https://images.hamshahrionline.ir/images/2010/12/kolmeh-2909-mm.jpg
ماهی نام دسته‌ای از جانداران خون‌سرد آبزی است. آنها به کمک باله‌ هایشان در آب حرکت می‌کنند، هنگام دور زدن از باله‌های سینه‌ای و هنگام حرکت سریع از بالهٔ دُمی استفاده می ‌کنند. پوست بدن ماهی‌ها معمولا از پولک پوشیده شده و لغزنده است. ماهی‌ها با آب ‌شش‌های دو طرف سر خود در آب تنفس می‌ کنند. ادامهٔ نسل ماهی‌ها با تخم ریزی در آب صورت می ‌گیرد که از هر تخم یک ماهی متولد می‌شود. به‌طور کلی می‌توان گفت ماهی‌ها در دستهٔ آبزیان جای دارند و تخم‌ گذار هستند.

ماهی یکی از منابع غذايي با اهمیت برای انسان‌ها است به‌ویژه منبع خوراکی. ماهیگیران عمده یا افرادی که تنها برای گذران زندگی ماهی می‌گیرند این جانور را از فضای وحش صید می‌ کنند یا از استخرها یا قفس‌هایی که در اقیانوس کار گذاشته‌اند ماهی بدست می‌آورند. همچنین برخی ماهی را برای فروش به عنوان حیوان خانگی صید می‌کنند و در آکواریوم‌ها به نمایش می‌گذارند. در گذشته در میان برخی فرهنگ‌ها، ماهی نقش ایزدی داشت از این رو به عنوان نماد مذهبی یا هنری در برخی کتاب‌ها و فیلم‌ها نماد ماهی دیده می‌شود.

ماهی‌ها دو باله دارند همچنین معمولاً یک یا دو (به ندرت سه) بالهٔ پشت دارند، یک باله در ناحیهٔ مقعد و یک دمِ باله-مانند. پوست ماهی‌ها معمولاً با پولک (فَلس) پوشانده شده‌است و تخم‌ گذارند. یک لیتر هوا، ۲۱۰ سانتیمتر مکعب اکسیژن دارد، در حالی که یک لیتر آب شیرین تنها ۸ سانتیمتر مکعب اکسیژن دارد. چگالی آب ۷۷۷ برابر بیشتر و لزجت آن ۱۰۰ برابر هوا است. همچنین نرخ واپخش اکسیژن در هوا ۱۰ هزار برابر بیشتر از آب است؛ با توجه به تمام این نکات داشتن شُش‌هایی مانند کیسه برای ادامهٔ زندگی در آب به اندازهٔ کافی بازدهی ندارد و ماهی‌ها مجبور به داشتن آبششند.

دم و بازدم از هوا

برخی ماهی‌ها می‌توانند با ساز و کارهای متفاوت از هوا، اکسیژن بگیرند. پوست مارماهی مهاجر می‌تواند به صورت مستقیم اکسیژن هوا را جذب کند. مارماهی الکتریکی از راه حفرهٔ دهانی (بوکال) هوا را تنفس می‌کند. گربه‌ماهی‌های خانواده‌های مکنده‌دهانان، زره‌دار و گربه‌ماهی خاردار کوتوله هوا را از راه دستگاه گوارش خود جذب می‌ کنند. شُش‌ماهی‌ها به جز شُش‌ماهی استرالیایی و اژدرسانان یک جفت شُش همانند چهاراندامان در بدن خود دارند. آن‌ها هوای تازه را از راه دهان خود به داخل می‌کشند و هوای مصرف شده را از راه آبشش خود بیرون می‌کنند. ماهی سر سوسماری و کمان باله درون بدنشان کیسه‌های هوای دارای رگ‌های خونی است که به کمک آن اکسیژن هوا را جذب می‌ کنند. کپورماهی ‌سانان، درنده‌ ماهیان و بسیاری از گربه ‌ماهی ‌سانان هوای عبوری را از راه شکم خود تنفس می‌ کنند.

دستگاه گردش خون

دستگاه گردش خون ماهی‌ها به صورت یک حلقهٔ بسته‌است. به این معنی که قلب خون را در یک حلقه در سراسر بدن به گردش درمی‌آورد. در بیشتر ماهی‌ها قلب چهار بخش دارد شامل دو محفظه، یک بخش ورود و یک بخش خروج. بخش نخست که سینوس ونوسوس نام دارد کیسه‌ای با دیوارهٔ نازک است که خون را پیش از آنکه به بخش دوم، دهلیز برسد از سیاهرگ می‌گیرد. دهلیز خود یک محفظهٔ ماهیچه‌ای بزرگ است که مانند یک راه یک‌طرفه خون را به بخش سوم، بطن می‌برد. بطن دیواره‌های ماهیچه‌ای ضخیم دارد و خون را نخست به بخش چهار (یک لولهٔ ماهیچه‌ای بزرگ) و سپس به بیرون قلب پمپ می‌کند. بخش چهار که پیاز شریانی نام دارد به آئورت متصل است و از این راه خون به آبشش‌ها می‌رسد.

گوارش

گوارش غذا در ماهی، عملاً از دهان شروع می‌شود. آنها به کمک دندان‌های خود طعمه یا غذای گیاهی را می‌گیرند و به سمت مری هدایت می‌کنند. بیشتر ماهیان شکارچی، طعمه خود را درسته قورت می‌دهند. بعضی از ماهی‌ها، مانند کوسه‌ها، از دندان خود برای کَندن یک قطعه از شکار استفاده می‌کنند. غذا پس از رسیدن به گلو، از راه مری، که یک لوله ساده با دیوار ماهیچه‌ایست، وارد معده می‌شود. معدهٔ ماهی‌های مختلف، متفاوت است اما در بیشتر ماهیان، معده یک کیسه یا لوله مستقیم یا خمیده‌است که دیوارهٔ ماهیچه‌ای و پوشش غده‌ای دارد. غذا در معده هضم می‌شود و در زمان خروج، کاملاً به صورت مایع در می‌آید. بین معده و روده، مجراهایی از کبد و پانکراس وارد لوله گوارش می‌شوند. طول روده بسته به نوع ماهی و غذایی که می‌خورد، متفاوت است. رودهٔ ماهیان گوشتخوار، کوتاه‌تر و روده گیاه‌خواران طولانی‌تر است. مواد غذایی از طریق روده جذب خون ماهی و مواد اضافی و جذب نشده، از بدن ماهی خارج می ‌شود.

دفع

دستگاه اصلی دفع ‌کننده در ماهی‌ها، مانند سایر مهره‌داران، کلیه است. همچنین مقداری از دفع توسط دستگاه گوارش، پوست و آبشش‌ها صورت می‌گیرد. در مقایسه با مهره‌داران خشکی، ماهیان در حفظ غلظت ثابت آب و مواد محلول مانند نمکها در بدن خود در دشواری‌هایی دارند. به‌خصوص، ماهی‌های آب شور در محیطی زندگی می‌ کنند که غلظت نمک در آن، بیش از حدی است که آنها بتوانند در درون بدن خود تحمل کنند. این وضعیت در ماهی‌های آب شیرین، برعکس است و آب محیط غلظت کمتری از بدن ماهی دارد بنابراین ساز و کارهای دفع و به‌خصوص کلیه، نقش مهمی در حفظ تعادل مواد شیمیایی بدن ماهی بر عهده دارد. مخاط پوست تا حدی مانع پدیدهٔ اسمز –پدیده‌ای که تمایل دارد غلطت نمک در بدن ماهی را با غلظت آب محیط برابر کند می‌ شود. کلیه نیز نمک‌ها و آب اضافی را دفع می‌کند تا غلظت مناسب در بدن ماهی حاصل شود.

مغز ماهي

در مقایسه با دیگر مهره‌داران، ماهی‌ها معمولاً نسبت به اندامشان، مغز کوچکی دارند؛ عموماً وزن مغز یک ماهی درون میان ‌مغز دو عضو تشخیص نور قرار دارند، در ماهی‌هایی که با کمک بینایی خود به شکار می‌روند مانند قزل‌آلای رنگین‌کمان و سیکلید این اندام‌ها بزرگتر است. مغز پشتی یا مغز پیشاپسین ویژهٔ شنا کردن و حفظ تعادل است. این بخش مغز دیگر اندام‌های زوج ندارد بلکه تکی است و از همهٔ بخش‌ها بزرگتر است. این بخش از مغز در بی‌فک‌ماهی‌ها و مکنده‌ماهیها نسبتاً کوچک است در حالی که در پیل‌ماهیان این بخش بزرگتر است و ظاهراً مسئول حس الکتریکی ماهی نیز می‌ باشد. ساقه مغز، بخش پسین مغز است که بار کنترل ماهیچه‌ها و اندام‌های بدن را بر دوش دارد در ماهی‌های استخوانی، ساقهٔ مغز، تنفس فیزیولوژیک و تنظیم فشار اسمزی را هم انجام می‌ دهد.

بینایی

برای بیشتر ماهی‌ها، بینایی اهمیت خیلی زیادی دارد. ساختار چشم ماهی، کم‌وبیش شبیه سایر مهره‌داران است. چشم بیشتر ماهیانی که در آب‌های عمیق و تاریک زندگی می‌کنند بزرگتر از چشم آنهاست که در آب‌های کم‌عمق و روشنند. بیشتر آنها عدسی کروی دارند و برای تنظیم کردن دیدِ خود روی اشیاء دور یا نزدیک، آن را در کرهٴچشم به حرکت درمی‌آورند. علی‌رغم غیرشفاف بودن آب و شکست نور در آن، اغلب ماهی‌ها به‌خوبی می‌ بینند. آزمایش‌های تجربی نشان می ‌دهد که همه، یا بیشتر ماهی‌هایی که در آب‌های کم ‌عمق زندگی می ‌کنند، دید رنگی دارند.

شبکیهٔ چشم ماهی دارای هر دو نوع یاخته‌های استوانه‌ای و مخروطی است (یاختهٔ مخروطی برای بینایی در نور کافی و تشخیص رنگ‌ها و سلول‌های استوانه‌ای برای بینایی در نور کم و طول موج کوتاه‌تر). برخی ماهی‌ها پرتوهای فرابنفش را نیز می‌بینند و برخی دیگر می‌توانند نور قطبی شده را هم ببینند. در میان بی‌آروارگان، مکنده‌ماهی چشمان پیشرفته‌تری دارد درحالی که بی‌فک‌ماهی‌ها بینایی بسیار ابتدایی دارند. بینایی ماهی‌ها با توجه به محل زندگی آن‌ها سازگاری پیدا کرده برای نمونه ماهی‌هایی که در بخش‌های عمیق اقیانوس زندگی می‌کنند بینایی آن‌ها با تاریکی سازگاری خوبی پیدا کرده‌است.

شنوایی

ماهی‌ها صدا را با کمک خط جانبی و گوش‌هایشان درک می‌کنند. برخی ماهی‌ها مانند برخی گونه ‌های کپور و شاه‌ماهی صدا را از راه کیسه‌های شنای خود می‌شنوند، این کیسه‌ها به عنوان ابزاری در شنوایی به آن‌ها کمک می‌ کند. بعضی از ماهی‌ها مانند گربه‌ماهی و کپور، دارای یک سیستم تقویت شنوایی به نام اندام وِبِری (برگرفته از نام ارنست هاینریش وبر كاشف آن) هستند که متشکل از استخوان‌های کوچکی است که به گوش درونی وصل‌اند و لرزش‌های کیسه شنا را به گوش منتقل می ‌کنند.

بویایی

دستگاه بویایی شامل اندام‌ها و پیاز بویایی از اندام‌های اصلی اند که از فضای پیرامون برای ماهی اطلاعات بدست می‌آوردند و تأثیر مستقیم در زندگی اجتماعی، یافتن خوراک، جفت‌گیری و زنده ماندن ماهی از دست شکارچیان دارد. ارتباط مستقیم اندام‌های بویایی با فضای بیرون بویژه آلودگی‌ها یا فلزهای سنگین و … باعث می‌شود تا این اندام‌ها به راحتی آسیب ببینند اما بدن ماهی چنان طراحی شده که پس از آسیب خیلی زود می‌ تواند آن را بازسازی کند برای نمونه گورخرماهی می‌ تواند حتی نورون ‌های آسیب دیده را هم از نو بسازد. ماهی‌ ها با کمک بویایی می‌توانند جمعیت ماهی‌ها و گونه‌ها را هم تشخیص دهند و حتی ماهی‌هایی که با آنها نسبت دارند را شناسایی کنند. ماهی‌هایی مانند سالمون با کمک حس بویایی برای تخم‌ریزی و تکمیل چرخهٔ زندگی به همان جایی بازمی‌ گردند که نخستین بار در آن به دنیا آمدند.

تولید مثل

بیش از ۹۷ درصد ماهی‌ها، تخم‌گذارند؛ از جمله ماهی آزاد، ماهی قرمز، سیکلید، ماهی تن و مارماهی سانان. تخم ماهی لجه‌زی معمولاً در آب معلق می‌ ماند. بسیاری از ماهیان آب شیرین و ماهی‌هایی که در سواحل دریا زندگی می‌کنند، در کف دریا یا لابلای گیاهان دریایی تخم می‌گذارند و برخی هم تخم‌های چسبنده دارند. مرگ‌ و میر تخم‌ها و بچه‌ماهی‌ها معمولاً خیلی زیاد است و از صدها، هزاران یا حتی در مواردی میلیون‌ها تخم، تنها تعداد کمی به سن بلوغ می ‌رسند. اندازه تخم ماهی‌ها بسته به گونه، اندازه ماهی و شرایط محیطی متفاوت است. قطر تخم مکندگان و ماهی سفید برابر ۲ میلی‌متر، قزل‌آلا از ۳ تا ۴ میلی‌ متر و ماهی آزاد ۸ میلی‌ متر است.

بیماری

برخی گونه‌های ماهی وظیفهٔ نظافت مواد زائد خارجی را بر عهده می‌گیرند، بهترین نمونه، زمردماهی خط آبی از خانوادهٔ زمردماهیان است که می‌توان آن را در آب‌سنگ مرجانی اقیانوس‌های هند و آرام پیدا کرد. این ماهی‌های کوچک به پاکسازی محل می‌پردازند از این رو ماهی‌های دیگر به گونه‌ای برخورد می‌کنند تا توجه این ماهی‌های نظافت چی را به خود جلب کنند. پاکسازی در میان دیگر گروه‌های ماهی هم دیده شده که جالب‌ترین مورد آن مربوط است به دو گروه سیکلید از یک سَردهٔ مشترک، یا پاک‌ کننده و Etroplus suratensis یا گروه ماهی‌های با اندام بزرگتر که خدمات می‌ گیرد.

در بدن ماهي ها اینترفرون شیمیایی ضدویروس و پروتئین واکنشی سی بلافاصله به باکتری‌ها و ویروس‌ها حمله می‌کنند. به محض اینکه بدن ماهی، یک بیماری‌زا را تشخیص دهد، اقدامات هماهنگی را برای مقاومت در برابر آن انجام می‌دهد: نخست، نقاط ورودی بدن مسدود می‌شود تا از نفوذ بیشتر عامل بیماری‌زا جلوگیری شود. سلول‌های آسیب‌دیده، هیستامین تولید می‌کنند تا ورودی‌های بدن در نزدیکی آنها دچار التهاب شود و سلول‌های خونی را به سمت خود نزدیک کنند. فیبرینوژن و فاکتورهای لخته شدن نیز مانعی از فیبرین ایجاد می‌کنند. گلبول‌های سفید به همان ناحیه جذب می‌شوند و اجسام خارجی را می‌گیرند و آن‌ها را برای قرنطینه یا دفع به طحال و کلیه منتقل می‌کنند. کارایی سیستم ایمنی ماهی‌ها تحت تأثیر محیط است. آب سرد، عملکرد دستگاه ایمنی را کند می‌کند و به همین دلیل، ماهی‌های آلوده تمایل دارند به مناطق گرم تر بروند.