلی زود می‌ تواند آن را بازسازی کند برای نمونه گورخرماهی می‌ تواند حتی نورون ‌های آسیب دیده را هم از نو بسازد. ماهی‌ ها با کمک بویایی می‌توانند جمعیت ماهی‌ها و گونه‌ها را هم تشخیص دهند و حتی ماهی‌هایی که با آنها نسبت دارند را شناسایی کنند. ماهی‌هایی مانند سالمون با کمک حس بویایی برای تخم‌ریزی و تکمیل چرخهٔ زندگی به همان جایی بازمی‌ گردند که نخستین بار در آن به دنیا آمدند.

تولید مثل

بیش از ۹۷ درصد ماهی‌ها، تخم‌گذارند؛ از جمله ماهی آزاد، ماهی قرمز، سیکلید، ماهی تن و مارماهی سانان. تخم ماهی لجه‌زی معمولاً در آب معلق می‌ ماند. بسیاری از ماهیان آب شیرین و ماهی‌هایی که در سواحل دریا زندگی می‌کنند، در کف دریا یا لابلای گیاهان دریایی تخم می‌گذارند و برخی هم تخم‌های چسبنده دارند. مرگ‌ و میر تخم‌ها و بچه‌ماهی‌ها معمولاً خیلی زیاد است و از صدها، هزاران یا حتی در مواردی میلیون‌ها تخم، تنها تعداد کمی به سن بلوغ می ‌رسند. اندازه تخم ماهی‌ها بسته به گونه، اندازه ماهی و شرایط محیطی متفاوت است. قطر تخم مکندگان و ماهی سفید برابر ۲ میلی‌متر، قزل‌آلا از ۳ تا ۴ میلی‌ متر و ماهی آزاد ۸ میلی‌ متر است.

بیماری

برخی گونه‌های ماهی وظیفهٔ نظافت مواد زائد خارجی را بر عهده می‌گیرند، بهترین نمونه، زمردماهی خط آبی از خانوادهٔ زمردماهیان است که می‌توان آن را در آب‌سنگ مرجانی اقیانوس‌های هند و آرام پیدا کرد. این ماهی‌های کوچک به پاکسازی محل می‌پردازند از این رو ماهی‌های دیگر به گونه‌ای برخورد می‌کنند تا توجه این ماهی‌های نظافت چی را به خود جلب کنند. پاکسازی در میان دیگر گروه‌های ماهی هم دیده شده که جالب‌ترین مورد آن مربوط است به دو گروه سیکلید از یک سَردهٔ مشترک، یا پاک‌ کننده و Etroplus suratensis یا گروه ماهی‌های با اندام بزرگتر که خدمات می‌ گیرد.

در بدن ماهي ها اینترفرون شیمیایی ضدویروس و پروتئین واکنشی سی بلافاصله به باکتری‌ها و ویروس‌ها حمله می‌کنند. به محض اینکه بدن ماهی، یک بیماری‌زا را تشخیص دهد، اقدامات هماهنگی را برای مقاومت در برابر آن انجام می‌دهد: نخست، نقاط ورودی بدن مسدود می‌شود تا از نفوذ بیشتر عامل بیماری‌زا جلوگیری شود. سلول‌های آسیب‌دیده، هیستامین تولید می‌کنند تا ورودی‌های بدن در نزدیکی آنها دچار التهاب شود و سلول‌های خونی را به سمت خود نزدیک کنند. فیبرینوژن و فاکتورهای لخته شدن نیز مانعی از فیبرین ایجاد می‌کنند. گلبول‌های سفید به همان ناحیه جذب می‌شوند و اجسام خارجی را می‌گیرند و آن‌ها را برای قرنطینه یا دفع به طحال و کلیه منتقل می‌کنند. کارایی سیستم ایمنی ماهی‌ها تحت تأثیر محیط است. آب سرد، عملکرد دستگاه ایمنی را کند می‌کند و به همین دلیل، ماهی‌های آلوده تمایل دارند به مناطق گرم تر بروند.

آشپزي

پرونده:Potjiekos over a fire.gif
آشپزي

آشپَزی یا پخت‌ و پز یک توانمندی و فناوری برای فراهم آوردن غذا است. به شخصی که آشپزی کند، آشپز گفته می ‌شود. آشپزی با این‌که یکی از کارهای روزمره برای تأمین انرژی انسان و رفع نیاز گرسنگی است اما یک هنر نیز تلقی می‌شود که از دانش شناخت مواد غذایی، هنر طعم ‌دهی (مرینیت)، نانوایی، سس‌ها و… است که هرکدام به تنهایی با ذوق و هنر یک آشپز ماهر است که به ‌دست می‌آید.

آشپزی و غذاها بخشی گسترده از هر فرهنگی است که حتی در کشورهایی بزرگ مانند ایران هر قومیت فرهنگ غذایی خاص خود را دارند. برخی از سبک‌ های آشپزی ریشه در فرهنگ و حتی جنگ‌های ملت‌ها دارد مانند پخت پیتزا که طبق تاریخ ‌نگاری‌ های موجود در جنگ‌های ایران و یونان بر روی سپرهای جنگجویان با مواد در دسترس و پنیر روستایی طبخ می‌ شده ‌است.

ریشه ‌شناسی

آشپزی یا در نوشتار های کهن پارسی خوالیگری، عمل آماده‌ کردن مواد غذایی برای مصرف است. به کسی که غذا را می‌ پزد، آشپز می‌ گویند. این اصطلاح معمولاً به معنی محدودتری به کار می‌ رود که اِعمال گرما به غذا برای تغییر شیمیایی مزه، بافت، ظاهر، یا خواص غذایی آن است. واژهٔ «آشپز» از واژهٔ «پزنده» به معنی آماده‌کردن غذا برای مصرف گرفته شده‌است.
تاریخ

وقتی انسان در هزاران سال پیش آتش را کشف کرد، آشپزی، ویژگی فرهنگی بسیار رایجی شد. هر کشور برای خود نوع خاصی از آشپزی دارد که بسیار گوناگون است؛ مثلاً، کشورهای آسیای میانه غذاها و طرز پختشان شبیه هم است همین‌ طور کشورهای اروپایی و آمریکایی. روش آشپزی در قدیم این گونه بوده که تکهٔ خام غذا را در آتش می‌ انداختند تا پخته شود. روز جهانی آشپزی ۲۵ سپتامبر است. در طول تاریخِ انسان، ترفند های آشپزی مختلفی ایجاد شده و به نسل‌ های بعدی منتقل شده‌اند.

پختن

پختن به روش‌های مختلفی که مواد غذایی را به کمک حرارت دادن، آمادهٔ خوردن می‌ کنند گفته می‌ شود. پختن مواد غذایی ممکن است در یک ظرف در بسته و تحت فشار به نام زودپَز انجام شود. این روش، می‌ تواند مواد مغذی حساس به گرما (برای مثال ویتامین ث) و فیتونوترینت‌ های بیواکتیو از قبیل بتا - کاروتن، گلوکوسینولات (ترکیبات مفیدی که در سبزیجات چلیپایی یافت می‌شوند) و اسید چرب امگا ۳ که برای سلامت انسان مفید است را کاهش دهد.
مواد و روش‌ها

روش‌های پخت غذا به دو شیوهٔ مدرن و سنتی صورت می‌ گیرد که هر کدام ویژگی‌های خاص خودش را دارد اما اصول پخت و آشپزی‌ها اکثراً یا خام یا پخته صورت انجام می‌شود برای مثال در پخت سس بیس پیتزا دو نوع آماده‌سازی گرم (پختن و حرارت دیدن مواد) و سرد (استفاده از مواد اولیهٔ تازه مانند کنسرو گوجه ‌فرنگی و مخلفات طعم ‌دهی مانند بالزامیک و ادویه ‌جات آماده می ‌شود که بدون پخت و حرارت دیدن است)

روش‌های زیادی برای پخت و پز وجود دارد که بیشتر آن‌ها از دوران باستان شناخته شده‌است. این‌ها عبارت‌اند از پخت، برشته کردن، سرخ کردن، کباب کردن شبکه ‌ای، کباب کردن، باربیکیو کردن، دودی کردن، آب‌پز کردن، بخارپزی و آرام‌ پزی. یک روش نوآورانه و جدیدتر آشپزی، استفاده از دستگاه مایکروویو است. روش‌های مختلف از سطوح متفاوتی از گرما و رطوبت استفاده می ‌کنند و در زمان پخت متفاوت هستند.

روش انتخاب شده تا حد زیادی بر نتیجه تأثیر می‌گذارد زیرا برخی از غذاها برای برخی از روش‌ها نسبت به سایرین مناسب‌تر هستند. برخی از تکنیک‌های اصلی پخت گرم عبارت‌اند از: برشته کردن - کباب کردن، پختن با شعلهٔ مستقیم (اجاق گاز، باربیکیو یا زغال) - پخت. پختن، پخت کور، پخت سریع، هواپز کردن، پختن در تنور یا فر آشپزی یا مایکروفر یا حتی آتش مستقیم (گریل کردن) جوشاندن. جوشاندن، آرام ‌پزی، بلانچ کردن، آب‌ پز کردن، بخا رپزی، دم کردن، پخت تحت فشار، جوشاندن سنگی، پخت با فلاسک خلاء.

سرخ کردن

سرخ کردن، سرخ کردن هوا، سرخ کردن عمیق، سرخ کردن ملایم، سرخ کردن با نمک داغ، سرخ کردن با ماسهٔ داغ، سرخ کردن به روش مقلوبه (سرخ کردن به‌ طور شناور در روغن)

بخارپزی

بخارپزی با جوشاندن مداوم آب کار می ‌کند و باعث می‌ شود که آب را به بخار تبدیل کند. سپس بخار گرما را به سمت غذا می‌برد و در نتیجه غذا پخته می‌شود. بسیاری آن را یک شکل سالم از پخت‌وپز می‌دانند که مواد مغذی را در سبزیجات یا گوشتی که در حال پختن است نگه می ‌دارد.

دودی کردن: دودی کردن فرایند طعم دادن، پختن یا نگهداری مواد غذایی با قرار دادن آن در معرض دود ناشی از سوختن یا سوختن مواد، اغلب چوب است. آب‌پز کردن: در این روش طبخ، غذا داخل آب جوش قرار داده می‌شود و تا مرحلهٔ پخت کامل مواد غذایی این فرایند ادامه دارد.

اخبار

https://bananews.ir/media/post/122428.jpg

ليست مهمترين خبرگزاريهاي ايران و جهان.

خبرگزاري پارسيك - خبرگزاري تسنيم - خبر گزاري مهر -

آفتاب نيوز - حوزه - مشرق نيوز - عصر ايران - يورونيوز

خبرهاي ورزشي - باشگاه خبرنگاران جوان - ايسكانيوز.

خرچنگ

https://cdn.shayanews.com/thumbnail/kk59tHdBjBJV/iXvuajUvacmOX5pRVLLgs_nuk_17aGwMyChIBA-pPYBW33rYSHAYpQI0lTpejw3isKNs-oM-kM5J_EzVIW7GzqOFiYhqU-G4dT7FTymmaFGIZ1rPAshbwhQGaDLfXPTDp-f_GxH7pJV4Vd8JrHJvvQ,,/%D8%AE%D8%B1%DA%86%D9%86%DA%AF.jpg
خرچنگ

خرچنگ ها موجودات شگفت انگیزی هستند که در سایزهای مختلفی وجود دارند. برای زندگی در محیط های مختلف، هم در داخل آب و هم خارج آب تکامل یافته اند. برخی از خرچنگ ها دسته جمعی و برخی دیگر به صورت انفرادی زندگی می کنند.

زندگی خرچنگ ها

بیشتر آنچه ما درباره خرچنگ ها می دانیم از مطالعات روی گونه هایی که در آب های کم عمق زندگی می کنند مانند خرچنگ شاه قرمز (نوعی که به طور معمول خورده می شود) به دست آمده است. اما هرچه به اعماق دریا نزدیک تر می شویم، خرچنگ هایی که با آنها روبرو می گردیم عجیب تر می شوند. بیشتر آن ها تواناهایی خاص برای سازگاری زندگی در آب های عمیق دارند.

بیشتر گونه های خرچنگ با توجه به نیازشان به دما به مناطقی با عمق خاص محدود می شوند و نمی توانند خیلی در مناطق عمیق زندگی کنند. تنها راهی که می توانند به سایر مناطق دریایی برسند آزاد سازی لارو شناور است که توسط جریان آب از طریق دریا منتقل می شود. به طور مثال خرچنگ عنکبوت پنجه ای بزرگ، ممکن است بتواند تا ته اقیانوس پایین برود. احتمالاً از طریق سطح دریا از هاوایی تا آلاسکا راه می رود.

به دلیل اینکه در آنجا (عمق اقیانوس) غذای زیادی وجود ندارد، ممکن است از حیوانات مرده ای که از آب های سطحی می آیند مانند نهنگ ها، شیرهای دریایی یا ماهی های بزرگ تغذیه کند. خرچنگ ها می توانند به مدت طولانی بدون غذا خوردن به زندگی ادامه دهند. وقتی منبع غذایی پیدا کردند، می توانند مدتی با آن زندگی کنند تا زمانی که تمامی آن را مصرف کنند، سپس به جستجوی غذا می روند. زمانی که اجساد غذا از سطح آب به زیر می افتند، ارگانیسم ها و باکتری های موجودات مرده ممکن است فسفرسانس (نوری که توسط موجودات زنده تولید می شود) بازتاب بدهند که توسط چشم خرچنگ قابل تشخیص است.

تولید مثل خرچنگ

همانطور که خرچنگ ها رشد می کنند، پس از ایجاد پوسته نرم و جدیدی که در زیر پوسته سخت قبلی رشد کرده است، پوست سخت خود را از دست م یدهند و پوست اندازی می کنند. پس از پوست اندازی، پوسته نرم باید سفت شود. در این مدت، خرچنگ ها در معرض خطر خوردن قرار می گیرند، اما در این زمان جفت گیری نیز انجام می شود. خرچنگ های نر تخم های نگهداری شده توسط ماده را بارور می کنند. هنگامی که تخم ها ترک می خورند، لاروها وارد اولین چرخه زندگی خود به نام ناپلیوس می شوند. در زمان رشد، لارو خرچنگ بارها تغییر شکل می دهد تا بالغ شود.

به راحتی می توان تفاوت بین خرچنگ های نر و ماده را تشخیص داد. اگر خرچنگ را برگردانید، یک دم یا بیرون زدگی مشاهده می کنید به آن بیرون زدگی شکمی می گویند. نرها به طور کلی دارای بیرون زدگی شکمی باریکی هستند، در حالی که ماده ها دارای بیرون زدگی شکمی پهن و گردتری هستند که برای حمل و محافظت تخم ها استفاده می شود.

خرچنگ تخمگذار است یا بچه زا

همانطور که در بالا گفته شد خرچنگ تخمگذار است و پس از جفتگیری خرچنگ ماده حدود 180،000 تخم را در داخل کیسه مخصوص زیر شکم خود حمل می کند. خرچنگ های بروملیاد یک بار در سال، در ماه های دسامبر و ژانویه تولید مثل می کنند و حدود 20 تا 100 تخم تولید می کنند. با تخمگذاری، لاروها به وسيله مادرشان در زیر بوته برگ به داخل آب رها می شوند. در اینجا، لاروها به سرعت - در حدود 2 هفته به خرچنگ های کوچک خردسال تبدیل می گردند. خرچنگ های جوان پس از آن تا 3 ماه در قلمرو مادري باقی می مانند و مادر در طی این زمان از آنها مراقبت می کند و از آنها در برابر عنکبوت های درنده و لارو حشرات آبزی دفاع می کند و مسئولیت تغذیه آن ها را برعهده می گیرد.

آیا خرچنگ شش دارد

تنفس در هر دو محیط آبی و خشکی برای این سخت پوستان یک امر عادی است. خرچنگ ها مانند ماهی ها از آب شش های خود برای جذب اکسیژن آب استفاده می کنند. در خارج از آب، خرچنگ ها بشقاب هایی به نام صفحات مفصلی دارند که می توانند با مهر و موم کردن آبشش ها، رطوبت را در آن ها حفظ کنند. تصور می شود که خرچنگ ها در بیرون آب حباب هایی را برای ادامه جریان اکسیژن به سمت آبشش ها هدایت می کنند. خرچنگ هوا را به درون خود می کشد، که از روی آبشش ها عبور می کند و اکسیژن زندگي آنها را تأمین می کند.

آیا خرچنگ دو زیست است

مدت زمانی که خرچنگ می تواند در خارج از آب تنفس کند به نوع خرچنگ بستگی دارد. برخی خرچنگ ها مانند خرچنگ نارگیل و خرچنگ زمینی، خاکی هستند و بدون آب به خوبی نفس می کشند، اگرچه هنوز هم نیاز به مرطوب نگه داشتن آبشش های خود دارند. این خرچنگ ها تا زمانی که آبشش شان مرطوب بماند می توانند زندگی خود را خارج از آب بگذرانند. اما خرچنگ های خاکی اگر در آب غوطه ور شوند، می میرند.

خرچنگ های دیگر مانند خرچنگ های آبی در درجه اول آبزی هستند و برای دریافت اکسیژن از آب سازگار شده اند. با این حال، آن ها هم می توانند برای 1 تا 2 روز خارج از آب زنده بمانند. خرچنگ سبز اروپا گونه ای است که برای مدت طولانی حداقل یک هفته در خارج از آب زنده مانده است. این گونه ها از بین بردنی به نظر نمی رسند.

آیا خرچنگ خطرناک است

خرچنگ ها وقتی احساس خطر کنند، ممکن است رفتار تهاجمی از خود نشان دهند و کاملاً خطرناک به نظر برسند. اما با اینکه نمی توان انکار کرد که خرچنگ ها زیباترین موجودات نیستند و برخی از آنها کاملاً ترسناک به نظر می رسند، حتی بزرگترین و ترسناک ترین خرچنگ نیز خطرناک نیستند. ممکن است هنگام شنا کردن نیشگونی از شما بگیرند اما معمولاً بی ضررند. اگر دست به خرچنگ می زنید، استفاده از دستکش برای محافظت كاري عاقلانه است.

تغذیه خرچنگ‌ ها

خرچنگ‌ها همه چیز خوار هستند. آن ها به ویژه از جلبک و سایر غذاهای دیگر شامل نرم‌ تنان ، کرم‌ها ، سخت پوستان دیگر ، قارچ‌ها ، باکتری‌ها و خرده غذاهایی که در دسترسشان باشد تغذیه می‌کنند. برای بسیاری از خرچنگ‌ها یک رژیم غذایی حاوی مواد گیاهی و حیوانی باعث رشد سریعتر و بیشتر زنده ماندن آنها می‌شود.
نکاتی درباره خرچنگ ها: خرچنگ جانوری است که دارای چنگال های بلند بوده و در آب زندگی می کند. خرچنگ ها در خشکی هم می توانند راه بروند، اما به یک پهلو حرکت می کنند. در زبان عربی به خرچنگ سرطان می گویند. خرچنگ ها یک جفت شاخک بزرگ و یک جفت شاخک کوچک دارند. یک جفت چشم ، یک جفت فک بالا و دو جفت فک پایین دارند. دارای پنج جفت پا هستند که دو پای اول انبرک دار آنها برای گرفتن شکار است.

مورچه

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/b/b0/Plectroctena_sp_ants.jpg

مورچه

مورچه ها حشراتی اجتماعی هستند که در کلونی های بزرگ زندگی می کنند. آنها از نظر اندازه، رنگ، شکل و رژیم غذایی بسیار متنوع هستند. تخمین زده می شود که بیش از 10000 گونه مورچه در سراسر جهان وجود داشته باشد. کامل ترین تحقیق در مورد مورچه: همه ی ما صفی از مورچه ها را دیده ایم که روی دیوارها و کف هایمان راه می روند و در مورد ورود و خروجشان متعجب هستند. مورچه ها که از بزرگترین و قطعا قدیمی ترین کلنی حشرات هستند، حشرات اجتماعی هستند که به راسته Hymenoptera و کلاس Arthropoda تعلق دارند. با بیش از 10000 گونه، یک کلونی مورچه معمولی ممکن است شامل 20 میلیون مورچه باشد. نام علمی مورچه Formicidae است.
مورچه ها حشرات کوچکی هستند که در سراسر جهان یافت می شوند. آنها جزء بندپایان هستند و در زیرردهی هگزاپودها قرار می گیرند. مورچه ها دارای بدنی تقسیم شده به سه قسمت، یعنی سر، سینه و شکم هستند. آنها دارای شش پا و دو شاخک هستند. مورچه ها از نظر اندازه و شکل بسیار متنوع هستند. کوچکترین مورچه ها فقط چند میلی متر طول دارند، در حالی که بزرگترین مورچه ها می توانند تا چند سانتی متر طول داشته باشند. مورچه ها دارای رنگ های مختلفی نیز هستند، از جمله سیاه، قهوه ای، قرمز و زرد.
مورچه ها حشرات اجتماعی هستند و در مستعمرات زندگی می کنند. هر مستعمره دارای یک ملکه، کارگران و سربازان است. ملکه مسئول تخم گذاری است. کارگران مسئول جمع آوری غذا، مراقبت از تخم ها و لاروها و دفاع از مستعمره هستند. سربازان مسئول دفاع از مستعمره در برابر مهاجمان هستند.
مورچه ها رژیم غذایی متنوعی دارند. آنها از گیاهان، حشرات و سایر حیوانات تغذیه می کنند. مورچه ها همچنین از شهد گل ها نیز تغذیه می کنند. مورچه ها نقش مهمی در اکوسیستم دارند. آنها به گرده افشانی گیاهان کمک می کنند و از حشرات آفت نیز تغذیه می کنند.
بیش از 10000 گونه شناخته شده مورچه در سراسر جهان زندگی می کنند. مورچه ها را می توان با انقباض بین شکم و قفسه سینه که شبیه یک کمر باریک است، شناسایی کرد. بدن آنها با یک زره سخت به نام اسکلت بیرونی پوشیده شده است. بیشتر مورچه ها قرمز یا سیاه هستند و طول آنها می تواند از 1/3 اینچ تا 1/2 اینچ باشد. آنها مانند سایر حشرات دارای شش پا هستند. هر کدام با سه مفصل مورچه ها سرهای بزرگ با چشم های مرکب، آنتن های آرنج دار و آرواره های قدرتمند دارند.
سه نوع مورچه بالغ در کلنی زندگی می کنند: ملکه، مورچه ماده و مورچه نر. مورچه های ملکه بزرگترین مورچه های کلنی هستند. آنها بال دارند و هدف آنها تخمگذاری است. ملکه ها می توانند تا 30 سال عمر کنند. بسته به گونه مورچه ها و اندازه جامعه لانه، ممکن است یک یا چند ملکه در کلنی وجود داشته باشد.
مورچه های ماده کوچکتر از ملکه، بدون بال و عقیم هستند. ماده ها از تخم های بارور شده حاصل می شوند و می توانند تا سه سال زندگی کنند. مورچه های ماده که به عنوان کارگران یا سرباز شناخته می شوند، از تخم ها مراقبت می کنند، به لارو تمایل دارند، لانه را می سازند و تعمیر می کنند، برای غذا جستجو می کنند و از کلنی محافظت می کنند.
مورچه های نر از تخم های بارور نشده رشد می کنند. مورچه های نر بال هایی دارند و برای جفت گیری با ملکه بارور هستند. مورچه های نر بسیار کوچکتر از ماده ها هستند و آنتن های بلندتری دارند. نرها فقط یک روز از کلنی بیرون می آیند تا جفت گیری کنند. آنها معمولا 10-14 روز پس از جفت گیری می میرند.
چرخه زندگی مورچه ها :
مورچه ها در طول فصل تابستان در جنگل های استوایی با جامعه حشرات باقی مانده یافت می شوند. مورچه ها به سه گروه تقسیم می شوند: ملکه ها، کارگران و سربازان. چرخه زندگی مورچه ها بسته به شرایط محیطی از هفته ها تا ماه ها متفاوت است.
به طور کلی مورچه ها چرخه زندگی کوتاهی دارند. بسته به مواردی مانند گونه مورچه ها و شرایط محیطی، تنها بین 6 تا 10 هفته طول می کشد تا چرخه زندگی کامل شود.
تولید مثل در مورچه ها :
مورچه ها حشرات اجتماعی هستند و دارای یک سیستم اجتماعی هستند که در آن وظایف بین ملکه و مورچه کارگر تقسیم می شود. مورچه های ملکه مسئول تولید مثل و پراکندگی هستند در حالی که مورچه های کارگر غذا را جستجو و جمع می کنند، پرورش می دهند و لانه را حفظ می کنند. وقتی از تولید مثل در مورچه ها صحبت می کنیم، با تولید مثل پستانداران متفاوت است. مورچه ها نمی توانند مانند سایر حشرات با یکدیگر جفت شوند. فقط مورچه ملکه می تواند جفت گیری کند. بقیه مورچه های ماده عقیم هستند. مورچه های نر که به عنوان مورچه های بدون سرنشین نیز شناخته می شوند، بارور و آماده جفت گیری با مورچه ملکه هستند.
چرخه زندگی مورچه :
مورچه در طول عمر خود دچار چندین تحول فیزیکی می شود. مورچه یک دگردیسی کامل را پشت سر می گذارد، به این معنی که مورچه ها در طول چرخه زندگی خود چهار مرحله دارند - تخم، لارو، شفیره و بالغ. مراحل به شرح زیر است:
مرحله 1 - مرحله تخم :
مورچه ماده پس از جفت گیری، هم تخم های بارور و هم تخم های بارور نشده می گذارد. تخم های بارور شده به مورچه های ماده و تخم های بارور نشده به مورچه های نر تبدیل می شوند. تخم مورچه ریز، بیضی شکل، شفاف و سفید رنگ است. تخم ها در عرض 7 تا 14 روز از تخم خارج می شوند.
مرحله 2 - مرحله لارو :
تخم های کوچک بدون چشم و پا به لارو تبدیل می شوند. سپس لاروها تحت یک سری پوست اندازی قرار می گیرند که در آن مو شروع به رشد می کند. موها مانند یک قلاب است که مورچه های کارگر را قادر می سازد مورچه های لارو را حمل کنند زیرا در این مرحله چشم و پا ندارند. لارو در این مرحله چندین بار پوست اندازی می کند، که عمدتاً به مورچه های کارگر بالغ برای غذا بستگی دارد.
مرحله 3 - مرحله شفیره :
لارو مورچه در طی چند پوست اندازی به مرحله شفیره تبدیل می شود. ویژگی های فیزیکی مانند چشم ها، پاها و بال ها ممکن است شروع به ظاهر شدن کنند. در مرحله شفیره مورچه دارای شاخک ها و پاهایی است که روی بدنش جمع شده اند.
مرحله 4 - مرحله بزرگسالان :
مورچه بالغ پس از 6 تا 10 هفته از تخم خارج می شود تا در مرحله شفیره رشد کند. هنگامی که بالغ از تخم بیرون می آید، به طور کامل رشد می کند و رشد می کند زیرا اسکلت بیرونی آن مانع از بزرگ شدن آن می شود. مورچه بالغ نرم و کم رنگ است و تیره تر می شود و قسمت بیرونی مورچه پس از چند ساعت تیره تر و سفت می شود.
پس از رسیدن به مرحله بلوغ، مورچه های بالغ جوان در زمان ظهور دارای رنگ روشن تر و بدن شفاف هستند، اما با بالا رفتن سن، رنگ آنها تیره تر می شود.
چرخه زندگی مورچه ها
در هر مستعمره، سه نوع مجزا از مورچه ها (همچنین به عنوان کاست مورچه ها شناخته می شود) وجود دارد که بر اساس نقش ها و مسئولیت های مختلف آن تقسیم می شوند، یعنی: مورچه های ملکه – مورچه های کارگر ماده – مورچه های نر.
مورچه های ملکه : مورچه های ملکه می توانند تا چندین دهه زندگی کنند و مادر برای تمام مورچه های دیگر در آن کلنی. مورچه های ملکه به دلیل نقش اصلی آن در تولید مثل و تخم گذاری برای آماده سازی کلنی مورچه جدید، مهمترین عضو کلنی هستند. از نظر اندازه، مورچه های ملکه به طور قابل توجهی بزرگتر از سایر اعضای مورچه ها در یک کلنی به نظر می رسند و تقریباً می توانند تا 15 میلی متر طول داشته باشند. هم مورچه های ملکه و هم مورچه های نر با بال به دنیا می آیند.
مورچه های کارگر ماده :
مورچه های کارگر ماده تقریباً تمام زندگی خود را در لانه صرف انجام کارهایی مانند مراقبت از ملکه و بچه ها (از جمله تمیز کردن تخم ها، تغذیه شفیره ها و لاروها)، جستجوی غذا و همچنین محافظت و ساختن لانه خود کردند. اگرچه مورچه های ماده دیگر در کلنی هستند، مورچه های کارگر ماده مانند ملکه ها تخم نمی گذارند.
مورچه های نر :
مورچه های نر، یا به عنوان پهپاد نیز شناخته می شوند، کوچکترین عضو در کلنی هستند. تنها کار مورچه های نر در کلنی جفت گیری با ملکه است تا او بتواند تخم گذاری کند.
طول عمر متوسط مورچه چقدر است ؟
سوال در مورد اینکه مورچه ها چقدر عمر خواهند کرد هنوز باقی است. عوامل متعددی ممکن است بر طول عمر مورچه تأثیر بگذارد، از جمله:
شرایط محیطی - دمای ایده آل برای مورچه ها 24 درجه سانتیگراد با رطوبت بالا است.
شکارچیان طبیعی - برخی از مورچه ها، شکارچیان یا دشمنان طبیعی نقش مهمی در تهدید جمعیت کلنی ایفا می کنند. برخی از شکارچیان طبیعی مورچه از جمله عنکبوت، مارمولک، آرمادیلوس حتی مورچه های دیگر.
گونه های مورچه - گونه های مختلف مورچه طول عمر متفاوتی دارند. به عنوان مثال، مورچه های آتشین ممکن است تا 30 تا 60 روز زندگی کنند، در حالی که سایر گونه های مورچه مانند مورچه های نجار می توانند بیشتر عمر کنند (تا 90-45 روز).
کاست مورچه ها - نه فقط گونه ها، هر یک از کاست های مورچه در یک کلنی واحد نیز امید به زندگی متفاوتی دارند. مورچه های کارگر می توانند 1 تا 3 سال زندگی کنند، در حالی که مورچه های ملکه می توانند چندین دهه زندگی کنند. از سوی دیگر، مورچه های نر طول عمر کوتاه تری دارند. مورچه های نر چند روز زنده می مانند و اندکی پس از جفت گیری می میرند.
حقایق زیستگاه مورچه ها :
مورچه ها حشرات اجتماعی هستند که در جوامع لانه ساختار یافته در سراسر جهان زندگی می کنند. این گونه زیستگاه مورچه ها را تعیین می کند - چه در زیر زمین، چه در تپه های ساخته شده در سطح زمین، در سازه های چوبی یا در گیاهان یا درختان. معمولاً از خاک و مواد گیاهی برای ساختن لانه استفاده می شود.
در مناطق سردتر، مورچه ها در طول ماه های زمستان غیر فعال می شوند. در دماها و آب و هوای گرم تر، مورچه ها همچنان به فعالیت خود ادامه می دهند.
انواع مورچه :
مورچه شیردوش یا گله دار : این مورچه ها به شکار شته ها می روند، آنها را گله گله در لانه جای می دهند و با نواختن ضربه های محکمی بر پهلویشان، مایع شیرین مزه ای از اندامشان برای خود می دوشند.
مورچه خرمن چین : مورچه ای است که از گیاهان اطراف خود دانه می چیند و به لانه خود می برد و از آنها استفاده می کند.
مورچه های باغبان : دسته دیگر از مورچه ها باغبانی می کنند، یعنی قارچ های بسیار ریزی را می پرورند و خوراکشان را فقط از آنها تهیه می کنند. برای کشت قارچها نیاز به باغچه ای هم دارند که برای این کار خمیری فراهم می کنند و قارچ های مورد نظر خود را بر روی آن می کارند.
مورچه های آسیابان : این نوع مورچه ها با کله بزرگ و فک های نیرومندشان دانه ها را آسیاب می کنند.
مورچه فرعون : یکی از انواع مورچه ها که تقریبا در تمام جهان زندگی می کند و به رنگ زرد یا قرمز است و در خانه ها زندگی می کند مورچهٔ فرعون است.این مورچه ها اولین بار در مصر دیده شد و برای همین به مورچهٔ فرعون معروف است.این مورچه در دیوارها زندگی می کنند و از غذاهای چرب بیشتر ای غذاهای گیاهی استفاده می کند.از بین بردن آنها نیز بسیار سخت است زیرا در دیوارها نیز لانه دارند.
مورچه آتشی سرخ : با نام علمی solenopsis invicta، که بومی آمریکای جنوبی است، با احساس خطر بر روی آب، دست به دست هم داده و از گروه خود، قایقی درست می کنند که می تواند وزن های سنگینی را حمل کند.
چهار نوع مورچه فرعونی
انواع مورچه های داخل لانه :
ملکه مورچه : ملکه مورچه ماده ای است که وظیفه تولید مثل را بر عهده دارد. ملکه مورچه در طول زندگی خود می تواند میلیون ها تخم بگذارد.
مورچه های بالدار : مورچه های بالدار نر و ماده هستند که برای جفت گیری به پرواز در می آیند. پس از جفت گیری، نر ها می میرند و ماده ها بال های خود را از دست می دهند و به زندگی در کلونی باز می گردند.
مورچه های کارگر : به دو گروه کوچک و بزرگ تقسیم می شوند مورچه های کارگر بزرگ از بقیه مورچه ها بزرگ تر و درشت تر هستند که به آنها مورچه های سرباز می گویند.
مورچه های سرباز : دارای آرواره های بزرگی هستند و از افراد ضعیف تر در مقابل سایر حشرات دفاع کرده و از جانوران مورچه خوار محافظت می کنند.
کارگر های کوچک : از لانه دور می شوند و به نظافت و تغذیه ی نوزادان و ملکه می پردازد.
مورچه ها حیوانات بسیار با نظافتی هستند. هر کدام وظیفه ی خود را انجام می دهند و در بقیه ی امور دخالتی نمی کنند. در آخر زمستان ملکه تخم های مخصوصی می گذارد که از آنها مورچه های نر و ماده تولید می شود که در بهار از لانه بیرون آمده وجفت گیری می کنند و بعد از آن مورچه ها ی نر بلافاصله می میرند.
تقریباً تمام مناطق کره زمین مورچه دارد. فقط مناطقی مانند جزایر دور افتاده و غیرقابل دسترسی استثنا هستند. مورچه به بیشتر محیط زیست های زمین چیره گشته است و در بیشتر محیط زیست ها توانایی زندگی دارد. این موجود ٪۱۵-۲۰ موجودات زنده خشکی زی زمین را تشکیل می دهد. علت موفقیت آنها به زندگی اجتماعی، توانایی بالای انطباق پذیری و توانایی تغییر دادن محیط زیستشان و بهره برداری از منابع و دفاع از یکدیگر برمی گردد. انواع مورچه ها به صورت های مختلفی مانند زندگی انگلی و برده داری، همزیستی مسالمت آمیز و … تکامل یافته اند.
گونه های تکامل یافته
مورچه های مهاجم : گروهی از مورچه ها که حشرات و سایر حیوانات کوچک موجود در مواد پوسیده ی گیاهی را شکار می کنند،مورچه های مهاجم می گویند. شکار آن ها به این طریق است وقتی یکی از آنها طعمه ای راپیدا کرد با ترشح بوی از روی غده های بدنش دیگر مورچه ها را باخبر می کند و آن ها یک ردیف منظم که گاهی طول آن ها به صد متر می رسد، تشکیل داده و با همکاری هم آن را به لانه می برند.
مورچه های برگ بر : این نوع مورچه در جنگل های آمازون پیدا می شود که قطعاتی از برگ درختان را جدا می کند و به لانه ی خود می برد،گاهی در یک شبانه روز تمام برگ های یک درخت عظیم را می برند،آن ها را جویده و کف لانه را پر می کنند و سپس قارچ های کوچک را به لانه برده و در زیر آن ها را پرورش داده،تا در مواقع لزوم از آن ها تغذیه کنند.
مورچه های پرسه زن : لانه های خود را در نزدیکی لانه ی مورچه های دیگر می سازند. آن گاه هم از مواد دور ریخته شده ی آن ها تغذیه می کنند و هم زمانی که کارگرها مشغول بردن مواد غذایی به لانه ی خود هستند،غذای آن ها را به زور از چنگشان در می آورند.
مورچه های سارق : آنها به آرامی وارد لانه ی موریانه ها و مورچه ها می شوند و غذای ذخیره شده ی آن ها را می دزدند و نوزادانشان را شکار می کنند.
مورچه های برده دار : این مورچه ها به آرامی وارد لانه ی سایر انواع مورچه ها می شوند و پیله های آنان را می دزدند و به لانه ی خود می برند و از پیله های دزدیده شده مراقبت می کنند. پس از خروج کارگر ها، از پیله های دزدیده شده آن ها را وادار می سازند که کارهای مربوط به لانه شان انجام دهند.
مورچه های انگل : بعضی مورچه ها برای تهیه ی غذای خودشان هیچ فعالیتی نمی کنند و غذایشان را از سایر مورچه ها به دست می آورند. یعنی انگل مورچه های دیگر می شوند.
جامعه ی مورچه ها دارای سیستم تقسیم کار، ارتباط بین اشخاص و توانایی حل مشکلات پیچیده است. این تشابه با جوامع انسانی سالهاست که الهام بخش و موضوع مطالعات بوده است. خیلی از تمدن های انسانی از مورچه ها در مراسم مذهبی ،تغذیه و موارد پزشکی سود می جویند. برخی از گونه ها به خاطر نقشی که در کنترل زیستی آفت ها ایفا می کنند بسیار ارزشمند هستند، هرچند توانایی آنها برای استفاده از منابع باعث تعارض آنها با انسانها شده است. آنها می توانند به محصولات کشاورزی صدمه زده و وارد خانه ها شوند.
سایر حقایق شگفت انگیز مورچه :
مورچه ها از جذاب ترین موجوداتی هستند که روی زمین پرسه می زنند. برخی از جالب ترین حقایق مورچه عبارتند از: برخی از گونه های مورچه ها حدود 100 میلیون سال است که وجود دارند. مورچه ها از یک رویداد انقراض دسته جمعی به نام کرتاسه - سوم، جان سالم به در بردند که تقریباً 65 میلیون سال پیش بسیاری از دایناسورها و دیگر گونه های جانوری ماقبل تاریخ را از بین برد.
مورچه ها به معنای واقعی کلمه همه جا هستند! مگر اینکه در قطب شمال، قطب جنوب یا در یکی از معدود جزایر دور افتاده زندگی کنید، احتمالا حداقل یک گونه مورچه برای مقابله با آن خواهید داشت. مردم هاوایی باید حداقل 50 گونه مورچه شناخته شده را تحمل کنند!
اگرچه احتمالاً مورچه ای را در ورزشگاه محلی خود نخواهید دید که آهن را پمپاژ می کند، اما اندازه کوچک آنها را نشانه ضعف تلقی نکنید. فیزیولوژی منحصر به فرد مورچه ها آنها را قادر می سازد تا اجسام را حدود 20 برابر وزن بدن خود بلند کنند.
مورچه ها روحیه همکاری را به سطح جدیدی می برند. حدود 50 میلیون مورچه می توانند گرد هم آیند تا به عنوان یک کلنی بسیار سازمان یافته و کارآمد عمل کنند.
مورچه ها آدمک نیستند. یک مورچه کوچک می تواند 250000 سلول مغزی داشته باشد،
بنابراین یک کلنی متشکل از 40000 مورچه در مجموع دارای همان تعداد سلول مغزی یک انسان است.
1- مورچه ها چقدر عمر می کنند؟
طول عمر مورچه ها بسته به نوع مورچه متفاوت است. یک مورچه کارگر نر پس از جفت گیری می میرد در حالی که مورچه های کارگر چندین ماه زنده می مانند. اگر شرایط محیطی مساعد باشد، مورچه ملکه چندین دهه زندگی می کند.
2- آیا مورچه ها بال دارند؟
مورچه های نر و مورچه های جوان ملکه برای جفت گیری پرواز می کنند. مورچه ماده پس از جفت گیری بال های خود را می اندازد تا زندگی جدیدی را آغاز کند.
3- چرا مورچه ها شکر دوست دارند؟
مورچه ها در طبیعت همه چیزخوار هستند زیرا از همه چیز تغذیه می کنند - برگ ها، میوه ها، گیاهان. شکر به عنوان منبع انرژی برای مورچه ها عمل می کند، بنابراین وقتی قند پیدا می کنند، مورچه های دیگر را جمع می کنند و شکر را به لانه خود برای مورچه های دیگر می برند.

رهبانيّت يا ترك دنيا

https://www.adyannet.com/sites/default/files/media/image/islam/rhbnyt.jpg

تَركِ دنيا

رَهبانیت، ترک دنیا و لذت‌های آن از جمله ازدواج و خوردن گوشت و همچنین کناره گرفتن از مردم و جامعه و عبادت در دیر و صومعه که برخلاف زهد، در اسلام نهی شده است. حضرت محمد (ص) ضمن منع رهبانیت، مسلمانان را به جهاد دعوت کرده و آن را رهبانیت امت خود خوانده است. در روایتی از پیامبر اسلام (ص)، شکست چند باره مؤمنان مسیحی از ظالمان، منشأ پیدایش رهبانیت دانسته شده است. بنابر منابع تاریخی، رهبانیت، در قرن سوم میلادی در میان مسیحیان ظهور کرده است. برخی محققان معتقدند رهبانیت مسیحی، یکی از منابع تصوف در اسلام بوده است.

ابوهلال عسکری در تفاوت‏ میان «خَوف» و «رَهب» براین نظر است که «رَهب» به معنای استمرار و طولانی بودن خوف است و هر خوفی را نمی‏ توان «رَهب» دانست و به همین دلیل است که راهب را راهب گویند زیرا استمرار در خوف دارد. راغب اصفهانی نیز «رهبانیت» را از ریشه «رهب» به معنای ترس همراه با اضطراب می ‌‏داند. وی «تَرَهُّب» را به معنای تعبد، و رهبانیت را زیاده ‏روی در تحمل تعبد از شدت ترس گرفته است.

علامه طباطبائی نیز در المیزان گفته است که «رهبانیت از ریشه رهبه به معنای خشیت است و به طور عرفی بر انقطاع انسان از مردم برای عبادت خداوند به خاطر خشیت از او اطلاق می‌ شود. رهبانیت به معنای ترک لذت‌های دنیوی مانند ازدواج و نخوردن گوشت و نیز کناره ‌گرفتن از مردم و جامعه و عبادت در دیر و صومعه، یکی از موارد نهی ‌شده در اسلام است. رهبانیت به ‌معنای جدایی و کناره ‌گیری از جامعه، در مقابل زهد به ‌معنای رهایی از مادیات دانسته شده است. محققان، نتیجه زهد اسلامی را زندگی بهتر در اجتماع دانسته‌اند، نه ترک زندگی در اجتماع. نهی پیامبر (ص) از انزوای عثمان بن مظعون، پس از درگذشت فرزندش، نشانه‌ای واضح از ناروا بودن کناره‌ گیری از جامعه دانسته شده است.

برخی محققان با اتکا به روایتی از پیامبر اکرم (ص) معتقدند تفاوت رهبانیت که در اسلام منع شده، با زهد که به آن دعوت شده، این است که زهد، تنها چشم‌ پوشی از لذایذ مضر و بی‌ رغبتی به آن‌هاست، اما رهبانیت، بی ‌رغبتی و نزدیک نشدن به همه لذت‌های دنیوی است حتی لذت‌های مباح.

منشأ پیدایش

چنانکه در برخی روایات ذکر شده، پیامبر اسلام، منشأ پیدایش رهبانیت را شکست چند باره مؤمنان مسیحی از ظالمان و متواری شدن آنها به بیابان‌ها و عبادت در کوه‌ها دانسته است. برخی مفسران، با اتکا به آیه ۸۷ سوره مائده، رهبانیت را مصداق حرام کردن مواهب الهی و در نتیجه، آن را مخالف احکام و قوانین اسلام بیان کرده‌اند. همچنین در قرآن کریم، به ساختگی بودن رهبانیت مسیحی و عدم تشریع آن از سوی خداوند تصریح شده است. برخی پژوهشگران، زمان پیدایش رهبانیت را در قرن سوم میلادی دانسته‌اند.

براي ديدن صومعه اي در كشور روسيه با رهبانهاي آن به اينجا مراجعه بفرماييد.

مسیحیانی که ابتدا رهبانیت اختیار کرده‌اند، روش خود را تقلید از حضرت عیسی دانسته‌اند که هرگز ازدواج نکرده است. آنها همچنین به فرازی از کتاب مقدس استناد کرده‌اند که بر اساس آن، عیسی، به پیروانش گفته است که افرادی به خاطر «ملکوت خدا»، مجرد به سر خواهند برد.

نهی از رهبانیت در اسلام

در روایتی از حضرت محمّد (ص)، رهبانیت مورد نهی قرار گرفته و تصریح شده است که در اسلام رهبانیت نیست. پیامبر(ص) همچنین مسلمانان را به جای رهبانیت، به جهاد دعوت کرده و جهاد را رهبانیت امت خود خوانده است. امام علی (ع) در گفتاری که در نهج البلاغه از وی نقل شده، عاصم بن زیاد را که عبایی بر تن کرده و از دنیا دل کنده بود، فردی توصیف کرد که با خود دشمنی می‌کند و شیطان گمراهش ساخته است.

علامه مجلسی در بحار الانوار، بیش از ۱۰ روایت را از أمالی و خصال شیخ صدوق، تفسیر قمی، و دیگر آثار شیعی نقل کرده که حاوی نهی از رهبانیت است. با این حال، محمد جواد مغنیه، آیه ۸۲ سوره مائده را حاوی تجلیل از راهبان مسیحی دانسته است.
تاثیر رهبانیّت بر تصوّف

برخی از شرق ‌شناسان و همچنین محققان مسلمان، از جمله کسانی دانسته شده‌اند که معتقدند رهبانیت مسیحی، یکی از منابع تصوف در اسلام بوده است. به باور محققانی مانند زکی مبارک در مصر، مسلمانان، آموزه‌های حضرت عیسی را در امور معنوی، راهنمای خود می‌دانسته و با انجیل آشنا بوده‌اند و شواهدی از کتاب مقدس مسیحیان در آثار اسلامی مانند عیون الأخبار ابن قتیبه و همچنین الإحیاء (احیاء علوم الدین) ابوحامد غزالی یافت می ‌شود. او همچنین مسیحیانی را که با همراه داشتن کتابی حاوی ادعیه، وارد کلیسا می‌شوند را به صوفیانی تشبیه کرده است که کتابی حاوی اذکار و اوراد در دست دارند و وارد مسجد می ‌شوند.

صنايع ادبي

http://mehalood.com/wp-content/uploads/2021/07/%D8%B9%DA%A9%D8%B3-%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%81%D8%A7%DB%8C%D9%84-%DA%AF%D9%84-6.jpg

آرايه هاي ادبي

آرایه‌های ادبی یا صناعات ادبی یا صنایع بدیع در ادبیات فارسی، به‌کار بردن فنونی است که رعایت آن‌ها بر جلوه‌ ها و جنبه‌های زیبایی و هنری سخن می‌افزاید. صنایع ادبی، دو دسته است: تناسب‌هایی آوایی و تناسب‌ های معنایی. آرایه‌های لفظی به آن دسته از آرایه‌های ادبی که از تناسب‌های آوایی و لفظی میان واژه‌ها پدید می‌ آید می‌ گویند.

واج‌ آرایی (نغمهٔ حروف)

به تکرار یک واج صامت یا مصوت در یک بیت یا عبارت گفته می‌شود به گونه‌ای که طنین آن در گوش بر جای بماند و باعث پیدایش موسیقی آوایی در آن بخش از سخن شود. تکرار آواها در چند دسته قابل تقسیم‌ بندی ‌اند: تکرار یک واج، چند واج درون یک هجا، کل هجا و توالی چند هجا. آرزویی در دلم دارم اگرچه دور دور / راه چاره را نماید بهر ما فردی فکور (واج‌آرایی با تکرار حرف /ر/ به شعر آهنگ داده‌است)

خیزید و خز آرید که هنگام خزان است / باد خنک از جانب خوارزم وزان است
(واج ‌آرایی با تکرار صامتهای /خ/ز/) این دو حرف را می ‌توان تداعی‌کنندهٔ فصل خزان دانست.
قابل ذکر است که واج تکرارشونده ممکن است صامت یا مصوت (با حركت) باشد (البته تکرار صامت - بي حركت - بارزتر است). برای مثال: خوابِ نوشینِ بامدادِ رحیل / باز دارد پیاده را ز سَبیل

که همان‌طور که دیده می‌ شود، تکرار مصوت کوتاه «اِ» در مصراع نخست، تکامل ‌بخش موسیقی درونیِ شعر است. به اين آرايه تتابع اضافات (اضافه شدن چند كلمه به يكديگر) هم گفته مي شود.

خیال خال تو با خود به خاک خواهم برد / که تا ز خال تو خاکم شود عبیر آمیز
قیامت قامت و قامت قیامت / قیامت می‌ کند این قد و قامت
بر او راست خم کرد و چپ کرد راست / خروش از خم چرخ چاچی بخاست
صحن سرای دیده بشستم ولی چه سود / کین گوشه نیست در خورِ خیلِ خیالِ تو

سَجع

سجع به معنی آواز كبوتران و در معني آوردن کلمات هم ‌وزن و قافیه در یک عبارت یا نوشته یا انشا است. آوردن سجع می‌ تواند به بهتر شدن مطلب، انشا یا نوشته به ما بسیار کمک کند.
خیال خال تو با خود به خاک خواهم برد / که تا زخال تو خاکم شود عبیر آمیز
قیامت قامت و قامت قیامت / قیامت می ‌کند این قد و قامت
بر او راست خم کرد و چپ کرد راست / خروش از خم چرخ چاچی بخاست (معني: رستم پاي راستش را خم كرد و پاي چپش را راست نمود و صداي پرتاب كمان و رها شدن تير به گوش رسيد.) از شاهنامه فردوسي.

ترصیع

هر گاه اجزای دو بخش از یک بیت یا عبارت، نظیر به نظیر، هم ‌وزن و در حرف آخر مشترک باشند به آن ترصيع مي گويند. البته منظور از حروف آخر حروف اصلی و انتهایی است.
ای منّور به تو نجوم جلال / وی مقّرر به تو رسوم کمال. در اين مثال ای و وی، منوّر و مقّرر، نجوم و رسوم و جلال و کمال هم وزن و در حرف آخر یکسان هستند، کلمات تو و به هم عیناً تکرار شده‌اند.
ما برون را ننگریم و قال را / ما درون را بنگریم و حال را.(مثنوي مولانا) بر ظاهرش عیب نمی‌بینم و از باطنش غیب نمی ‌دانم.
(گلستان سعدي)

جناس

جناس یا هم ‌جنس ‌سازی، نزدیکی هر چه بیشتر واژه‌ها از نظر لفظی است. آرایه جناس به دو نوع اصلی تقسیم می‌شود: جناس تام و جناس ناقص (که جناس ناقص نیز ۴ نوع است).

جناس تام

در جناس تام، تمام صامت‌ها و مصوت‌های دو کلمه یکسان هستند، اما معنی آن‌ها با یکدیگر متفاوت است. به ‌عبارتی دیگر، واژگانی که دو بار در یک بیت یا عبارت به ‌کار می ‌روند و هر بار معنایی متفاوت از آن‌ها برداشت می ‌شود، متجانس ‌اند.

خرامان بشد سوی آب روان چنان چون شده بازیابد روان
(روان در مصراع نخست به معنی جاری و در مصراع دوم به معنی جان و روح است)
نه من از پرده تقوا به ‌در افتادم و بس / پدرم نیز بهشت ابد از دست بهشت
(بهشت اول به معنی جنت است و بهشت دوم به‌ معنی واگذاشت از مصدر هِلیدن)
چراغ روی تو را گشت شمع پروانه / مرا ز حال تو با حال خویش پروانه
(پروانه دوم به معنی پروایی نیست می‌ باشد)
ای دلبر عیسی نفس ترسایی / خواهم که به پیش من تو بی‌ترس آیی
گه اشک ز چشمِ تر من خشک کنی / گه بر لب خشکِ من لبِ تر سایی
(ترسایی اول با ترس آیی و تر سایی جناس تام دارد)
امید لذت و عیش از مدارِ ِ چرخ، مدار / که در دیار کرم نیست ز آدمی دیّار

جناس تام دارای فروعی نیز هست، جناس مرکب (یا جناس مَرْفُوّْ) که دو زیر مجموعه نیز دارد: مرکب مَقرون و مرکب مَفروق. همچنین جناس مُلَفَّق نیز از فرعیات جناس مرکب است.

جناس مُلَفَّق ...

(بقيه در ادامه مطلب)

ادامه نوشته

كفاره روزه

https://www.dustaan.com/files/uploads/2015/06/dustaan.com-%DA%A9%D9%81%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%87-%D9%86%DA%AF%D8%B1%D9%81%D8%AA%D9%86.jpg

كفّاره روزه نگرفتن

کَفّارهٔ روزه جریمه‌ای که در ازای باطل کردن روزه‌های ماه رمضان، روزه نذر شده در زمان معین، و نیز قضای روزه ماه رمضان پس از اذان ظهر، بر عهده مکلف می‌آید. کفاره شکستن عمدی هر روزه، عبارت است از دو ماه روزه گرفتن که ۳۱ روز آن باید پی‌درپی باشد یا غذا دادن به شصت فقیر.

کفاره روزه در صورتی واجب می ‌شود که روزه ‌دار بداند آنچه انجام می ‌دهد، از مبطلات روزه است. همچنین به فتوای برخی فقیهان انجام عمدی هر یک از مبطلات روزه، سبب کفاره می ‌شود. برخی فقهاء معتقدند باطل کردن عمدی روزه لزوماً به معنای واجب شدن کفاره نیست. بنابر نظر فقهای شیعه، اگر کسی روزه‌اش را با کار حرام مانند زنا یا نوشیدن شراب باطل کند، کفاره جمع (دو ماه روزه و غذا دادن به شصت فقیر) بر او واجب می ‌شود. با این حال، برخی فقها کفاره جمع را احتیاط مستحب و برخی احتیاط واجب دانسته‌اند.

مفهوم ‌شناسی

کفاره جریمه مالی یا بدنی‌ای است که در ازای ارتکاب برخی گناهان بر عهده مکلف گذاشته می‌ شود. کفاره غالباً موجب سقوط یا تخفیف مجازات اخروی گناه می‌ شود. فقیهان معتقدند، با باطل کردن عمدیِ برخی روزه‌ها، کفاره روزه واجب می‌شود: 1 - روزه ماه مبارک رمضان. 2 - قضای روزه رمضان که پس از اذان ظهر باطل شود. 3 - روزه‌ نذری که زمان معیّنی داشته باشد.

انواع کفاره روزه

مشهور فقهای شیعه کفاره روزه را یکی از سه مورد ذیل دانسته‌اند: 1 - روزه دو ماه پشت سر هم که باید سی و یک روز آن پی در پی باشد. 2 - اِطعام (غذا دادن) به شصت فقیر. 3 - آزاد کردن یک بنده. (آزاد کردن بنده امروزه موضوعیت ندارد و از این‌ رو برداشته شده است.) كفاره جمع يعني هر سه نوع كفاره هايي كه در بالا آمده است.

براي آگاهي از حكم روزه خواري در ملا عام و مجازاتهاي آن به اينجا مراجعه بفرماييد

تأثیر علم و جهل در کفاره روزه

بنابر نظر فقها، اگر شخصی به عمد و بدون دلیل شرعی، روزه خود را افطار کند، علاوه بر قضا، کفاره هم بر او واجب است. علاوه بر این در وجوب کفاره شرط است که شخص بداند آنچه انجام می‌ دهد، از مبطلات روزه است. از این رو حکم کفاره شامل جاهل قاصر و جاهل مقصر نمی ‌شود. هرچند برخی معتقدند جاهل مقصر در حکم عالم به مبطلات است و باید علاوه بر قضاء، کفاره را نیز ادا کند.

چه مبطلاتی (چيزهايي كه باعث باطل شدن روزه مي شوند) سبب کفاره می‌ شوند؟

بنابر روایات، انجام عمدی هر یک از مبطلات روزه (مانند: خوردن و آشامیدن، رابطه جنسی، استمنا، قی‌ کردن (استفراغ)، فرو بردن تمام سر در زیر آب، رساندن غبار و دود غليظ به حلق، اِماله (تنقیه - وارد كردن مايعات روان به مقعد) ، باقی ماندن بر جنابت، حیض و نِفاس تا اذان صبح و دروغ به خدا، پیامبر و امامان نسبت دادن. فقیهان انجام عمدی مبطلات روزه را حرام و موجب واجب شدن کفّاره می‌ دانند. اين كارها كه در بالا به آنها اشاره شد علاوه بر قضای روزه، سبب کفاره نیز می ‌شوند.

در مقابل برخی از فقیهان معتقدند که باطل کردن عمدی روزه لزوماً به معنای واجب شدن کفاره نیست. امام خمینی (ره) مي فرمايد: اگر شخصی در شب جنب شود، سه مرتبه بیدار شود و بدون انجام غسل بخوابد و تا اذان صبح بیدار نشود؛ تنها قضای آن روز را باید بگیرد و کفاره‌ای بر گردنش نیست؛ کسی که در حال روزه به عمد قیّ کند هم همین حکم را دارد.

کفاره روزه در صورت باطل‌کردن آن با کار حرام

گروهی از فقها معتقدند، اگر شخصی روزه‌اش را با مبطلات حلال مانند نوشیدن آب، باطل کند باید علاوه بر قضای روزه، یکی از موارد کفاره را نیز انجام دهد. ولی اگر به وسیله کاری حرام مانند زنا یا نوشیدن شراب روزه‌اش را باطل کند، باید هر سه کفاره را ادا کند که به آن کفاره جمع می‌ گویند. البته برخی از مراجع، انجام کفاره جمع را احتیاط مستحب و برخی احتیاط واجب دانسته‌اند.

تفاوت کفاره روزه و فدیه

گاهی در عُرف، کفاره به معنای فدیه به کار می ‌رود؛ برای مثال از یک مُدّ طعام (۷۵۰ گرم قوت غالب - غذايي كه بيشتر مي خورد - مانند گندم براي نان و يا برنج و از اين قبيل - و يا قيمت آن)، به ‌عنوان کفاره روزه یاد می‌ شود، در حالی که فدیه جانشین روزه است و در ازای نگرفتن روزه به ‌علت ناتوانی بر اثر بیماری یا مانند آن و تأخیر قضای روزه تا ماه رمضان بعد (کفاره تأخیر) پرداخت می ‌شود ضمن اينكه بايد قضاي روزه هايي را كه نگرفته است تا قبل از ماه رمضان بعدي به جا بياورد.

كساني كه بيمارند و نمي توانند روزه بگيرند در پايان ماه مبارك رمضان به تعداد روزه هايي كه روزه نگرفته اند و از آنها قضا شده است بايد كفّاره آن روزها را بپردازند. پيرمردان و پير زناني كه در اثر كهولت سن نمي توانند روزه بگيرند، بايد به تعداد ماه مبارك رمضان آن سال كفّاره سي و يا بيست و نُه روزه آن ماه را بپردازند.

جهت اطلاع يافتن از مسافرت كردن در ماه مباركه رمضان به اينجا مراجعه بفرماييد

كمكهاي اوليه

https://media.khabaronline.ir/d/2023/03/20/2/5827895.jpg?ts=1679287141000

كمكهاي اوليه

مهمترین اقدامات کمک‌های اولیه:

1- بریدگی:

هنگامی که با یک بریدگی مواجه می‌شوید، همیشه باید آن را بالاتر از سطح قلب خود قرار دهید، این کار باعث تسکین تورم می‌شود و به تخلیه مایع در ناحیه بریده شده کمک می‌کند. اگر بریدگی روی باسنتان است، دراز بکشید و به کمک بالش قسمت بریده شده را بالا ببرید، اما اگر قادر به انجام این کار نیستید، سعی کنید آن را در سطح قلب یا نزدیک ترین حد ممکن نگه دارید، به خصوص اگر بریدگی با خونریزی همراه باشد.

2 - سوختگی درجه اول

سوختگی‌های درجه اول همچنین به عنوان سوختگی‌های سطحی شناخته می‌شوند، که فقط بر روی لایه بالایی پوستتان تاثیر می‌گذارد، اگرچه ممکن است با درد همراه باشند اما جدی نیستند. برای درمان، زخم را با آب گرم بشویید، آب یخ ممکن است بدیهی تر به نظر برسد، اما می‌تواند باعث آسیب بیشتری به بافت شود بعد از تمیز کردن سوختگی از کمپرس سرد و یا کیسه یخ استفاده کنید. استفاده از روغن و کره یک درمان قدیمی خانگی است، که می‌تواند به دلیل کاهش رهاسازی گرما آسیب بیشتری به زخم برساند. یک مخلوط از آب و جوش شیرین می‌تواند به خارج شدن گرما از سوختگی کمک کند.

3 - حمله قلبی

هنگام وقوع حمله قلبی، اقدام زود هنگام به کاهش آسیب کمک می‌کند، جویدن آسپرین می‌تواند به دلیل مهار پلاکت‌های خون که موجب لخته شدن خون، چیزی که باعث انسداد سرخرگ‌ها می‌شود، مفید باشد. هنگام مصرف آسپرین برای کارایی سریع تر باید از دوز پایین دارو استفاده کنید و به جای بلعیدن و یا با آب خوردن آن را بجوید و در اسرع وقت با اورژانس تماس بگیرید.

4 - نیش زنبور

اگر با یک زنبور گزیده شده اید، باید نیش را بیرون بکشید. در حالی که معمولا اعتقاد بر این است که بیرون کشیدن نیش زنبور از پوست میزان سم را به حداقل می رساند. مهمترین چیز زمانبندی است، شما باید هرچه سریع تر نیش را بیرون بکشید حال با خراشیدن آن با استفاده از موچین و یا بیرون کشیدن آن. زمانی که یک زنبور نیشش را از دست می‌ دهد بویی تولید می‌ کند که دیگر زنبوران را نیز به آن محل جذب می‌ کند و ممکن است به واسطه دفاع از خودشان شما را نیش بزنند زمانی که نیش را بیرون آوردید و از محیط دور شدید زخم را بشویید و کمپرس یخ بگذارید در صورت داشتن حساسیت از سرنگ خودکار و یا اپی پن در دستتان استفاده کنید و هرچه سریع تر با اورژانس تماس بگیرید.

5 - آسیب‌های چشمی

هنگامی که آسیب می‌بینید، معمولا اولین کاری که باید انجام دهید این است که زخم را تمیز کنید، در حالی که وقتی چشمتان آسیب می‌بیند مهمترین کار این است که چشمتان را بپوشانید و درخواست کمک کنید. با تلاش برای تمیز کردن چشمتان به تنهایی ممکن است خطر آسیب زدن بیشتر و یا یک آسیب دائمی را در پی داشته باشد. چنانچه در سلامت نمناک اشاره شده است استثنا اصلی این قانون زمانی است که مواد شیمیایی با چشم شما برخورد کند که در این صورت باید چشمتان را بلافاصله با آب بشویید.

6 - شکستگی

زمانی که قسمتی از بدنتان شکست، سعی نکنید تا آن قسمت را صاف کنید و به وسیله آتل عضو را ثابت و بدون حرکت نگه دارید، مهم این است که آن را در همان حالت نگه دارید. شکستگی ممکن است یک دررفتگی و یا یک پیچ خوردگی ساده باشد. همیشه برای اطمینان از اینکه جراحت خیلی جدی نیست و یا حتی برای جلوگیری از آسیب بیشتر باید درمان‌های پزشکی را دنبال کنید.

7 - تراشه‌های چوب

تراشه ‌ها پر از میکروب هستند و به آسانی می ‌توانند پوست باز را عفونی کنند، همیشه به یاد داشته باشید که در هنگام برخورد با آنها بسيار دقت كنید. اگر یک تراشه چوبی به طور کامل در پوستتان فرو رفته است، ابتدا باید محیط اطراف آن را با ضد عفونی کننده تمیز کنید و بعد با یک سوزنی که در آب جوشیده و استریل شده است، تراشه را بیرون بیاورید و زمانی که از پوستتان بیرون آمد، می‌توانید توسط یک موچین آن را بیرون بکشید و بعد محل را با آب و صابون بشویید.

8 - نیش زدن مار

وقتی شخصی توسط ماری سمی گزیده می‌ شود، اولین عکس العمل ما مکیدن جای نیش است. در واقع قبل از انجام این عمل سم وارد جریان خون طعمه شده است بنابراین، این کار کمک چندانی نمی کند. زمانی که توسط مار گزیده می‌شوید، مهمترین کار این است که آرام باشید. باید ضربان قلبتان را کاهش دهید، تا از پخش شدن سم جلوگیری شود و به همین نحو استفاده از داروهای مسکن می‌تواند خون را رقیق کند و سم سریع تر کار کند. فورا با اورژانس تماس بگیرید، تا وضع مناسبی برایتان فراهم کنند اگر برای کمک خواستن مجبور به حرکت هستید، توجه داشته باشید که راه بروید و از دویدن بپرهیزید تا آرام بمانید. اگر برایتان مقدور است، بر روی زخم روغن نارگیل بمالید، زیرا می ‌تواند با باکتری‌ها و انگل‌ها مبارزه کند و بعد جای نیش را با باند ببندید.

9 - انسداد تنفس

اگر کسی تنفسش متوقف شده باشد، معمولا مانعی در راه تنفسی شان وجود دارد، فرد را به پشت بخوابانید، دهانش را چک کنید و هرچیزی که می‌تواند مانع تنفس شود را بردارید حتی مایعات. برای باز کردن راه تنفسی سر را کج کنید و چانه را بالا دهید، دستتان را جایی بالای سر و یا نزدیک به پیشانی بگذارید و با قرار دادن انگشتتان در زیر فک و وارد کردن فشار به فک پایین بدون تکان دادن گردن برای باز کردن دهان می‌توانید فشرده سازی فک پایین را انجام دهید، این کار باعث می‌شود تا زبان از سر مسیر تنفسی کنار رود و باعث کاهش میزان انسداد هوا شود. سپس شیب سر را تا زمانی که راه تنفسی باز شود، حفظ کنید.

10 - جای زخم

زمانی که آسیب می‌ بینید ممکن است راجع به داشتن جای زخم زشتی نگران باشید، اما با انجام اقداماتی می‌ توانید از شکل گیری جای زخم جلوگیری کنید. جوش شیرین به دلیل داشتن خواص ضدعفونی کننده از ایجاد جای زخم جلوگیری می‌کند و می‌تواند بدون ایجاد عفونت پوست بسته شده روی زخم را از بین ببرد. زمانی که جای زخم را با جوش شیرین درمان می‌کنید، باید اجازه دهید تا زخم در معرض هوای آزاد قرار گیرد؛ علاوه بر این، با مخلوط کردن آب و جوش شیرین می‌توانید یک محلول ضدعفونی کننده تهیه کنید.

لوازم كمكهاي اوليه اينجا

کمک‌های اولیه فقط برای زمانی که آسیب دیده اید، مناسب نیست بلکه در طول زمان درمان نیز مهم است. برای باز کردن چسب بدون عواقب می‌ توانید بر ناحیه‌ای که چسب بر روی آن است، روغن بچه و یا الکل بمالید و یا حتی از آب گرم استفاده کنید. می ‌توانید محل را با تکه ‌های یخ، سرد کنید و بعد چسب را جدا کنید. علی رغم اینکه دلتان می‌خواهد چسب را یک دفعه جدا کنید، باید چسب را به آرامی جدا کنید، زیرا در غیر این صورت ممکن است پوست بسته شده بر روی زخم، کنده شود و یا حتی خود زخم دوباره باز شود.

چهارشنبه سوري

https://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1395/12/18/5951804_887.jpg

بسياري از آسيبها و صدمات به دست و سر و صورت افراد در كشور ما به واسطه آتش بازي شب چهارشنيه سوري (سوزي) هر سال است كه هنوز هيچ مبدآ و منبعي براي اينكه اين عمل اجر اخروي و يا مادي در دنيا البته بجز براي عده اي سودجو به همراه داشته باشد در آن ذكر نشده است.

آتش بازي هاي شب چهارشنبه آخر سال، بجز مزاحمت و ناراحتي براي كودكان و پيران و سالخوردگان و بيماراني كه در بيمارستانها و در خانه ها هستند، هيچ فايده ديگري ندارد. يك ايراني با فرهنگ، هرگز راضي نمي شود با اين كارها، ديگر ايراني هاي هم وطنش را ناراحت و دچار هر نوع آسيب جسمي و روحي و رواني كند.

راستي آيا نمي شود اين همه پول و بودجه اي را كه صرف آتش بازي آخر سال مي كنيم در صندوقي كه از طرف دولت اعلام مي شود بريزيم تا خرج مستمندان و بينوايان در شب عيدشان بشود؟

بِرَيل

https://www.newdesign.ir/images2/2011-8-14-english.gif
بريل

خط بریل که در سال ۱۸۲۱ توسط لوئی بریل ابداع شد، روشی است که به ‌طور گسترده‌ای در دنیا توسط نابینایان برای خواندن و نوشتن استفاده می ‌شود. خط بریل در زبان فارسی و عربی و کلیه زبانهای لاتین از چپ به راست خوانده می‌ شود. هر یک از کاراکتر یا سلول بریل از شش نقطه تشکیل شده که در یک مستطیل به صورت ۲ ستون سه نقطه‌ای کنار هم قرار می‌گیرند. هر سلول می‌تواند دو حالت برجسته یا غیر برجسته داشته باشد که جایگشت این دو حالت در شش نقطه مجموعاً ۶۴ حالت مختلف را ایجاد می‌کند. بدین ترتیب امکان نوشتن کلیه حروف الفبا، اعداد و علایم ریاضی، همچنین علایم نگارشی چون ویرگول، نقطه و … فراهم می ‌آید.

https://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/c/c8/Braille.jpg

تصويري از لويي بريل مخترع خط برجسته براي استفاده نابينايان

جهت ارجاع و نامگذاری، این نقطه‌ها را به ترتیب شماره‌گذاری می‌کنند. در زبان‌های راست به چپ، به‌طور استاندارد نقطه‌های سمت راست از بالا به پایین شماره ۱ تا ۳ و نقطه‌های سمت چپ، از بالا به پایین شماره ۴ تا ۶ را دارند؛ مثلاً برجسته بودن خانه‌های ۱-۳-۴ یعنی خانه بالا سمت راست، پایین سمت راست و بالا سمت چپ نماد حرف «م» یا در انگلیسی حرف m می‌ باشد.

پیشینه خط بریل

مسیحیت و کلیسا چون حرمت و احترامی برای معلولان قائل نبود بسیار دیر به آموزش نابینایان پرداختند. البته استثناهایی بود و برخی کلیساها کارشان را زودتر شروع کردند. برای نمونه قدیس دیدیموس در سده چهارم میلادی یعنی حدود ۱۶۰۰ سال قبل و حدود دویست سال قبل از ظهور اسلام در اسکندریه، نابینایان را دعوت کرد و به آنان آموزش می ‌داد. او متن عهدین را به صورت صوتی آموزش می‌ داد یعنی کسی می ‌خواند و آن‌ها گوش می ‌دادند. همچنین برخی کلیساها در اروپانیز به نابینایان آموزش می‌ دادند.

لوکاس در ۱۵۱۷ یعنی حدود پانصد سال قبل، خط برجسته‌ای به نام خط چوبی اختراع کرد و حروف و کلمات را با چوب می‌ساخت. اما در جهان اسلام اولین بار جامع الازهر مصر در ۹۷۰ م / ۳۴۸ ش یعنی در دوره فاطمیان به عنوان یک دولت شیعی، آموزش نابینایان را شروع کردند. در سوریه مدارسی که متعلق به مذاهب اهل سنت بود از سال ۶۰۳ ق / ۵۸۵ ش نابینایان را جذب و به آنان آموزش می‌ دادند.

https://www.newdesign.ir/images2/2011-8-14-numbers.gif

زین‌الدین آمِدی دانشمند و کتابفروش نابینای اهل بغداد در قرن ۱۴ میلادی برای اولین بار یک سیستم الفبای برجسته اختراع کرد که ۵ قرن از اختراع خط بریل جلوتر است و شباهتهایی به آن دارد اما برای اولین بار خط بریل عربی در فلسطین به سال ۱۸۹۷م/۱۲۷۵ش ابداع و نابینایان جذب شدند تا با این روش جدید آموزش ببینند.
با توجه به اینکه لویی بریل در سال ۱۸۲۹م کتابش دربارهٔ خط نابینایی را منتشر کرد، ۶۸ سال بعد چاپ این اثر، خط بریل عربی در فلسطین آموزش داده می‌شد. اما ابتکار لویی بریل (درگذشت ۱۸۵۲م) دو سال بعد از فوتش، توسط دولت فرانسه پذیرفته و تصویب شد و راه برای آموزش خط بریل هموار گردید؛ یعنی در سال ۱۸۵۴م، این خط پذیرفته شد. به این مبنا، ۴۳ سال بعد خط بریل در فلسطین مطرح و آموزش آن شروع شد.

https://www.newdesign.ir/images2/2011-8-14-farsi.gif

بر اساس برخی اسناد خط بریل فارسی توسط ارنست یاکوب کریستوفل (۱۸۷۶–۱۹۵۵م) ابداع شد. او دو آموزشگاه برای نابینایان تبریز و اصفهان بنیان گذاشت. و در این مدارس خط بریل فارسی آموزش داده می‌شد. اولین آموزشگاه را در تبریز به سال ۱۳۰۴ش/۱۹۲۵م بنیان نهاد. از این‌رو آموزش بریل فارسی بعد از این تاریخ و قبل از فوتش ۱۹۵۵م/۱۳۳۳ش بوده‌است؛ بنابراین خط بریل عربی حداقل سه دهه زودتر از خط بریل فارسی آغاز شد. کریستوفل ارمنی و هدفش ترویج و تبلیغ مسیحیت بود. او پس از درگذشت در آرامگاه ارامنه اصفهان دفن شد.

آقای مصطفی شیروی می‌ نویسد: «چند سالی است که به تدوین تاریخ خط بریل مشغول هستم و منابع مختلف را دیده‌ام ولی تاکنون منبعی یافت نشد که به ابتکار شیخ زین الدین اشاره کرده باشد. معلوم می‌شود غیر از این، ابتکارات دیگر هم احتمالاً بوده‌است. و نیاز به جستجو و کاوش بسیار هست.»

ديه

https://cdn.isna.ir/d/2022/03/19/3/62213383.jpg?ts=1647685297507

دیه يا خون بها

دیه مفرد دیات است و از ریشۀ «ودی» به معنای راندن و رد کردن است. دیه مصدر است و در اصل « ودی» بوده که «واو» آن را حذف کرده و درعوض «هاء» به آخر آن افزوده اند. در لغت به معنی پرداخت خونبها و عقل آمده چرا که با پرداخت آن نزاع و اختلاف بین طرفین کنار گذاشته می‌شود. دیه مالی است که در صورت وقوع جنایت بر نفس و یا اعضای بدن و یا ایراد جرح باید ادا شود. به عبارت دیگر دیه مالی است که پرداخت آن به سبب قتل و یا جنایت بر نفس و یا عضو بر عهدۀ جانی و یا قائم مقام او می باشد و باید آن را به مجنی‌علیه و یا ولی او ادا کند. و در اصطلاح حقوقی، دیه مالی است که از طرف شارع برای جنایات تعیین شده است.

ماده ۱۵ قانون مجازات اسلامی در تعریف دیه می گوید: دیه مالی است که از طرف شارع برای جنایت تعیین شده است. ماده ۲۹۴ همین قانون در تکمیل این تعریف گفته است : دیه مالی است کـه بـه سبب جنایت بر نفس یا عضو به مجنی‌علیه یا به ولی یا اولیای دم داده می شود. اصولاَ در جنایات غیر عمدی وارد بر جسم و جان انسان، دیه تعلق می‌گیرد. در مورد جنایات عمدی گرچه اصل اولیه بر قصاص است ولی در مواردی‌که امکان قصاص وجود ندارد یا شخص آسیب دیده بر پرداخت دیه توافق نماید با شرایطی دیه پرداخت می‌ شود.

از جمله مسایلی که در حقوق ایران وجود دارد اینست که دیه چه جایگاهی دارد؟ آیا دیه واقعاَ به مانند حدود و قصاص که در ماده ۱۲ قانون مجازات اسلامی بعنوان مجازات‌های اصلی که آمده است مجازات و کیفر قانونی است یا جنبه جبران خسارت دارد و ماهیت آن دین می‌باشد؟ قانون مجازات اسلامی بدون این‌که صراحتاَ به این موضوع اشاره کند احکام مخصوص دیه را برای محاکم معین نموده. ولی در این باره در بین حقوق‌دانان، فقها و قضات اختلاف نظر وجود دارد.

جبران خسارت بودن دیه

دیه جنبه جبران خسارت دارد و ماهیت آن دَین می‌ باشد چون اولاً، دیه در هر موردی خاص افزایش و کاهش می‌ یابد اگر چه مقدارش معین است ولی در هر موردی ممکن است با مورد دیگر متفاوت باشد در حالیکه میزان مجازات متغیر نیست. ثانیاً دیه قابل عفو و اسقاط از جانب اولیای دم یا مجنی‌علیه است اما مجازات جنبه عمومی آن غلبه دارد و قابل عفو و اسقاط توسط مجنی‌علیه نیست مجازات جزو قواعد امری و نظم عمومی است و در واقع مجازات را حکم و دیه را حق می‌دانند. ثالثاً پرداخت دیه از جانب عاقله دلیل بر مجازات نبودن آن دارد چون مجازات جنبه شخصی دارد و نمی‌توان بر دیگری تحمیل نمود.

(ديه اعضاي بدن اينجا)

ماده ۳۱۳ قانون مجازات اسلامی: «دیه عمد و شبه عمد برعهده جانی است لکن اگر فرار کند از مال او گرفته می‌شود و اگرمال نداشته باشد از بستگان نزدیک او با رعایت الاقرب فالاقرب گرفته می‌شود.» در اینجا هم اگر مجازات بدانیم باید بعد از فرار، منتظر ماند تا اینکه فرد دستگیر شود و مجازات اعمال شود.

مجازات

گروهی معتقدند که دیه جنبه مجازات دارد و از جمله کیفرهای قانونی است: چون اولاً: دیه در اسلام کیفر اصلی جنایت شبه عمد و خطایی است و اجتهاد در برابر نص نمی‌ توان کرد. ثانیاً: در جرائم عمدی از این جهت که مسئول پرداخت دیه، قاتل است دیه جنبه کیفر دارد و در جرائم خطائی محض چون عاقله عهده دار آن است دیه ماهیت جبران خسارت دارد لذا قانونگذار به تناسب جرم واقع شده، ماهیت آن را بیان می کند. ثالثاً: درعین حال که با فوت محکوم علیه دیه ساقط نمی‌ شود لذا دین است و جنبه مجازات بودن خود را هم دارد.

رابعاً: اصل بر کیفر بودن دیه است مگر در موارد خاصی من جمله ۳۰۶ قانون مجازات اسلامی که دیه در این موارد فاقد جنبه جزائی است به کیفر نبودنش اشاره شود. برای نمونه: ماده ۱۲ قانون مجازات اسلامی در بیان اقسام مجازات‌های اصلی دیه را هم آورده است. یا در ماده ۳۰۳ قاتل در شبه عمد که مسئول پرداخت دیه خودش می‌ باشد می‌ تواند تقاضای مهلت مناسب را از دادگاه بکند.

یا ماده ۲۳۲ آئین دادرسی کیفری که آرای صادره از محاکم عمومی و انقلاب (امروزه دادگاه کیفری) اگر کیفری باشند قطعی هستند مگر در موارد ذیل: جرائمی که طبق قانون مستلزم پرداخت دیه بیش از خمس دیه کامل است. طبق این ماده دیه کیفر است که قابل تجدید نظر بودن یا نبودنش در این قانون آمده است و گرنه می‌ بایست در قانون آیین دادرسی مدنی گنجانده می‌ شد. خامساً: قابل تغلیظ بودن دیه دلیل مجازات بودن آن است. اعتقاد آنها اینست که مجازات قابل تغلیظ است. دیه هم طبق قانون ماده ۲۹۹ تغلیظ می‌شود پس دیه مجازات است. در پایان بحث باید گفت: که نظریه غالب اینست که دیه ماهیتی دوگانه دارد یعنی هم مجازات است هم جبران خسارت- ولی نظری که با واقعیات حقوقی و اصولی جامعه سازگارتر است دین بودن آن می‌ باشد.

درختكاري

https://media.farsnews.ir/Uploaded/Files/Images/1398/10/21/13981021000417_Test_PhotoN.jpg
روزهاي درختکاری

در ایران، روز ۱۵ تا ۲۲ اسفند ماه به عنوان “هفته منابع طبیعی” نامگذاری شده است که نخستین روز این هفته یعنی ۱۵ اسفند “روز ‌درختکاری‌” است. امروزه بیشتر کشورهای دنیا روز درختکاری را محترم شمرده و در این روز به کاشتن درخت ها و نهال های متفاوت اقدام می کنند. البته تاریخ این روز با توجه به آب و هوای هر کشور متفاوت است و بیشتر سعی می کنند تا در موقعی از سال این کار را انجام دهند که درخت قابلیت رشد کردن را داشته باشد. برای مثال می توان به کشور هایی مانند آلمان، مصر، پاکستان، مکزیک اشاره کرد که روز درختکاری به ترتیب در روزهای ۵ اردیبهشت، ۲۶ بهمن، ۲۷ مرداد و دومین پنجشنبه از ماه جولای است.

روز درختکاری در ایران

درختکاری در ایران دارای پشتوانه ‌ای از علایق ملی و سنت تاریخی است، تاریخ نشان می ‌دهد که ایرانیان باستان، جشن های خاصی داشتند و در این جشن ها به درختکاری پرداخته و به خاک و زراعت احترام می‌ گذاشتند. در کشور ما روز درختکاری در ۱۵ اسفند هر سال برگزار می شود و مردم با حضور در پارک ها، جنگل ها و اقصی نقاط شهر اقدام به کاشت نهال های جوان می کنند. ایرانی ها هر سال با کاشت درخت به استقبال سال نو رفته و در واقع با این کار نمادین در آستانه بهار زندگی را به زمین باز می گردانند. در این روز در مقابل بیشتر پارک ها و فضاهای سبز و دیگر نقاط شهر نهال هایی به صورت رایگان در اختیار مردم قرار می گیرید.

اهمیت درختکاری در اسلام

در ادیان و فرهنگ های مختلف جهان، درخت و درختکاری جایگاه خاصی دارد. دین مقدس اسلام نیز بشر را به کاشت درخت تشویق و ترغیب کرده است و بعضی از بزرگان دین به این امر اشتغال داشته اند. حضرت علی علیه السلام در مدینه باغ های خرمای فراوانی به وجود آورد و بیشتر آنها را در راه خدا وقف کرد. پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله وسلم در این باره می فرماید: «اگر شخصی درختی بکارد یا مزرعه ای را به زیر کشت ببرد و انسان ها، حیوانات یا پرندگان از آن بخورند، این کار صدقه ای از طرف آن شخص شمرده می شود».

در روایتی معتبر از یکی معصومین (ع) منقول است که: «حتی اگر دیدید قیامت بر پا شد و شما مشغول کاشتن درختی بودید، ازاین عمل نیک خود دست برندارید.» این نشانگر تاکید و توصیه اولیای اسلام به حفظ و حراست از درختان و اهمیت درختکاری است. مطالب یاد شده به روشنی، وظیفه تک تک ما را در حفظ و حراست از منابع طبیعی موجود، خصوصاً جنگل ها و مراتع و همچنین توسعه پایدار و گسترش این نعمت الهی، به عنوان یک وظیفه دینی و ملّی، مشخص می کند.

شعر درختكاري

به دست خود درختي مي نشانم / به پايش جوي آبي مي كشانم / کمی تخم چمن بر روی خاکش / برای یادگاری می فشانم / درختم کم کم آرد برگ و باری / بسازد بر سر خود شاخساری / چمن روید درآنجا سبز و خرم / شود زیر درختم سبزه زاری / به تابستان که گرما رو نماید / درختم چتر خود را می گشاید / خنک می سازد آنجا را ز سایه / دل هر رهگذر را می رباید / به پایش خسته ای بی حال و بی تاب / میان روز گرمی می رود خواب / شود بیدار و گوید ای که اینجا / درختی کاشتی،روح تو شاداب.

فواید درختان در زندگی انسانها

امروزه با صنعتی شدن جوامع بشری درختان نقش مهم تری در زندگی بشر ایفا می کنند، از سویی مقدمات پیشرفت بیشتر صنعت و فناوری را موجب می شوند و منابع تامین کننده محصولاتی نظیر وسایل چوبی، مبلمان، لوازم التحریر (کاغذ، انواع مدادهای مختلف) ‌الوار و هزاران محصول دیگر محسوب می شوند و از سو ی دیگر به منزله ریه های یک شهر تلقی شده و نقش مهمی در تامین سلامت اعضای جامعه را ایفا می کنند. این مورد اخیر از مورد قبل مهم تر می نماید.

درختان شُشهاي طبيعتند

چرا که به دلیل فعالیت کارخانجات صنعتی و نیز ازدیاد وسایل نقلیه عمومی و فعالیت روزانه آنها در سطح شهرهای بزرگ آلاینده ها و گازهای مهلک و خطرناکی نظیر دی اکسید کربن در هوای شهرها فزونی یافته و سلامت افراد را تهدید می کند. و افزایش هر چه بیشتر این مواد آلاینده کاهش میزان اکسیژن در هوا را سبب می شود و این وضع نامساعد گروههای آسیب پذیر نظیر بیماران ریوی و قلبی، سالخوردگان و کودکان را بیشتر تهدید می کند. در چنین شرایطی مساله درخت و درختکاری راه حلی مناسب برای مبارزه با آلودگیهای مذکور به شمار می آید. ایجاد جنگلهای مصنوعی و فضای سبز در اطراف شهرهای بزرگ به تاسیس کارخانجات تولید اکسیژن می ماند.

به طور خلاصه روز درختکاری بهانه ‌ای است برای این که ما به محیط زیست احترام گذشته و آن را احیاء کنیم و یا حداقل آن را با دقت بیشتری نگه داری کنیم. امید است با تلاش در این جهت، حتی با کاشتن یک نهال کوچک، کشوری زیبا و آباد را برای خویش مهیا کنیم که یقیناً کاری پسندیده است. امّا متاسفانه مي بينيم كه عده اي با بي احتياطي درختان جنگلها را به آتش مي كشند و يا براي كشتي و قايق و لنچ (كشتي هاي كوچك) و ساختن در و پنجره و حتي خانه هايشان و مبل و ميز و صندلي كارهاي هنري و مداد و حتي خلال دندان بسياري از درختان را قطع مي كنند و يا با چوب آنها براي پختن غذا و يا ذغال براي كباب از چوب درختان بسيار استفاده مي شود. آهاي مردم! به خدا من يك موجود زنده مانند شما هستم من را اينهمه آزار و اذيت نكنيد و مرا با اره و تبر و ... نبريد و قطع نكنيد و نكُشيد.

شعر فارسي

https://newsmedia.tasnimnews.com/Tasnim/Uploaded/Image/139206271020487521183444.jpg

مرحوم استاد سيّد محمّد حسين شهريار، شاعر معروف زبان فارسي در محضر رهبر معظم انقلاب.

شعر و انواع آن در ادبیات فارسی

ادبیات عبارت است از نوعی آثار خلاقانه مکتوب که دارای ارزش بالا و ماندگاری هستند. شعر و انواع آن در ادبیات یکی از اشکال رایج ادبیات است که نکته‌ا‌ی را به مخاطب ارائه می‌کند. البته برای نوشتن این شکل از ادبیات داشتن مهارت کافی مورد نیاز است. شعر از زبان توصیفی، مانند ابزارهای ادبی استفاده می‌ کند. با این حال، شعر دارای نوشتار، ویژگی‌ها، اهداف و ساختار منحصر به‌‌فردی است که استفاده از آن زیبایی یک متن را دو چندان می‌کند. در این مقاله قصد بر این است که به یک بررسی اجمالی از تعاریف،؛ اجزا و انواع شعر پرداخته شود.

تعاريفي براي شعر

شعر در معنای لغوی به دانش و فهم ادراک اطلاق می‎‌شود که چامه، سرود، سخن و چکامه نیز خوانده می‌شود و درواقع یکی از کهن‌ترین گونه‌های ادبی و شاخه‌ای از هنر است. شعر، کلامی‌ست موزون که برای به اشتراک گذاشتن ایده‌ها، بیان احساسات و خلق تصویر؛ هنرمندانه نوشته می‌شود. شعر از طریق ساختار کلمات و قافیه‌ای که خوانندگان را با آن پیوند می‌ دهد، به برانگیختن قوه تخیل خوانندگان می‌ انجامد.

با همه این تفاسیر تعریف کامل و جامعی از شعر، کار بسیار دشواری است، به‌طوری که می‌توان اذعان داشت که شاعران و بزرگان زیادی آن را تعریف‌ناپذیر عنوان کرده‌اند. بنابراین نمی‌توان یک تعریف یکسان برای آن بیان کرد، اما برای آگاهی از نظرات شاعران و نویسندگان در باب تعریف شعر؛ لازم دانسته شد که تعدادی از این نظرات در اینجا عنوان شود:

افلاطون: شعر علم نیست زیرا نه می‌ توان آن را به تعلم کسب کرد و نه می‌توان به دیگران آموخت، بکه امری است الهی و یکی از اسرار خدایان است.

ابن سینا: شعر، کلامی خیال‌انگیز است که از اقوالی موزون و متساوی ساخته شده باشد. شعر حادثه ای است که در زبان روی می دهد و در حقیقت گوینده ی شعر با شعر خود، عملی در زبان انجام می دهد که خواننده، میان زبان شعری او و زبانی روزمره و عادی تمایزی احساس می کند.

مهدی اخوان ثالث: شعر محصول بی‌تابی آدم است در لحظاتی که شعور نبوت بر او پرتو انداخته. شاعر بی ‌هیچ شک و شبهه اي طبعا و بالفطره باید به نوعی، دیوانه باشد و زندگی غیر معمول داشته باشد و این زندگی های احمقانه و عادی که غالبا ماها داریم، زندگی شعری نیست. باید همه‌ عمر، هستی، هوش، همت، همه‌ خان و مان و خلاصه تمامت بود و نبود وجود را داد تا شاعر بود.

دكتر رضا براهنی در کتاب «طلا در مس» می‌ نویسد: تعریف شعر کار بسیار مشکلی است، اصولاً یکی از مشکل ترین کارها در این زمینه است، شاید بشود گفت که شعر تعریف ناپذیر ترین چیزی است که وجود دارد«. شعر در ادبیات دارای اجزای تشکیل‌دهنده زیر است: بیت - مصراع - قافیه - ردیف. در زير یک شعر از شيخ محمود شبستری از كتاب (گلشن راز) مي آوريم.

به نام آن که جان را فکرت آموخت / چراغ دل به نور جان بر افروخت

ز فضلش هر دو عالم گشت روشن / ز فیضش خاک آدم،گشت گلشن

جهان،جمله، فروغ نور حق دان / حق اندر وی، زپیدایی است پنهان

خرد را نیست تاب نور آن روی / برو از بهر او ،چشم دگر جوی

در او هر چه بگفتند از کم و بیش / نشانی داده اند از دیده ی خویش

به نزد آن که جانش در تجلی است / همه عالم کتاب حق تعالی است

1 - مصراع (يعني يك لنگه در) مصرع يا مصراع کوچک ترين واحد یک شعر است و يك بيت شعر از دو مصراع تشكيل شده است. به عنوان مثال، شعرفوق از شش بيت به وجود آمده است که به هر يک از اين سطر‌ها، يک بيت اطلاق می‌ گردد. 2 - بیت (يعني خانه و در اصطلاح به يك درب دو لنگه اطلاق مي شود.) پس يك بيت از دو مصراع تشكيل مي شود. به عنوان مثال، شعر بالا شامل 12 مصراع است و 6 بيت است. 3- قافیه: به كلمات آخر بیت‌ها كه آخرین حرف اصلی آنها یکسان باشد قافیه می ‌گویند. در واقع كلماتی که یک اهنگ داشته باشند. کلمات زیر در شعر مذکور قافیه هستند:

آموخت - برافروخت . روشن - گلشن. دان - پنهان. روی - جوی. بیش - خویش. تجلی - تعالی. است و است كه در پايان آخرين مصراعهاي بيت ششم آمده است را رديف مي گويند و مثل هم تكرار شده اند. 4 - ردیف: است و است كه در پايان آخرين مصراعهاي بيت ششم آمده است را رديف مي گويند و مثل هم تكرار شده اند. در پایان هر مصراع یا هر بیت، اگر کلمه یا کلمه‌هایی با یك معنی بعد از قافیه تكرار شود؛ به این کلمه‌ها ردیف اطلاق می‌گردد. در بیتی که ردیف وجود دارد، قافیه قبل از ردیف واقع می‌شود. آوردن قافیه در شعر اجباری است، اما ردیف اختیاری است.

تقسیم‌ بندی شعر

شعر در ادبیات فارسی را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد: 1- شعر کلاسیک یا کهن. 2- شعر نو يا نيمايي. در ادامه توضیحاتی برای تقسیم‌ بندی ارائه می‌شود.

شعر کلاسیک یا کهن

شعر کلاسیک یا کهن، تاریخی بیش از هزار سال دارد. این نوع شعر تماما موزون است که وزن آن استوار بر ساختاری به نام عروض است. این وزن‌های عروضی براساس طول هجاهاست و هر مصراع آن به قالب‌هایی تقسیم ‌بندی می ‌گردد که هجاها باید در آن قالب‌ها جای گیرند. درواقع شعر هجایی با شعر عروضی به‌دلیل دارا بودن همین قالب‌ها با هم تفاوت دارند. به‌این صورت که شعر هجایی در قالبی قرار نگرفته و برپایه هجاهای مصراع تشکیل ایجاد می‌ شود. در ادبیات کلاسیک فارسی، انواع شعر به یازده نوع براساس وزن تقسیم بندی می شود که عبارتند از:

مثنوی

مثنوی در لغت به معنی دوتایی است. مثنوی شعریست که در هر بیت آن دو قافیه به ‌کار رفته است که با قافیه سایر بیت‌ها متفاوت است. از معروف ‌ترین مثنوی‌ها می ‌توان به مثنوي معنوي مولانا و شاهنامه فردوسی، خمسه نظامی، منطق الطیر عطار و بوستان سعدی و ... اشاره كرد. مثال: بشنو از نی چون حکایت می‌ کند / از جدایی‌ها شکایت می‌ کند / كز نیستان تا مرا ببریده‌اند / از نفیرم مرد و زن نا لیده‌اند.

رباعی

دارای چهار مصراع است که در آن مصراع های اول، دوم و چهارم آن یک قافیه یکسان داشته و شاعر در انتخاب قافیه سوم آزاد است. رباعي ها معمولا بر وزن (لا حول و لا قوة الا بالله) مي آيند. از معروفترین شاعران رباعی سرا می‌توان به: رودکی، خیام، عطّارنيشابوري، مولوی و ابوسعید ابوالخیر اشاره کرد. رباعی زیر از خیاّم است: در کارگه کوزه گری رفتم دوش / ديدم دو هزار كوزه گويا و خموش / ناگاه يكي كوزه برآورد خروش / كو كوزه گر و كوزه خر و كوزه فروش.

(بقيه در ادامه مطلب)

ادامه نوشته

حضر موت

https://iswnews.com/wp-content/uploads/2022/12/Hadramaut-Fa-1027x700.jpg
حَضْرَمَوْت

حَضْرَمَوْت نام قبیله و منطقه‌ای وسیع است که در شرق یمن در جنوب جزیرة العرب و ساحل دریای عرب قرار دارد. به مردم آن، حَضرَمی گفته می‌شود. ساکنین آن در زمان پیامبر اسلام (ص) مسلمان شدند. در طول تاریخ اسلام، شیعیان در آن زندگی می ‌کردند.

علت نام‌ گذاری

حضرموت از دو کلمه حضر (حضور داشتن) و موت (مرگ) تشکیل شده و به‌معنای سرزمین مرگ است. علت نامیدن این سرزمین به این نام عبارت است از: برخی معتقدند حضرت هود(ع) پس از نفرین کردن کافران، گفت: الان مرگ حاضر شده است. بنابر افسانه‌ای یونانی درختان آنجا (کندر و بُخور که وادی حضرموت به تولید آن مشهور بوده است) بوی کشنده‌ای دارند. قول دیگر حضرموت را به «حضرموت بن یقطن بن عامر» نسبت می‌ دهد. اولین منبعی که در آن از فردی به نام حضرموت (به‌صورت حَضَرْمَاوِث) صحبت به میان آورده تورات است. وی سومین فرزند یقطان (قحطان) است. بعضی نیز حضرموت را لقب عامر بن قحطان می‌دانند. وی به هنگام جنگ بسیار می‌ کشت لذا او را به حَضرموت ملقب ساختند. در نتیجه قبیله و سرزمینش هم به این نام ملقب گشت.

برخی به همین جهت حضرموت را نام قبیله‌ای در این منطقه می ‌دانند. برخی نسبت به «حضرموت عمرو بن قیس بن معاویه» دانسته‌اند. در دوران گذشته این سرزمین دارای تمدنی کهن بوده که تقریبا پنج قرن پیش از میلاد شروع و به حدود قرن سوم میلادی ختم می ‌شود. این منطقه به‌عنوان اقامتگاه قوم عاد هم نام برده شده که در قرآن در سوره فجر آیات هفت به بعد از آن سخن به میان آمده است. در این سرزمین اماکن و آثار باستانی متعددی وجود دارد.

از مهم‌ترین آنان قبر منسوب به حضرت هود (ع) و ویرانه‌هایی از مواضع و اماکن اقوام عاد و ثمود است. مردم این منطقه در زمان پیامبر (ص) مسلمان شدند. رسول خدا، فردی به نام زیاد بن لبید را حاکم بر آنجا و مأمور جمع‌آوری زکات آن قرار داد که او کِنده را نیز ضمیمه ولایت او کرد. در ایام خلافت ابوبکر، طایفه‌ای از کِنده که ساکن حَضْرَموت بودند، حاضر به پرداخت زکات به وی نشدند. در نتیجه زیاد بن لبید شبانه از آن منطقه فرار کرد و مردم این منطقه را مرتد نامید. ابوبکر نیز سپاهی فرستاد که با آنها وارد جنگ شد.

دوران معاصر

در تقسیمات جغرافیایی قدیم این منطقه یکی از چهار بخش مهم و بزرگ یمن بود که در تقسیمات جدید وسعت آن شامل ده استان از ۲۱ استان این کشور است. در سال‌های اخیر، برخی جهان ‌گردان و باستان ‌شناسان از کشورهای مختلف از آثار باستانی حضرموت بازدید و نتایج کاوش‌ها را تدوین و منتشر کرده‌اند.

شیعه در حضرموت

یمن تنها کشوری است که مردمانش بدون جنگ و خون‌ریزی و با رسیدن حضرت علی (ع) به‌عنوان فرستاده ویژه پیامبر اکرم (ص) به اسلام گرویدند. دوستی میان یمنی‌ها و حضرت علی (ع) به حدی بود که از تعداد بیست و سه نفری که هستۀ اولیۀ تشیع بعد از ماجرای سقیفه را تشکیل دادند، ده نفر از انصار یمنی بودند. در گزارش دیگری آمده است که وقتی زیاد بن لَبید أنصاری، نمایندۀ خلیفه در «حضر موت» بود، حارث بن معاویه تمیمی، حارثه بن سُراقه کندی، اشعث بن قیس کندی از سران قبایل یمنی به او گفتند: ما از اهل بیت پیامبر (ص) اطاعت خواهیم کرد. چرا شما آنان را از خلافت باز داشتید.

در زمان بالا گرفتن اختلاف امام علی (ع) با معاویه، ساکنان این منطقه از حضرت علی (ع) حمایت کردند. لذا در سال ۴۰ قمری بُسربن أرطاة فهری به همراه سپاه سه هزار نفره از دمشق برای سرکوب کردن شیعیان به حضرموت رفت و با طرفداران امام‌ علی (ع) جنگ کرد. در این سرزمین، خاندان‌هایی از نسل امام حسین (ع) و علویان بسیاری چون خاندان‌های بار، بِیتی، جِفْری، جِنَید، حامد، حداد، سَقّاف، شاطری، بافَقیه و حِبْشی زندگی می ‌کنند و سادات علوی احترام و جایگاه والایی دارند.